دخترم! جبهه ما جبهه مقابله حق با باطل است
به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، «علی تجلایی» متولد پنجم مرداد سال 1338 در تبریز است.
وی سال 1358 وارد سپاه پاسداران شده و مدتها به عنوان مربی آموزشی فعالیت کرده و با آغاز جنگ تحمیلی، عازم جبهههای نور شد. او در عملیاتهای مختلف همچون «فتح المبین»، «بیت المقدس»، «رمضان»، «والفجر مقدماتی»، «والفجر 2 و 4»، «خیبر» و ... حضور داشت.
علی تجلایی پس از مجاهدتهای فراوان در راه دفاع از تمامیت ارضی کشورمان، سرانجام 25 اسفند سال 1363 در منطقه شرق دجله به شهادت رسید و پیکر این شهید والامقام هیچ گاه به آغوش وطن بازنگشت.
نامهای از شهید
سلام دخترم؛ مریم! امروز پنج شنبه 30 تیر 1362 است؛ دو روز است که عملیات «والفجر ۲» در منطقه پیرانشهر شروع شده است و به حول و قوه خداوند متعال، کفار بعثی به هلاکت میرسند. در این میان شهدایی نیز از لشکر اسلام، نثار درگاه خداوند متعال میشوند.
دخترم صحنه، صحنهی مقابله حق با باطل است. انسان در این جا و در این مکان خدا را، معاد را و پوچی حیات مادی را احساس میکند و افضلیت انسان و خلقت الهی انسان خاکی جلوهگر میشود. دخترم! پدرت حالا در پایین ارتفاعات «قمطره» در سنگر فرماندهی مالک اشتر هست و فرصتی پیش آمده و خواستم که در این چند وقت حیاتم، درد دلی با تو بکنم.
دخترم! انسان در حلايق پیمودن این راه است که طبق آیه صریح قرآن «الله ولی ان آمنوا یخرجهم من الظلمات الی نور» بشر از ظلمتکده جهل و مادیت و نقصانیت به وادی نور و علم و دانش الهی رهبری می شود و بدین سان انسان با تحمل این مشکلات، به خلاقیت میرسد و این کاروان نور به سوى لقاء خدا رهنمون میشود و صدای پرطنین این کاروان امام خمینی که همان پیام قرآن است به جهانیان میرسد.
دخترم! تنها در مسیر حرکت الهی است که دلها به مقام قرب خدا میپیوندند و راه عبور از تنگناهای خطرناک این جهان خاکی که راه نفس و شیطان است، به درستی برای انسان آشکار میشود و انسان این چنین به منزل آخر خود که مقام مقربین و صديقين و مخلصين است، میرسد.
دخترم! وقتی انسانی از خصوصیات خود در حال مرگ آگاه میشود و کیفیت عالم برزخ و انتقال انسان از برزخ به قیامت کبری و اجتماع خلق و خود در مشیت و سوال و جواب در درگاه خداوند متعال و شفاعت شهدا و مومنین و کوثر و بهشت و دوزخ را درک میکند، آنگاه به عظمت خداوند متعال، قدرت مطلق، دستگاه این جهان و جهان ماورا الطبیعه که از دید انسان خاکی خارج میباشد، تا اندازهی دید ظاهری و به نسبت شعور خودش پی میبرد. این جاست که انسان با درک این مسایل، با پیدا کردن حلایق خدا، درست در کمال شئون زندگی خود به درجات عالی از مقام انسانیت نائل میآید.
دخترم! امروز زندگی برای بسیاری از مردم این جهان به صورت دیگر درآمده و عدهای در جهت گسترش رویای مختلف امیال نفسانی و توحش خود، بشریت را میخواهند به فساد تباهی بکشند. امروزه در بسیاری از جوامع بشری به علت گرایش به امور مادی و شهوانی، انسانها را از عالم معنی و حقیقت دور کرده و سازمانها و گروهها در سطح جهانی میکوشند که انسان را از حلایق حقیقت و معنویت و فضیلت الهی و اصلیشان دور کرده و آنها را درحیات مادی و جلوههای ظاهری و فریبنده و بیدوام این زمین خاکی هلاک کنند.
