به گزارش خبرگزاری بسیج، فاطمه سادات حمیدیان، رییس مرکز توسعه و سیاستهای راهبردی وزارت راه و شهرسازی در یادداشتی نوشت: اساسیترین نقش مدیریت که بر مبنای آن عیار اثر بخشی و میزان بهره وری مدیر قابلیت سنجش مییابد نقش تصمیم گیری است. اگر چه میزان اثر بخشی تصمیمات مدیریتی ارتباط مستقیم با بسیاری از عوامل و شرایط محیطی داخلی و بیرونی دارد، اما در این میان مهمترین متغیر مستقیم میزان وجود یا عدم وجود اطلاعات تصمیم ساز است، که مدیران را برای تصمیم گیری در یکی از سه حالت ابهام، ریسک و یقین قرار میدهد.
با افزایش شناخت از گزینههای موجود و آشکار شدن نتایج حاصل از هرگزینه به تدریج از حالت ابهام به سمت حالت یقین حرکت میکنیم.
قاعدتا در وضعیت غیر آزمایشگاهی وضعیتهای یقین کامل و ابهام وجود ندارد و ما در شرایط واقعی فرایند تصمیم گیری همواره در وضعیت ریسک رخ میدهد. وضعیتی که در آن گزینهها کم و بیش مشخص هستند و نتایج حاصل از گزینهها با درصدی از احتمال همراه است. در این وضعیت مهمترین دغدغه تصمیم گیرندگان اولویت بندی گزینهها خواهد بود و هر جه میزان اطلاعات از وضعیت موجود و وضیعت مطلوب بیشتر و دقیقتر باشد ریسک تصمیم گیری کاهش و اثر بخشی آن افزایش مییابد.
یکی از متغیرهای مهم در تعیین و اولویت بندی گزینهها اقلیم است که موجب میشود از پیچیدن نسخه ثابت برای مشکلات یکسان در دو استان مختلف پرهیز کنیم.
اگر امروز با مشکلات عدیده مناطق کم برخوردار ناشی از توسعه نامتوازن و ناپایدار روبرو هستیم، اگر پس کرانههای محروم از توسعه افق ما را تار میکنند یا توسعه پیرامونی مفهومی است ذهنی و به عینیت تبدیل نمیشود به دلیل گسستگی زنجیر برنامه ریزی توسعه در یکی از حلقه هاست. حلقهای بنام توجه به آمایش سرزمینی.
مرکز توسعه وسیاستهای راهبردی بعنوان سیاست گذار وزارت معظم راه و شهرسازی که پس از دستگاه آموزش و پرورش بیشترین ارتباط را با آحاد مردم دارد عزم خود را جزم کرده تا با نگاهی دوراندیشانه و آینده نگر مبتنی بر آمایش سرزمین سیاست گذاریهای خود را که شالوده اصلی آن اولویت بندی صحیح برای تکمیل واجرایی نمودن طرحهای عمرانی است به ثمر برساند و با ارایه برنامهای راهبردی چراغ راهی در حجمه و سردرگمی ناشی از انتظارات بی حد و مرز پارلمانی از دستگاههای عمرانی دولت و کلنگ زنیهای بلا توجیه و طرحهای نیمه کاره روشن نماید
از گذشته از آفات برنامههای بلند مدت مانند برنامههای توسعه کشور توجه به کمیت و مغفول ماندن کیفیت بوده است. به عنوان یک نمونه روشن میتوان به این نکته اشاره کرد که ایران امروز یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد محسوب میشود، اما قطعات ظریف فولادی که در صنایع گوناگون مورد نیاز است در لیست کالاهای وارداتی قرار دارد و حجم قابل توجهی ارز را به خود اختصاص میدهد چرا که تکلیف مندرج در برنامه رسیدن به افزایش کمی بوده نه کیفی و بالعکس در اولویت بندیها بجای کمیت کیفیت را مد نظر قرار دادیم که موجب وضعیت فعلی و ناگزیر از اختصاص بودجه قطره چکانی به تمامی طرحها شده ایم آن هم به نوعی که که نه میکشد نه شفا میدهد. این روند تخصیص به دلیل فقدان ضابطه در پدیدآوری طرحها است و در نتیجه مواجهه با انباشت پروژههای نیمه تمام با نرخ استهلاک قابل توجه و هدررفت چشمگیر منابع و سرمایههای کشور بوجود آمده است.
اما برنامه ریزی بر مبنای آمایش سرزمینی بر کیفیت و استعداد اقلیم نظر دارد و اولویت بندیها در آن برمبنای کمیت است نه کیفیت. آمایش سرزمین دانش مهندسی تدابیر توسعهای در قلمرو سرزمین است که سه ماموریت اصلی زیر را دارد: اول آینده نگاری، دوم سیاست گذاری، سوم فرصت سازی.
متاسفانه کشور ما علی رغم برخورداری از پیشینه نزدیک به نیم قرن درنظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه، آن گونه که شایسته است نتوانسته برای استقرار نظام راهبردی سرزمین نقشه جامع راهبردی را پیاده سازی کند تا باعث جلوگیری از انحرافات و ناکارامدیهای اجرایی درزمان و مکان مناسب خود باشد.
ازین رو برای برای رفع ابهامات در آینده و تفاسیر نادرست مفهومی از قوانین و مقررات الزام آور شایسته است در برنامه ریزیها نگاه جدی تری به اسناد آمایش سرزمینی کشورمان و حتی کشورهای همسایه داشته باشیم.
نکته کلیدی دیگر توجه به اهمیت حیاتی موضوع حمل و نقل و مسکن میباشد که این اهمیت در جهان با توجه به محدودیت منابع، توسعه تکنولوژیهای حمل و نقلی و افزایش جمعیت عملا به صورت تصاعدی در حال تشدید است؛ لذا هر گونه خلا در وجود یک برنامه عملیاتی منسجم در این خصوص علاوه بر عدم امکان استفاده بهینه از همه امکانات برای مدیریت وضعیت موجود منجر به تولید عوامل ثانویهای برای تشدید تصاعدی کمبودها و موانع توسعه میشود.
لذا ما در وزارت راه و شهرسازی با درک اهمیت حوزه تاثیر گسترده ماموریتهای قانونی وزارتخانه در حوزه راه و شهرسازی و با استفاده از آسیب شناسی نظام برنامه ریزی هشتاد ساله در کشور، به عنوان اولین گام جدی در جهت رفع ریشهای برخی مشکلات اساسی در موضوع مدیریت کلان حوزه حمل و نقل، مسکن و شهرسازی اقدام به تدوین و تنظیم برنامه پویای توسعه بخشی به تفکیک هر استان مطابق با جهت گیریهای آمایش سرزمین نمودیم که میتواند در استانداریها بعنوان نمونه کار برنامه ریزی در چهار چوب اسناد آمایش سرزمینی به دستگاههای استانی ارایه شود و همچنین در مجلس شورای اسلامی برای نظاممند نمودن انتظارات عمرانی نمایندگان مجلس در حوزه انتخابیه خود و حتی مبنای سنجش صحت وعدههای انتخاباتی در حوزههای عمران راه و مسکن باشد.
بدیهی است اجرایی شدن و هماهنگی و پشتیبانی سایر ارکان نظام در عملیاتی شدن این امر ضروری موجب پیشگیری از انحرافات و مفسدههای احتمالی و زمینه ساز ایجاد فضای بیشتر برای توسعه خواهد بود.