طبیبی تجربی و محروم از سواد با ۶۵ سال سابقه درخشان در باشت/ بی بی حوریجان رستمی که بود؟
به گزارش خبرگزاری بسیج کهگیلویه و بویراحمد، روانبخش صادقی خبرنگار دوران دفاع مقدس در مطلبی که به این خبرگزاری ارسال کرده است به بیان زندگی پر فراز و نشیب مادر خود که به قابله باشتی ها معروف بود، پرداخته است که در زیر تقدیم مخاطبین گرامی می شود.
قابله باشتی ها که بود؟
حاجیه خانم حوری جان رستمی ، قابله باشتی ها ، با سابقه ای بیش از 65 سال خدمت صادقانه و فی سبیل الله ، در امر زنان و زایمان ، در سن 96 سالگی دار فانی را وداع گفت ".
این بانوی باشتی که در 15 سالگی وارد زندگی مشترک شد ، با گذشت 6 سال بعد از ازدواج با کسب تجربه در زمینه مامایی ، فعالیت خود را در خدمت به زنان باردار آغاز کرد ".
کربلایی حوری جان رستمی، پس از گذشت 39 سال فعالیت در امر زنان و زایمان، در سال 66 با شرکت در آزمون بهداشت و درمان مجوز رسمی مامایی گرفت ".
قابله باشتیها در همه دوران فعالیت زنان و زایمان خود ، خدماتش را رایگان و فی سبیل الله انجام می داد".
حوریجان رستمی که از نعمت خواندن و نوشتن محروم بود، همه تجارب پزشک محله را در دوران جوانی و با کسب تجربه از پیش کسوتان دوران خود آموخته بود ".
او در همه دوران پزشکی زنان و زایمان خود به صدها زن زائو خدمات مربوط را ارائه داد و سرمایه عظیم پس انداز معنوی را ،دعای خیر مردم در حق خود و خانواده میدانست ".
دفتر کارش خانه اش ، و زمان در منشور خدماتش نامحدود بود ، او شبانه روز در خدمت زنان باردار بود و برخی از آنان رادر خانه خود و برخی دیگر را نیزدر محل زندگیشان خدمات می داد ".
در تمام ساعات شبانه روز حتی نیمه های شب و نخستین ساعات بامداد، به محض اطلاع از وضعیت زنان باردار آنان را ویزیت میکرد "
قابله محل در نخستین روزهای خدماتش به مردم فتح قلوب کرده بود و علاوه بر باشت روستاهای اطرف نیز بهره مند از خدماتش بودند، بطوریکه به مناطق روستایی هم عزیمت و به یاری زنان روستایی می شتافت تا نام احسان و نیکو کاری او در خاطراتش جاودانه شود.
پزشک روستایی تجارب بسیار خوبی را در امر زنان و زایمان کسب کرده بود ،تا جایی که در همه این دوران حتی یک نفر هم از کار او ابراز نارضایتی نکرد ،".
برخی از مراجعات او زنانی بودند که نیار به کارهای تخصصی داشتند و دسترسی و یا توان مالی هم برای پیگیری درمان نداشتند ، که همه این کارها در مراجعات به این پزشک تجربی نیک اندیش به سرانجام خوب میرسید و کار زایمان آنان تسهیل می شد .
به گفته شاهدان کارهای تجربی او با پزشکان متخصص برابری میکرد و برخی از خانمهای باردار که فرزندانشان در رحم جابجا میشدند با تجربه خوب خانم رستمی در حالت عادی رحم قرار می گرفتند "زنان باردار و خانواده های باشت و باوی که با تجارب ارزشمند پزشکی ایشان آشنا بودند بیشتر کارهای مربوط به زنان و زایمان را به او محول میکردند و برای پزشک تجربی و محلی بی ادعای خود احترام خاصی قائل بودند ، دستمزد کارهای خیرخواهانه و انسان دوستانه خانم حوری جان رستمی دعای خیر مردمی بود ،که او آنان را با آغوش باز می پذیرفت و حق الزحمه ای از آنان دریافت نمیکرد "
همسر او کربلایی ملا سیاوش صادقی که از معتمدین و متشخصین ایل باشت و باوی بود بعضا نگران نتیجه کار درمانی همسرش ،در ویزیت زنان و زایمان بود و مداوم به او نکات ایمنی و سلامت آنان را یاد آور میشد و قابله مجرب و کاردان باشتی با اطمینان خاطر می گفت شما نگران نباشید خدا با ماست و من وسیله و ابزاری برای تسهیل امور مربوط به انتظارات مردم مستحق و کم بضاعت هستم "
وقت و بی وقت ، و در طول شبانه روز هیچ مراجعه ای بی پاسخ و خدمت نمی ماند و بیشتر آنان برای معاینه و حتی زایمان می آمدند در خانه شخصی او ویزیت و شاید فرزندشان متولد می شد .
