خبرگزاری بسیج:محبوبه حقیقت/ قم/ خواهر بسیجی «محبوبه حقیقت» به مناسبت اولین سالگرد شهادت دانشمند هستهای شهید محسن فخری زاده، در یادداشتی آورد:
در فضای مجازی پرسه میزدم که همبازی دخترم با نقاب جوکر وارد خانه ما شد و همه را به خنده واداشت. از او درباره جوکر پرسیدم دختری ۸ ساله سیر تا پیاز شخصیت جوکر را برایم طوری ترسیم کرد که با همه زوایای وجودش در چند دقیقه آشنا شدم.
برگشتم به حال و هوای خودم؛ فضای مجازی و اخبار کوتاهی مبنی بر سالگرد شهادت شهید فخری زاده، دانشمند هستهای کشورم. دردی عمیق بر جانم چنگ انداخت. یاد یکسال پیش افتادم زمانی که خبر شهادت ایشان را شنیدم وقتی بود که درد و داغ شهادت سردار هنوز از دلم رخت برنبسته بود. باز هم تروری دیگر. قصهی تلخ پر تکراری که تا همت و عشق و ایمان مردان سرزمینم هست ادامه دارد ...
دشمن ضعیف و بزدل ما، راهی جز این برنمی گزیند. قدرت رویارویی شبکه به ظاهر بزرگ موساد به همین توانایی اندک ختم میشود؛ زدن رقیب آن هم از پشت سر.
نگاهم، فکرم، اندیشه ام، باز متوجه دخترم و همبازی اش میشود. جوکر، بتمن، السا و ...
و افسوس و حسرت عمیق من! نمیدانم ریشه این حسرت را کجا باید جستجو کنم در پس کدامین روزمرگی پنهان؟ آیا کوتاهی محافل فرهنگ و ادب و هنر یا بی مسئولیتی مردان سیاست؟
شهید فخری زاده عزیز، شهید رضایی، شهید احمدی روشن، شهید شهریاری، شهید علیمحمدی، شهید حججی، سردار بزرگ جهان، گذر تلخ زمان یاد و خاطره شما را هم به مرور از ذهن ما میبرد بچهها که جای خود دارند.
وقتی به جمله "زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از خود شهادت نیست" میاندیشم؛ وقتی به تک تک جملههای کلیدی و پرمحتوایی که در جای جای این شهر نصب شده فکر میکنم، بار مسئولیت را بر شانههای خود بیشتر حس میکنم که برای زنده نگه داشتن یاد شهدا چه کرده ایم و چه باید بکنیم!
شهید فخری زاده دانشمند کشورم اولین سالگرد شهادت تو هم با تمام کمیتها و کیفیتها برگزار خواهد شد، با یک همایش، سخنرانی، مداحی و ...، اما آیا شناخت شخصیت تو و الگو سازی از تو به یک روز کفایت میکند؟ آیا این همه افتخارآفرینی فقط باید در سال به یک روز اختصاص داده شود؟ تو به اندازه تعداد ساعات بی خوابی و تمام موهای جوگندمی ات بر گردن مردم حق داری، به اندازه غم شهادتت که بر دل همسر و فرزندانت نشست. به اندازه تمام همت و غیرت و تلاش مردانه ات. کجاست کسی که از وجود ذی وجود تو پرده بردارد؟
به دخترم و همبازیش نگاه میکنم؛ از او درباره شهید فخری زاده سوال میکنم و او فقط به من زل میزند...
انتهای پیام/