دلنوشته/ محمدرضا ولی اللهی میری
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
حضرت ابوالفضل العباس(ع) آبشاری است که از کوه استواری چون علی (ع) در طبیعتی چون ام البنین جاری شد و در سرشاری از عطش سوخت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از قم، حجت الاسلام «محمدرضا، ولی اللهی میری» به مناسبت روز تاسوعا دلنوشتهای بدین مضمون در وصف سقای دشت کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) به نگارش در آورده است:
او آبشاری است که از کوهی استوار، چون علی و در طبیعتی، چون ام البنین جاری شد و در سرشاری از عطش سوخت.
حضرت عباس (ع) برادری برای امام حسین (ع) و وفادارترین یارو یاور او بود و کاری کرد که دوست و دشمن را شرمنده خود کرده و تمام شهدا به عظمت او غبطه میخورند.
با آنکه آب در دست داشت، با آنکه امان نامه از سوی عمر بن سعد داشت هیچ گاه از وفاداری و استقامتش کاسته نشد و تا آخرین لحظه پا به پای امام حسین (ع) ماند و جنگید.
امام حسین (ع) داغ همه عزیزانش را دید، اما زمانی که حضرت عباس (ع) به شهادت رسید بر زبان آورد: الان اِنکَسَرَ ظَهری، الان کمرم شکست و بی برادر شدم!.
این همه آدم رفتند و نیامدند!
فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ میگویند:
نیامد نیامد...ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...
انتهای پیام / ر.. سلیمی امرود