حوریجان رستمی در یاد آوری خاطراتش میگفت زنانی بودند که با اصرار کنار مامای با تجربه و مشهور خود می ماندند و بعد از زایمان به خانواده خود مراجعه میکردند و پس از سالهای متمادی وقتی آنان را میدید و حال و احوال فرزندان عاطفی خود را جویا می شد مادر یا پدر خانواده از جوانی تحصیل کرده خبر میدادند که در عرصه های خدمتگزاری مشغولند و دعاگوی مادر عاطفی و قابله نیک اندیش خود هستند ".
مراجعان مستحق و نیازمند و بیماران ناتوان و نگرانی که شدیدا از وضعیت وضع حمل خود نا امید بودند و پس از مراجعه و درمان خوشحال بر می گشتند ، !
تامین مالی و تهیه پوشاک برای مراجعین نیازمند و مشاوره های خوب تجربی به آنان از دیگر خاطرات خوب حوری جان رستمی قابله بی ادعای باشتی است ،که مرگش بغض خانواده ها را شکست و برای مغفرتش به درگاه خداوند دعا کردند .
تجارب ارزشمند این مادر عاطفی ایلی آنقدر خوب و عامه پسند بود ،که در آزمون شبکه بهداشت و درمان شهرستان بالاترین نمره و امتیاز را گرفت و بر شهرت تجربی پزشکی او افزوده شد.
همسرش ملا سیاوش صادقی که بخاطر سواد قرآنی او را ملا خطاب میکردند که بعضا تنها منتقد او، و از طبع بازی هم برخوردار بود نیز در خاطرات دوران متمادی و طولانی طبابت خانم رستمی می گفت، نه تنها نتوانستم او را از ا دامه کارهای مامایی منع کنم بلکه خودم نیز در حلقه پشتیبانی معنوی و عاطفی قرار گرفتم و گاه و بی گاه برای دعا و نوشتن و قلم زدن آیه های قرآنی بخصوص آیت الکرسی بر روی زیر استکان که نعلبکین نیز به آن می گفتند یا بشقاب به ایشان مراجعه می کردند ، شرایط اینگونه بود که آب بر روی این نوشته ها که در واقع قلم زدن بود می ریختند و معتقد بودند امور مربوط را تسهیل و آسان میکند ، ملاسیاوش در خاطراتش گفته است که وقتی به آنان میگفت مگر من سیدم مراجعان می گفتند هرچه هست دعای شما کار ساز و سبب ساز است و این مشاوره و دعا در کنار خدمات مامایی قابله باشتی بر سر زبانها افتاده بود ".
قابله که تجهیزات پزشکی و مجوز مامایی از شبکه بهداشت و درمان گرفته بود محبوبیت و مشهوریت بیشتری پیدا کرده بود اگر چه او اهل تکلف و خود ستایی نبود و تنها به خدا و نتیجه کارش می اندیشید " قابله خوش نام و مهربان ایلی که در معنویت خانواده و فامیل اسطوره و نماد بود محبوبیت خاصی در خانواده ها و فامیل داشت و در آن دوران او را بی بی حوری جان خطاب میکردند .
به گفته آن مادر مهربان عاطفی ایل باشت و باوی قابله خوشنام نه تنها به فرزندان خود می اندیشید که همه فرزندان عاطفی خود را که تعدادشان صدها نفر هستند و دقیق در ذهن او نیست دوست داشت "
تشییع و وداع او با توجه به محدودیت کرونایی و عدم اطلاع رسانی با حضور گسترده و کم نظیر مردم و فرزندان عاطفیش برگزار شد "
بعضی از فرزندان عاطفی که به علت بُعد مسافت نتوانستند در مراسم تشییع شرکت کنند با تماسهای تلفنی همراه با بغضهای مادرانه و پیامهای تسلیت با خانواده قابله مشهور باشتی ابراز همدردی کردند "
مراسم تشییع و تدفین آن پیر پارسا،خیرخواه و نیک اندیش که در روز 12 مهرماه 1400 با تجلیل از خدمات 65 ساله درمانی آن پزشک و قابله بی ادعا همراه بود ،موجب تاثر عمیق مردم ایل باشت و باوی شد .
خانه اش کانون مهربانی و بخشندگی و اطعام بود و کمتر زمانی بود که بر سفره او رهگذر و آشنایی نباشد غیر از این همسایگان را نیز با توزیع غذا یا کاسه بهره اطعام میکرد ".
حوریجان رستمی دست پرورده در دامان خانواده ای خوشنام و متشخص از ایل بزرگ رستم بود .
