اگر روزی معلم بپندارد که همه چیز را می داند و دیگر نیاز به کسب علم نداشته باشد، آنجا نقطه سقوط اوست، معلم باید همواره دانش جو و طالب علم باشد.
کد خبر: ۹۴۰۷۴۹۶
|
۲۵ دی ۱۴۰۰ - ۰۶:۳۲

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از یزد، دکتر محمد رضا ابرقوئی رییس اسبق دانشگاه آزاد اسلامی واحد های مهریز و انار، دانشگاه پیام نور تفت، معاونت منطقه چهار پیام نور کشوری، مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریه نسیم یزد، سر دبیر مجله میثاق، موسس پیش دبستانی و دبستان آذر یزدی با محوریت روانشناختی و تیپ شناسی، مولف کتب آموزشی-تربیتی در حوزه کودک است که در قالب سلسله نشست های روایت خدمت که توسط بسیج دانشگاه فرهنگیان یزد برگزار شد به بیان تجربیات خود پرداخت.

وی در تشریح سوابق خود عنوان کرد: نخستین محل خدمت بنده شهر اردکان بود و به طور رسمی در بیستم اسفند سال 56 تدریس را آغاز کردم. تا اینکه در سال 60 به همراه همکاران ممتاز به تربیت معلم دعوت شدیم و حکم گرفتیم و بعد از انقلاب فرهنگی مامور شدیم که مرکز تربیت معلم را راه اندازی کنیم.
ابرقوئی با اشاره به علت گرایش به شغل معلمی گفت: زمانی که در دوره دبیرستان مشغول تحصیل بودم، یک جو خاصی در کشور بود و با درنظرگرفتن شرایط و اوضاع وقت جامعه، بهترین شغل را معلمی می دانستم زیرا از این طریق می شد افکار عمومی را در جهت آرمان های انقلاب تحت تاثیر قرار داد.
وی اضافه کرد: بنده و سایر دوستان به این جمع بندی رسیدیم که باید صبور بود و در طی دوره 30 ساله فعالیت خود، اگر بتوانیم هر سال چند دانش آموز را هم با آرمان های انقلاب آشنا کنیم، تاثیرگذار هستیم. الحمدالله از انتخابی که کردم راضی هستم. البته باید بگویم بعضی دوستانی که در رشته پزشکی و مهندسی فعالیت می کردند را می شناسم که این رشته ها را رها کرده و به سمت معلمی گرایش پیدا کردند تا بتوانند وضعیت موجود را عوض کنند.
وی تاکید کرد: در آن زمان برای من مساله دگرگونی مذهب موجود مهم بود؛ اینکه جامعه مذهبی شده و ارزش های اسلامی حاکم شود و یک نظام ارزشی، انقلابی، مردمی و عدالت محور داشته باشیم، آرمان بنده بود.
ابرقویی با اشاره به نشر داستان های سمبلیک در زمان شاه عنوان کرد: در این داستان ها به دلیل آنکه نمی شد آزاد حرف ها را زد، در قالب زبان سمبلیک و زبان حیوانات مقاصد خود را بیان می کردم. به عنوان مثال می توان به آثار "ما می توانیم بیشتر پرواز کنیم" اشاره کرد که موضوع آن ترسیم اوضاع شرایط وقت جامعه و تشبیه مردم به پرندگان و قدرت شاه به عقاب سیاه بود، که سرانجام آن داستان اتحاد پرندگان و شکست عقاب بود و در اواخر عمر حکومت نظام شاهنشاهی نهایتا مجوز چاپ گرفت.
وی ادامه داد: شروع و انگیزه اولیه من برای نویسندگی همین مسائل تحول فرهنگی بود. من از 13سالگی شروع به نوشتن کردم و به یاد دارم که معلم انشای کلاس نهم ما به دلیل اینکه چرا انشای سیاسی نوشتم، ناراحت شد.کم کم به سمت داستان سرایی رفته و البته بیشتر انگیزه داستان های بنده هم سیاسی بود.
وی با اشاره به اهمیت نقش معلمی برای ارتقای جامعه گفت: باید جامعه به سمتی رود که برای معلم حرمت قائل باشد، هرکشوری که به معلمان خود خصوصاً ابتدایی، بها داده است، رشد را تجربه کرده است. اگر می خواهیم کشور توسعه یابد باید آموزش و پرورش را دریابند که متاسفانه الان این چنین نیست.
وی اذعان داشت: البته اگر روزی معلم بپندارد که همه چیز را می داند و دیگر نیاز به کسب علم نداشته باشد، آنجا نقطه سقوط اوست، معلم باید همواره دانش جو و طالب علم باشد.
ابرقویی عنوان کرد: نقش معلم برای قرار دادن انسان ها در مسیر صحیح را نباید نادیده گرفت. افرادی بودند که تحت تاثیر تشویق بنده به سمت دیگری رفتند. به عنوان مثال فردی را می شناسم که در زمان تدریس من، کارگر بود و امروز استاد دانشگاه است.
وی در پایان خطاب به معلمین اظهار کرد: باید دانست مقایسه دانش آموزان با یکدیگر کار اشتباهی است. هر انسانی با فرد دیگر تفاوت هایی دارد و مقایسه دانش آموزان با یکدیگر از ریشه غلط و مخرب است و این موضوع بسیار مهم را معلمان باید در نظر داشته باشند. حتی در زندگی مشترک، مراتب کاری و ابعاد زندگی اجتماعی نیز، مقایسه کاری اشتباه است.

ارسال نظرات