خبرهای داغ:
به مناسبت روز دختر

روایتی خواندنی از عشق آسمانی یک خواهر به برادر و خواهر معلولش

روایتی خواندنی از عشق آسمانی یک خواهر به برادر و خواهر معلولش
سیده سکینه ، خواهر داستان واقعی ما فردی است که سالیان سال قریب به ۲۰ سال است که از خواهر و برادر معلول خود به صورت شبانه روز نگهداری می کند . و در نگاه به ظاهر تکیده او هیچ آثاری از خستگی یا ندامت مشاهده نمی شود وی می گوید: فرصت های زیادی برای زندگی مشترک داشتم ولی نگهداری و پرستاری از خواهر و برادر معلولم را یک وظیفه اصلی خود دانستم و تا پای جان از آنها مراقبت خواهم کرد و این حکمت خدا است و من هم اعتقادی زیادی به آن دارم .
کد خبر: ۹۴۳۶۹۴۴
|
۱۳ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۶:۲۵
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان-خبرگزاری بسیج - ایلام - دلهران، فاطمه چراغی پور: خواهر یکی از عزیزترین موجوات هستی برای خیلی از افراد است. در وصف عزیز بودن خواهر همین بس که خیلی ها آن را در حد مادر دوست دارند و احساسی که به وی دارند، به هیچ کس دیگری ندارند. خواهر داشتن یعنی یک همدم و دلسوزهمیشکی داشتن است.
به مناسبت ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر به سراغ خواهری می‌رویم که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، خواهری که عاشقانه عمر و جوانی خود را تقدیم خواهر و برادر معلول خود کرده تا با دلسوزی و نگاه مهربانانش همانند مادری دلسوز و پدری فداکار باشد.
سکینه پورمند از سادات ابراهیم قتال (ع) متولد ۱۳۴۹ ساکن شهرستان دهلران و از نیروهای بسیجی و فعال پشت جبهه جنگ است که در دوران جوانی اش کار خدمت رسانی به رزمندگان اسلام را بر عهده داشته است.
سیده سکینه داستان ما فردی است که سالیان سال قریب به ۲۰ سال است که از خواهر و برادر معلول خود به صورت شبانه روز نگهداری می کند . و در نگاه به ظاهر تکیده او هیچ آثاری از خستگی یا ندامت مشاهده نمی شود.
پورمند می گوید: برادرش ۴۶ ساله است که ۲۰ سال پیش زمانی که در سربازی بود در اثر حادثه دچار مشکل مغزی شد و از اون موقعه تا کنون دارای معلومیت روحی وجسمی شده است و متاسفانه در پیگیری های متعدد هیچ کمکی وهیچ هزینه ای به ما پرداخت نشده است و خواهرش ۴۹ ساله است او هم معلولیت ذهنی و جسمی مادرزدای دارد .
سیده سکینه داستان ما ادامه می‌دهد: با توجه به اینکه هر چند ماه یکبار برای شارژ داروها و چکاب بدنشان لازم هست آنها را به دکتر مختصص ایلام یا خوزستان ببرم چون منبع درآمدی ندارم فقط همین هزینه ناچیز بهزیستی و کمک بستگان هست خیلی اذیت می شوم
وی با اشاره به مشکلات متعدد در زندگی‌اش اظهار می‌کند: پدر و مادرمان خیلی سال پیش فوت کردند. در ایام کرونا خواهر معلولم کرونا گرفت و زمانی که خوب شد خودم مبتلا شدم در این مدت خیلی اذیت شدم هیچ کس دیگری غیر از خودم نمی توانست از این دو مراقبت کنند و من مداوم از خدای خود می خواستم بهم کمک کند تا زنده بمانم ازآنها پرستاری کنم.
ازش پرسیدم در این مدت خسته نشدی؟ می گوید: کاری که با اخلاص برای خدای باشد خستگی ندارد و لذتی که درخدمت پرستاری هست فقط خدا می داند و بس...
در مورد ازدواجش پرسیدم وی که هر لحظه ذکر صلوات بر لب دارد بیان می‌کند: فرصت های زیادی برای زندگی مشترک داشتم ولی نگهداری و پرستاری از خواهر و برادرم را جزء وظایف اصلی و یک دین می دانم و به دلیل اعتقادی زیادی که به حکمت خدا دارم هیچ وقت لب به شکوه و گلایه برنداشتم .
از زمان جنگ و فعالیت هایش سوال می پرسم با لبخندی شیرین می گوید: در آن زمان من سن زیادی نداشتم شاید دوازده ساله بودم ولی خیلی بچه زرنگ و پرجنب و جوشی بودم از جمع آوری اقلام خوارکی و پوشاک برای رزمندگان تعریف می کند که چگونه شب تا صبح کار می کرد و اقلام جمع آوری شده را برای کمیته می برد که هر چه زودتر بدست برادران برسانند.
وی درپایان افزود :فقط یک انتظار ازبهزیستی دارم حداقل هزینه رفت و برگشت برای درمان و هزینه داورها را به ما کمک کند. واقعاهزینه بهزیستی کفاف هزینه های درمان معلولین را نمی دهد .
هرکسی پای صحبت های این سیده می نشیند غرق در لذت صحبت و سادگی و بی آلایشی خصوصا پی به ایمان قوی او می برد.
خبرنگار:
انتهای پیام/ *
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار