بهگزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ طی سالهای اخیر نرخ رشد جمعیت در کشورمان به صفر رسیده و با توجه به میزان ولادتها در سالهای اخیر کشورمان به بحران جمعیتی نزدیک و نزدیکتر شده است.
بحرانی که به نظر میرسد کمتر از یک جنگ برنامهریزی شده علیه کشور نیست و تا به امروز بی سر و صدا اجرا شده و میرود تا کشور را به پرتگاه نابودی رساند.
جمعیتشناسان پیشبینی میکنند که ایران در سال 1430 به یکی از پیرترین کشورهای جهان تبدیل میشود! این اتفاق با کاهش نرخ باروری، کاهش آمار ازدواج و نیز مهاجرت تشدید خواهد شد.
هر چند در تمامی این بخشها مسئولین ذیربط میتوانستند با یک برنامهریزی منسجم مانع از بروز کاهش یا بحران جمعیتی شوند اما نزدیک به سه دهه این مسئولیت خود را فراموش کرده و به رغم هشدار تمامی دلسوزان و کارشناسان قدمی برای آن بر نمیداشتند.
اگر اقدام عاجلی در این زمینه نشود تمام زیرساختهای کشور که با بودجه دولتی و مردمی ساخته شده در اختیار دیگرانی از کشورهای همجوار قرار خواهد گرفت و ناچار ایران هم میبایست به مانند کشورهایی مانند کانادا، استرالیا، آلمان، سوئد و ... درهایش را به سوی نیروی انسانی مهاجر بگشاید.
استان مرکزی از جمله استانهایی است که گویی برخی از مسئولینش همچنان گوشی برای شنیدن این هشدارها یا ندارند یا در زمین دشمن به بازی ادامه میدهند؛ به رغم تذکراتی که هر بار نماینده ولیفقیه در نمازهای جمعه و جلسات با مسئولین درخصوص کاهش نرخ باروری استان داده و از تمامی مسئولین خواستار توجه و اهمیت به این موضوع شده است ولی باز شاهد هستیم که برخی درصدد ادامه راه باطل خود هستند.
اگر در گذشته موضوع مهاجرت به خارج، مختص قشر دانشگاهی و نخبگان علمی بود، اما این روزها شاهد آن هستیم که میل به مهاجرت و زندگی در دیگر کشورها در بین نسل جوان جامعه اعم از دختر و پسر دارای محبوبیت بالایی است و بسیاری از آنان به دنبال راهکاری برای رسیدن به این رؤیای شیرین میگردند.
شهر اراک به عنوان یکی از شهرهای مهاجرپذیر کشور است که به دلیل داشتن صنایع بزرگ تولیدی و شهرکهای صنعتی بسیار، اقوام متعددی را در خود جای داده است؛ اما این مزیت هنوز ضعف آن را در حوزه جمعیتی برطرف نکرده است و همچنان به عنوان پایتخت دومین استان پیر کشور رتبهدار است.
مدتی است که یک تابلوی تبلیغاتی در یکی از چهارارههای اصلی مرکز شهر توجهها را به خود جلب کرده با این مضمون "مهاجرت و اخذ ویزای کار" برای کشورهایی که با یک سرچ ساده در اینترنت درخواهید یافت که به خاطر پیری جمعیت یا تضمین نیروی انسانی خود به عنوان یکی از موؤلفههای قدرت برای هر کشوری آسان است و نیازی نیست فرد خواستار مهاجرت سالها پشت درهای سفارت این کشورها به انتظار بماند.
اما چرا باتوجه به مشکلات موجود این تابلو میبایست در این شهر نصب شود؟ آیا تابلوهای تبلیغاتی موجود در سطح شهر بدون نظارت مسئولین امر و در ازای دریافت مبلغی ناچیز روزها خودنمایی کرده و بسیاری را وسوسه میکند تا دست کم سری به این مراکز مشاوره بزنند و در نهایت دست یافتن به رؤیای خود را در مهاجرت به این کشورها بداند و آغاز راهی شود برای تلاش و برداشتن موانع سفر تا رسیدن به مقصد و دنیای نامعلوم خارج از مرزهای سرزمین مادریاش.
وقت آن نرسیده است که تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر به غیر از نظارت سازمان منظر و زیباسازی شهرداری متولی دیگری همچون ارشاد یا دیگر نهادهای نظارتی برای تائید محتوا داشته باشد؟ تا به غیر از زیبایی بصری جهت دهی که محتوای آنها به افکار عمومی میدهد هم در نظر گرفته شود؟ کاش سواد رسانه در این جنگ روایتها و رسانهای بیشتر مورد توجه قرار گیرد و همهی مردم و مسئولین دست کم از محتواها و مطالب ارائه شده در کارگاههای سواد رسانهای بهرهبرداری لازم را به منظور مقابله با جنگ نرم دشمن داشته باشند.
انتهای پیام/