او در 3 سالگی پدرش را از دست داد و تنها برادرش نیز که بسیار زیبا و دوست داشتنی بود نیز در سن 12 سالگی از دنیا رفت ، مادرش را نیز پس از ازدواج و داشتن 3 فرزند پسر و دختر از دست دادحاجیه خانم حوری جان رستمی در همه دوران حیات طیبه اش منشاء خیر و احسان و نیکوکاری بود ، خانه اش کانون مستحقین و مستمندان و در راه ماندگان بود ".
توزیع مایحتاج خانواده های بی بضاعت و کمک مالی به آنها در منشور حیات طیبه او تبیین شده بود ".
حاجیه خانم حوری جان رستمی در کنار همسرش ملا سیاوش که از معتمدین و متشخصین باوی بود و او نیز در معنویت و قرآن ذوب بود ، خانواده و فرزندان را نیز آنگونه که خود میخواستند تربیت و پرورش دادند تا از معرفت دینی و اجتماعی برخوردار باشند ".
روحانیون و علمای دینی با شناختی که از خانواده ایشان داشتند و تکالیف دینی را بخوبی عامل بودند ، رجوع و مسائل خمس، ذکات و امور خیر را برایشان مدیریت می کردند ".
حاجیه خانم حوری جان رستمی ، اگر چه از نعمت سواد محروم بود اما آگاهی خوب و کاملی از وقایع دینی و اجتماعی داشت ، او از روز شمار ماههای شمسی و قمری آگاهی کامل داشت ، و با رویت ماه در آسمان روزهای ماه قمری را تشخیص میداد ، ستاره ها را بعضا می شناخت و دور اندیشی بسیار خوبی داشت ".
او علاوه بر آشنایی بر علم نجوم تبحر خاصی در شناخت زمان داشت تا جایی که ساعات شبانه روز را به خوبی تشخیص و درمسافرتهای معمول حتی در تاریکی های شب موقعیت های جعرافیایی را بخوبی تشخیص و مکانها را به خوبی یادآوری می کرد .
او بخوبی از وقایع و رویدادهای دوران حیاتش آگاهی داشت و این وقایع را به تفصیل برای علاقه مندان بازگو میکرد .شب یلدا را بخوبی تشخیص و دراین شب به داستان گویی برای خانواده و فرزندان می پرداخت" در بعد جامعه شناسی نیز همه قرابت های نسبی و سببی را میدانست و بعضا از تعداد فرزندان آنان چه پسر و چه دختر نیز آگاهی داشت . این درحالیست که انسان در مراحل کهولت سن دچار فراموشی و آلزایمر میشوند اما این مادر تیزهوش جزو نادر سالمندانی بود که نه تنها دچار فراموشی نشد بلکه درکنار ثبت و ضبط این خاطرات و رویدادها تمام کارهای مربوط به خود را شخصا انجام و حتی در مواردی در آشپزی نیز مشارکت میکرد "
فامیل و دوستانی که او را می شناختند به استخاره او که غالباااا به واقعیت می پیوست اعتقاد عجیبی داشتند ، بنا به اعتقادات و سنن معمول و معقول روزهای خوب و بد را در روز شمار ماه قمری بخوبی تشخیص میداد ".
فامیل و آشنایان معمولا برای مطالعه تاریخ گذشتگان خود به او رجوع میکردند و از سلامت و استعداد ذاتی او در آگاهی از تاریخ شگفت زده میشدند ".
شرکت در مراسم مختلف عبادی و سیاسی بخصوص راهپیمایی ،انتخابات و دیگر رویدادها در برنامه زندگی او بود و حتی در آخرین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی حضور پیدا کرد و رای خود را به صندوق انداخت.
ایشان همچنین از سه ایل بزرگ رستم تامرادی و قائدگیوی نسبت داشت و گستره خانوادگی او در جغرافیای دو استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد پراکنده بود ".
کربلایی حوری جان رستمی در خاطرات خود گفته است نماز و عبادت را در کنار پدر و مادرش که اهل قرآن و معنویت بودند فرا گرفت و از سن بلوغ تا آخرین لحظه های حیاتش نمازهایش قضا نشد ، او همواره دائم الوضو ، و دائم الصلاه بود و اشعار زیبایی که از قرآن و عترت در ذهنش بود مدام قرائت میکرد ، این انسان وارسته ارادت خاصی به اهل بیت داشت و در ایام حزن و اندوه مداح خانواده بود و با مدیحه سرایی، تکیه و هیئتی را در خانواده تشکیل میداد و در سوگ آل الله مرثیه سرائی و نوحه خوانی میکرد ".