دستهایی میخواهند که این موجود الهی را به پستترین موجود عالم یعنی «اسفل السافلین» برسانند. دخترم! اگر انسان در این مسیر قرار گیرد، در انحطاط به جایی میرسد که تمام عمر خود و سرمایه وجود خود و این نعمت خدادادی را به جای ذکر و سجود و قیام برای خدا، حیات و زندگی برای رضا خدا، صرف گفتوگو با داستانهای خیالی و افسانهای میکند و برای حفظ آبروی ظاهری و یک سلسله عمر نارسیده و با دلی تهی از ثمرات حیات مادی، جهت ذخیرهی حیات ابدی، از دنیا میرود و با حسرت به عمر گذشته خود مینگرد و حسرت و ندامت از کارهای گذشته، سرپای او را فرا میگیرد.
دخترم دین از جانب خداوند متعال آمده است تا مسایل ما در حدودی که برای ما منفعت دارد و مانع از ترقی و تکامل نمیشود، مشخص و پیش کشیده شود برای ما منفعت دارد و مانع از ترقی و تکامل نمیشود، مشخص و پیش کشیده شود و بسیاری از آن آرزوهای دراز نفسانی و شهوانی را که به درد انسان نمیخورند، از دست او بگیرد.
یک رشته دستوراتی که انسان را به عالم هستی و حیات ابدی میرساند، به او تعلیم میدهد. دخترم، این تعالیم الهی را خوب و دقیق فراگیر و طبق دستورات قرآن کریم عمل کن تا ثمره وجودت که همان آثاری از نسل انقلاب اسلامی و نشانی از خدا و حفظ خون شهیدان و حلایق خداست، به مرحله کمال برسد و از استعداد و قوه صالحی که خداوند متعال به تو داده است، حداکثر استفاده را بکن. دخترم! در این صورت، هنگام ترک دنیا بشاش و خندان و سبک خواهی بود، چون با سیر تکامل از دنیای مادی گذشتهای و با خدا ربط پیدا خواهی نمود و نه تنها از مردن هراسی نخواهی داشت، بلکه عاشق مردن خواهی بود.
دخترم به عنوان یک پدر که حقی بر گردنت دارم، خواهش میکنم که به این دستورات الهی عمل نما؛ در این صورت عمرت به بازی و بیهودگی نخواهد رفت و باطل بردل لطیف و پاکت مسلط نخواهد شد.
دخترم خداوند در سوره نور آیه 32، 37 و 39 میفرماید: «تابش نور در حقیقت و جلوهی الهی در دل مردمانی است که تجارت و خرید و فروش آن ها را از یاد خداوند و نماز زکات و امور مادی این دنیا و جلوه الهی در دل مردمانی است که تجارت و خرید فروش آن ها را از یاد خداوند و نمار و زکات و امور مادی این دنیا آنها را از هدف و معبود خود باز نداشته و آنان از عاقبت وخیم اعمال زشت که دلها و چشمها را واژگون کند، درخوف و هراساند»
دخترم! زندگی مادی این دنیا و جلوهای فریبندهی آن مثل سراب است. پس دخترم سراب که انسان را سیر نمیکند. در نتیجه عمر جز تباهی نخواهد بود و در پیشگاه خداوند حقیقی عالم شرمنده و مورد حساب و باز جویی قرار خواهی گرفت.
دخترم! کسانی که امروز در مقابل دین خداوند و انقلاب اسلامی ایستاده یا در این سرزمین شهید پرور با لشکر اسلام میجنگند، آنها نیز دنبال هدفی هستند، ولی راه آنها، راه سراب است؛ ولی لشکر اسلام به دنبال آب و سرچشمه زلال و کرامت حقیقت انسانی است. آنها به خون خود میغلطند و از سرچشمه آب که همان نور خداست سیراب میشوند.
دخترم چون این لشکر الهی با این رهبر الهی در مسیر آب حقیقت در حرکت است، خیالات باطل افکار پلید دشمنان خدا را نابود خواهد کرد و با خون خود، مسیر الهی را در رگ حیات انسانهای این جهان، به امامت حضرت مهدی (عج) نشان خواهد داد.
دخترم امیدوارم که از این پندها و نصایح و از ایثارگران این انقلاب، درس آموخته و در زندگی دنیوی و اخروی به دنبال آن حقیقت و نور خدا باشی.