تبیین فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص حماسه واقعی ملت ایران:

چرایی پیروزی ملت ایران و چگونگی حفظ آن

انتخابات حقاً و انصافاً یک حماسه بود. به معنای واقعی کلمه حماسه بود. عده‌ای می خواهند عظمت انتخابات را انکار کنند. تحلیل گرانی که چشم‌شان به این انتخابات بود می‌فهمند چه اتفاق افتاده است؟ در کجای دنیا سراغ دارید که صدها و هزاران شبکه برای دور کردن مردم از انتخابات فعالیت کنند.
کد خبر: ۹۳۵۷۶۱۲
|
۲۳ تير ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۶

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، معاونت بررسی و گفتمان‌سازی سازمان بسیج اساتید کشور در یک تحلیل از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص حماسه انتخابات و پیروزی ملت ایران آورده است:

رهبر معظم انقلاب در تحلیل انتخابات خرداد 1400 به بیان تعابیری پرداختند که نه تنها از سوی تحلیل‌گران سیاسی داخل و خارج کشور قرار نگرفته بود و بلکه ممکن است برای عده‌ای محل سوال نیز واقع شود.

معظم له فرمودند: انتخابات حقاً و انصافاً یک حماسه بود. به معنای واقعی کلمه حماسه بود. عده ای می خواهند عظمت انتخابات را انکار کنند. تحلیل گرانی که چشم شان به این انتخابات بود می فهمند چه اتفاق افتاده است؟ در کجای دنیا سراغ دارید که صدها و هزاران شبکه برای دور کردن مردم از انتخابات فعالیت کنند. بهانه هایی هم داشتند مثل کرونا و نحوه احراز صلاحیت ها. امیدشان این بود که مشارکت حدود 20 تا 25 درصد باشد. با این وجود مردم ایران می آیند و صف می بندند. مردم ایستادند و مشت محکمی زدند. این واقعا حماسه است. برنده انتخابات همه کسانی هستند که در شور انتخابات دمیدند. برنده اصلی ملت ایران است و بازنده هم کسانی هستند که همه تلاش شان طرد مردم بود. این حضور مردم خیلی با ارزش است و حماسه حضور مردم را نباید نادیده گرفت. عده ای روی آراء باطله تحلیل غلط می کنند در حالیکه این کسی که رای سفید می اندازد یعنی به صندوق رای به  نظام امید دارد. یک چیزهایی هم عبرت شد و باید برای ملت ایران تجربه باشد.

مهمترین پرسشی که در این رابطه مطرح می‌باشد این است که چرا در تحلیل‌هایی که از انتخابات ارائه شده کمتر از تعابیری چون حماسه استفاده شده است. در حالی‌که ایشان چندین بار از این واژه آن‌هم با پسوندهایی چون حقا و انصافا و واقعی نام بردند. حتی ممکن است هنوز عده‌ای این عبارت را از باب مجامله و یا بزرگنمایی دانسته و برای شان سوال باشد که چرا انتخابات به رغم مشارکت زیر 50 درصد یک حماسه واقعی خوانده می‌شود؟ چرا گفته می‌شود ملت ایران پیروز شده است؟ ایرانی‌ها در چه جنگی پیروز شده‌اند؟ دشمن که بوده و چه برنامه‌ای داشته است؟ چرا عده ای باید به دنبال انکار عظمت پیروزی ملت ایران باشند؟ این‌ها چه کسانی هستند و چه اهدافی دارند؟

معظم له برای روشن شدن این پاسخ فرمودند: تحلیل‌گران می‌دانند که چه اتفاقی رخ داده است. یعنی این پرسش‌ها برای کسانی مطرح می‌شود که نمی‌دانند چه اتفاقی رخ داده است. لذا از منظر رهبر معظم انقلاب عدم درک حماسه، پیروزی، انکار عظمت و... به خاطر این است که نمی فهمند چه اتفاقی افتاده است؟

پس در درجه نخست باید روشن شود که چه اتفاقی رخ داده است؟ یعنی لازمست در خصوص ابعاد و ژرفای این رویداد مهم تحلیل‌های لازم صورت گیرد و یک فهم دقیق و مشترک پیرامون آن پیدا شود تا ضمن ارائه پاسخ و جلوگیری از شبهات فوق، نسبت به وضعیت کنونی که در آن قرار داریم آگاهی لازم بدست آمده و وظایف ملی و قانونی آحاد ملت به‌ویژه نیروهای انقلابی روشن گردد.