در بوستان زندگیش 6 فرزند پسر و 3 فرزند دختر پرورش یافتند و همگی را در مکتب معرفتی خود که با قرآن و عترت عجین بود تربیت کرد .
این مادر فرزانه و پارسا در طول حیات پربار 96 ساله اش همواره بر سه اصل دینداری،علم آموزی و روابط اجتماعی تاکید داشت و خود شخصا عامل به این مهم بود .
در بوستان زندگی این مادر مهربان و نیک اندیش 9 فرزند ، 32 نوه ، 36 نتیجه و 3 نبیره به یادگار ماند.3 فرزند پسر و یک نوه دختری خود را از دست داد و آنچنان استوار و مقاوم ماند که ام المصائب خانواده و فامیل لقب گرفت ، او گفت من در معرض آزمون خداوند قرار گرفتم و باید صبر پیشه میکردم ".
در طول تمام سالهای عمرش تا توان داشت کار تغسیل و تدفین اموات را انجام میداد تا از خیر کثیر الهی بی بهره نباشد و ضمن شرکت در مراسم گرامیداشت آنان و مشاوره معنوی به مصیبت دیدگان آلامشان را تسکین میداد "
در همه این دوران اهل نافله بود و استراحت و طعام را مختصر کرده بود ، او اهل سفرهای زیارتی بود و همه ساله مرقد علی بن موسی الرضا (ع )فاطمه معصومه (س ) احمد بن موسی و برادران گرامش (ع )و امازادگان (ع )را زیارت میکرد ، خانم حوری جان رستمی همچنین مناسک حج عمره و زیارت عتبات عالیات را با موفقیت انجام داد و مشتاق تجدید این سفرهای زیارتی بود که عمرش کفاف نداد "
توسعه دوستیها ، صله رحم ، و ترویج احکام و معارف دینی و اقامه نماز لیله الدفن و قضای اموات خانواده و فامیل در برنامه معنوی او بود که به آن عامل بود "
حاجیه خانم حوری جان رستمی در آخرین روزهای حیات پر بارش که همراه با عزت و آبرو و پاکی و تقوای الهی همراه و متبرک و معطر بود پس از تجدید وضو و در حال اقامه نماز دچار شکستگی دست شد که به رغم طی مراحل درمان دچار ایست قلبی شد و به دیدار معبودش مفتخر شد "
او همواره از حقیقت مرگ و این اتفاق و حادثه عظیم خبر میداد و مرگ را میراث بزرگی میدانست ، این انسان پرهیزگار از مرگ هراسی به دل راه نمیداد و تنها نگران زمین گیر شدن، آن هم بخاطر زحمت فرزندان بود و چه زیبا دعایش مستجاب و در سالروز رحلت پیامبر عظیمالشان اسلام حضرت محمد بن عبدالله(ص )و شهادت امام حسن مجتبی (ع ) ،همزمان با سالروز درگذشت همسر مومن و پرهیزگارش کربلایی ملاسیاوش به رحمت ایزدی پیوست و روح بلندش در اعلی علیین به آرامش ابدی رسید "
نام نیک حاجیه خانم حوری جان رستمی که به فرشته تسبیح گوی خداوند در خانواده و فامیل مشهور بود با خدمات ارزشمند خیرخواهانه و نیک اندیشانه آن پیر پارسا و آن مادر نیکیها برای همیشه از او به یادگار ماند و در دلها جاودانه شد "
از خداوند جل و اعلا برای او رحمت و غفران واسعه طلب میکنیم و امیدواریم که خداوند به پاس نیکی هایش او را در فردوس ماوا دهد.
پرستاری دختر از مادر
در تمام دوران حیات پدر و مادرم ، خواهرم حاجیه خانم کبری صادقی ، از دوران بلوغ تا آخرین لحظه های حیات پدر و مادر ، پرستاری صبور ، بی تکلف ، بی ادعا ، مهربان و مومن بخدا بود "
او شبانه روز بر بالین پدر و مادر سنگصبورشان بود ، اگر چه حق والدین آنقدر بزرگ است که جبران آنها غیر ممکن است ، اما بواقع تلاشهای دلسوزانه و مهربانانه حاج کبری صادقی ، حداقل ادای دین و انجام تکالیفی بود ، که بر دوش خود احساس میکرد ".
او با پدر و مادر ، و آنان با دختر، فرزند و پرستار دلسوزشان عجین بودند ، و او را طبیب بر بالین خود میدانستند ،".
بر خود لازم میدانم از طرف همه خانواده ، از زحمات و تلاشهای شبانه روزی خواهرم صمیمانه تشکر ، و از خدای بزرگ برای ایشان سلامت و طول عمر با عزت ، و شفاعت حضرت زهرا ( س )را طلب میکنم .
انتهای پیام