بنابراین اگر سوال اصلی این نوشتار چیستی اتفاقی است که افتاده است، مسئله اساسی آن به چگونگی حفظ پیروزی ملت ایران و وظایف نیروهای انقلابی در شرایط کنونی باز می گردد  که تلاش شده تا به پاسخ آن در قالب فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی کشور ارائه شود:

در انتخابات 1400 چه اتفاقی رخ داده است؟

به منظور فهم درست از اصل ماجرا و ابعاد و اعماق انتخابات 1400 لازم به نظر می‌رسد تا این رویداد بزرگ را حداقل از سه زاویه مورد بررسی و واکاوی قرار داد:

الف) منظر ایدئولوژیک و معرفتی

انتخابات 1400 از این منظر چیزی شبیه «معجزه » بود و هر رای آن را خدای سبحان به مانند هر قطره بارش رحمت خویش که بدست فرشته ای نازل ساخت. «و ما تسقط من ورقه الا یعلم ها و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین»، هادی قادر متعال با هدایت دل‌های ایرانیان این آراء را روانه صندوق‌های رای کرد تا نعمت‌هایش را شامل حال مردم ایران فرماید. این مدد الهی در استجابت دعاهای خالصانه‌ای بود که از درگاه ایزد منان درخواست داشت: «خدا دل‌های ما را هدایت به سوی آنچه خیر ما در آنست هدایت فرما.»

پیامی روشنی که در پرتو این نگاه نورانی ساطع می‌شود، این است که اراده الهی بر بقاء و استمرار انقلاب اسلامی تعلق گرفته و اوست که می‌خواهد این انقلاب به مسیر خود ادامه دهد. چراکه خدای سبحان برنامه‌ها و طرح‌هایی از دشمنان اسلام برای براندازی نظام اسلامی را خنثی کرد که شاید بسیاری از مردم و حتی نخبگان و دستگاه‌های متولی حفظ انقلاب از ابعاد و پیامدهای آن خبر نداشتند.

ب) منظر سیاسی

از منظر سیاسی انتخابات 1400 را می‌توان «انقلاب سوم» مردم ایران نامید. در انقلاب اول نماد وابستگی همه جانبه به غرب و آمریکا یعنی دولت دست نشانده مورد هدف مردم ایران قرار گرفت و در نتیجه یک قیام عمومی و نهضت اسلامی این اتفاق افتاد.

در انقلاب دوم اما جهت حرکت و اقدام نخبگی، متوجه کانون و نهادی بود که وابسته سازی را نهادینه می کرد. جایی که خود آمریکای ها سازوکار وابستگی در کشور را برنامه ریزی می کردند و نمی خواستند قیام علیه نماد استکبار متوجه خود آمریکا شود.

انقلاب سوم علیه تفکر ضد استقلالی وابسته به غرب در ایران بود که دشمنان ایران و اسلام دویست سال روی آن سرمایه گذاری کرده بودند. انتخابات 1400 آغاز افول اندیشه غربگرایی است که در صورت کارآمدی تفکر «ما می توانیم» پایان آن را رقم خواهد زد.

با این نگاه انتخابات 1400 محل منازعه و جدال تفکر «ما می‌توانیم و ما نمی‌توانیم» بود که به صورت آشکار در تمام مراحل انتخابات ادامه داشت و در جریان مناظره ها به وضوح نمایان بود. تفکر ما نمی‌توانیم که در انتخابات قبل با استقبال عمومی مواجه شده بود، در سایه تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در هدایت مذاکرات هسته‌ای و اثبات بدعهدی آمریکا با شکست سنگینی روبرو شد.

لازم به ذکر این‌که یک تفکر در برخی از نیروهای انقلاب از ابتدای پیروزی انقلاب وجود داشت که عده ای معتقد بودند استقلال سیاسی در سایه وابستگی اقتصادی و تعامل با غرب هم ممکن است. نگاهی که معتقد بود می توان گندم آمریکا خورد و در عین حال مرگ بر آمریکا هم گفت. اما زمان بطلان این تفکر را نشان داد به گونه ای که صاحبان اصلی این دیدگاه پس از مدتی خواستار کنار گذاشتن این شعار در کشور شدند.

ج) منظر جریان شناسی سیاسی

به لحاظ جریان شناختی انتخابات 1400 را باید حقیقاً یک «نقطه عطف» در انقلاب اسلامی محسوب کرد به گونه‌ای تاریخ انقلاب اسلامی را به دو مقطع تقسیم کرد. مقطع پیش از انتخابات 1400 که علی الظاهر دو جناح سیاسی در کشور تحت عنوان چپ و راست مذهبی آغاز به کار کردند و دوقطبی اصلاحات و اصول‌گرا و بعد هم جریان اعتدال توانست به فرض نه این و نه آن خود را به کشور تحمیل کنند و بدون داشتن هیچ آورده ای، مسائل بسیاری را برای نظام و مردم ایجاد کنند که مهمترین آنها قرار گرفتن معاندان نظام پشت سر آنها بود.

انتخابات آخر خرداد امسال از این نگاه چیزی شبیه «فتح خرمشهر» در اول خرداد 61  بود. فتح خرمشهر تاریخ دفاع مقدس را به دومقطع تقسیم کرد. دو سالی که همه پیروز جنگ را ارتش بعث می‌دانستند و شش سالی که تعیین کننده سرنوشت جنگ ملت  ایران بود.

پیروزی بزرگ ملت ایران در انتخابات 1400 تنها غلبه بر جناح سیاسی مرسوم و اعلام پایان کار آنها نبود، آنچه در سایه این حماسه بزرگ رخ داد کنار زدن ابرجریان هایی سیاسی بودند که در پشت صحنه جریان‌های سیاسی را حمایت تبلیغی  و مالی کرده و به آنها جهت می‌دادند. ابرجریان‌هایی که در این انتخابات به دلیل انتخاب گزینه تحریم حتی به نمایندگان حزبی خود اجازه ورود به عرصه رقابت‌ها را ندادند. برخی از ابرجریان‌هایی که در این انتخابات شکست خوردند، جریان لیبرال – سکولاری بود که حتی برای وضع تحریم علیه ایران نامه نگاری می کرد. ابرجریان‌هایی به نام رسانه‌های غربی، فضای مجازی، جریان سرمایه، ملی - مذهبی‌ها، التقاطیون چپگ‌را و راست‌گرا، تجزیه‌طلبان، قومیت‌گرایان، اپوزیسیون خارج کشور، جبهه مقاومت، مشروطه خواهان، سلطنت طلب‌ها، جمهوری خواهان، آنارشیست‌ها و ...که در انتخابات‌های قبلی یک طرف ماجرا بودند و در انتخاب مردم ایران دخالت می‌کردند، جملگی در این انتخابات بر طبل تحریم کوبیده و شکست سهمگینی خوردند.

فرصت‌های فرا روی نظام

الف) فرصت خدمت و اثبات کارآمدی نیروهای انقلابی

یکی از فرصت‌های کم سابقه برای اثبات کارآمدی نظام فراروی نیروهای انقلابی قرار گرفته و این نیروها می‌توانند پس از چهل سال حضور لیبرال‌ها، سکولارها، غرب‌گرایان منفعل، غیرانقلابیون و تفکرات التقاطی بر مسند اجرایی کشور، توانایی خود را در خدمت صادقانه به مردم نشان دهند. موفقیت در این راه سبب بازگشت مردم به نظام، تضمین بقای انقلاب، اثبات توانمندی فقه اسلام در اداره جامعه می­‌باشد.

ب)  فرصت اعلام پایان تفکر غرب‌گرایی در ایران

اگر چه سابقه تلاش غربی‌ها برای نفوذ در تصمیمات دولت در ایران به بیش از پانصد سال قبل بازمی‌گردد، پیشینه حضور مستقیم غربی‌ها در کشورمان که با تلاش فرهنگی آنها در اثبات توانمندی اروپا همراه بود به دویست سال پیش باز می‌گردد که از جمله عوارض آن وابسته سازی فکری و فرهنگی به غرب می‌باشد. با انقلاب اسلامی حضور مستقیم این تفکر کاهش یافته اما جریان روشنفکران غرب‌گرا هرگز اجازه کمرنگ شدن نگاه به بیرون را نداده و اکنون در پایان این راه قرار دارند. اکنون فرصتی برای اعلام انقضاء تاریخ مصرف نگاه به بیرون فراهم شده که تنها راه آن رشد و تقویت نگاه ما می توانیم و کارآمدی جریان انقلابی است.

ج) فرصت برخورد عزت‌مندانه با غرب و چیدن ثمره‌های آن

در سیاست خارجی نیز یک فرصت مغتنم در اختیار جریان انقلابی است. نیروهای انقلابی می‌توانند به ملت ایران نشان دهند نتایج دیپلماسی عزت مدارانه و مذاکره از موضع اقتدار را نشان دهند تا هم ملت ایران شاهد دستاوردهای این نگاه باشند و هم غرب‌زده‌های منفعل نحوه مواجه با بیگانگان و تامین منافع ملی را بیاموزند.

د) فرصت تکثیر و افزایش هسته سخت نظام

با افزایش امید مردم به نظام اسلامی، فرصت بسیار خوبی برای هسته سخت نظام وجود دارد تا طیف جدیدی از جوانان را جذب بسیج و نهادهای انقلابی نمایند. به هر میزان که بتوان این هسته را به لحاظ کمی از حدود هشت میلیون نفر افزایش داد، ضریب امنیت و بقای انقلاب اسلامی را افزایش می دهد. البته ارتقاء کیفی این هسته نیز همچنان باید در دستور کار باشد.

ه) فرصت رفع موانع ساختاری و اشکالات قانونی

هم‌گرایی میان قوا به‌ویژه یکدستی مجلس و دولت فرصت مطلوبی برای حل ریشه‌ای برخی از مشکلات کشور من جمله رفع موانع ساختاری و وضع قوانین مورد نیاز می‌باشد که از جمله این موارد می‌توان به اصلاح قانون انتخابات، بررسی امکان تغییر نظام ریاستی به پارلمانی، اصلاح قوانین فضای مجازی، رسیدگی به مشکلات فرهنگی و... اشاره کرد.

وظایف نیروهای انقلاب

کمک به دولت در حکمرانی صحیح و خدمت صادقانه

شرایط کنونی نیروهای انقلاب در ایران اسلامی شباهت زیادی با روزهای اولیه پس از پیروزی قیام ملت ایران داشت. در آن مقطع همه انقلابیون برای تثبیت و حفظ پیروزی احساس تکلیف و وظیفه می‌کردند و هر کدام به طریقی که می‌توانستند به دولت و مسوولان در اداره بهتر کشور کمک می‌کردند. این احساس یکبار دیگر پس از 42 سال خودنمایی کرده و باید ادامه یابد تا دولت برآمده از انتخابات خرداد 1400 بتواند از عهده مشکلات انباشته شده کشور برآید. این کمک‌ها می‌تواند هم در مقام عمل و هم از بعد نظری و فکری جنبه عملیاتی پیدا کند تا دولت انقلابی از عهده مسوولیت سنگینی که برعهده دارد، از همان ابتدای کار برآید. چراکه دولت فقط شش ماه فرصت دارد تا علائم موفقیت خود در بازگرداندن اعتماد عمومی را روشن سازد.

گفتمان‌سازی جهت اجرای سیاست‌های دولت خدوم

از جمله اقدامات مثبت نیروهای انقلابی زمینه سازی برای ارتباط با افکار عمومی نسبت به برنامه‌ها و اقدامات دولت می‌باشد. چراکه در شرایط فعلی بیشترین تلاش بازندگان انتخابات 1400 در تخریب و تضعیف دولت تمرکز داشته و مانع شکل‌گیری تصویری کارآمد از دولت در اذهان عمومی خواهند شد. نیروهای انقلابی می توانند ضمن پاسخ به شبهات موجود، در تعامل سازنده با دولت و مردم، هم برنامه های دولت را برای مردم تبیین کرده و هم مطالبات و نظرات عمومی را بگوش دولت مردان برسانند.

نظارت بر رفتار دولت‌مردان و هشدار به دستگاه‌های متولی

در شرایط کنونی یک از اقدامات بسیار مهم و موثر، نظارت بر حسن انجام امور و بازخوردگیری صحیح از نتیجه فعالیت‌ها و سیاست‌هاست. نیروهای انقلابی می­‌توانند به عنوان ناظر دولت در جامعه نواقص احتمالی را به گوش دولت‌مردان رسانده و با اصلاح رفتارها متناسب با نیازهای مردم کمک کنند.

4- شناسایی آسیب‌ها و مسائل اولویت دار جامعه

یکی از اقدامات مهمی که نیروهای انقلابی در سراسر کشور می‌توانند برای کمک به مجموعه دولت سامان دهند، شناسایی مشکلات آنی و فوری هر استان و منطقه و اعلام آن به دولت می باشد. نکته مهم در این زمینه ارائه راهکارهای عملیاتی و احصای ظرفیت‌های محلی متناسب با مشکلات می‌باشد. رویکرد حل المسائلی نیروهای انقلابی در کمک به دولت می‌تواند نقش تعیین کننده در کاهش مشکلات مردم داشته باشد.

پاسخ مثبت به درخواست­‌های دولت

بدون تردید دولت بدون کمک مردم امکان مقابله با همه مشکلات را ندارد. چراکه دولت هم با مشکلات موجود مواجه است که اکنون کرونا و کارشکنی‌های مخالفان را باید بر آنها افزود، هم با مشکلات انباشته شده و هم باید نتیجه بدکارکردهای دست و پنجه نرم کند. ضمن آنکه با مشکلات مستحدثه‌ای روبروست که کمتر می‌توان حجم و گستره آن را پیش بینی کرد. لذا نیروهای انقلابی باید با همه توان خویش به درخواست‌ها و نیازهای دولت من جمله کمک به تعیین اعضای کابینه و روشی که دولت در این زمینه پیش بینی کرده به شکل فعال ورود کنند و هم آمادگی حضور میدانی در همه عرصه‌ها را داشته باشند.

انتهای پیام/

 

 
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار