یک روانشناس تربیتی پاسخ داد؛ چرا برخی نوجوانان تمایلی به حضور در دورهمیهای خانوادگی ندارند
آخرین شب پاییز و طولانیترین شب سال با قدمتی چند هزار ساله معروف به شب یلدا یا چله، فرصتی برای دورهمی خانوادگی در بین ایرانیان است. مردم شب یلدا به دیدار بزرگترها رفته و این شب طولانی را در کنار سایر بستگان سپری میکنند، این شب فرصت خوبی برای دورهمیهای خانوادگی است. فلسفه شب چله این بود که مردم، طایفهها و اقوام برای نترسیدن از تاریکی دور هم جمع میشدند و شب را به صبح میرساندند.
دورهمی خانوادگی در این شب و گفت و شنود با یکدیگر میتواند برآورده کننده همه امتیازهایی باشد که بدان اشاره شد؛ با این حال هم میتواند از این سطح بالاتر رفته و ارتقای معنوی و ارزشی داشته باشد و هم میتواند تنزل کرده و از کارکرد اصلی خود نیز باز بماند.
دورهمی خانوادگی موضوعی است که هم به عنوان صله رحم توصیه شده و هم از واجبات اسلام است. این مسئله با روحیه زندگی اجتماعی انسان سازگاری بیشتری دارد و موجب مستحکم شدن بنیانهای خانواده به عنوان اولین و در عین حال مهمترین نهاد بشریت میشود و مزایای بسیار دیگری نیز دارد. اما برخی نوجوانان و جوانان از حضور در جمع خانوادگی گریزان هستند و بعضاً خلوت گزینی و یا حضور در جمع دوستان را ترجیح میدهند و یا به دنیای فضای مجازی پناه میبرند.
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان-در رابطه با موضوع کارکرد دورهمیهای خانوادگی و نیز بررسی دلایل کاهش تمایل حضور نوجوانان و جوانان در جمعهای خانوادگی به گفتوگو با فاطمهسادات رازقی، روانشناس و مدرس دانشگاه پرداختیم که مشروح آن را در ذیل میخوانید و میشنوید.
ـ چرا برخی نوجوانان و جوانان از حضور در جمعهای خانوادگی گریزان هستند؟ چه اشتباهات تربیتی در این زمینه رخ داده است؟
به طور کلی نوجوانی سنی است که خانواده از اولویت خیلی کمتری برای نوجوان برخوردار است. اینکه والدین احساس کنند خطاهای تربیتی داشتند که منجر به دور شدن نوجوان شده است، صحیح نیست. البته اینگونه نیست که اشتباهات تربیتی تأثیری نداشته باشد اما فقط عامل تربیتی نیست که باعث فاصله گرفتن نوجوانان از خانواده میشود.
سن نوجوانی، سنی است که نوجوانان به شکل فطری و ذاتی از خانواده هستهای خود فاصله میگیرند تا خود را پیدا کرده و هویت مستقل خود را بسازند. به همین دلیل به جمع همسالان و جامعه بیرون از خانواده گرایش و تمایل بیشتری دارند و همین عامل باعث میشود تا سن نوجوانی، سن آسیبپذیری و تغییرات جدی در نوجوانان باشد.
البته تمامی نوجوانان به یک میزان از دور شدن از خانواده آسیب نمیبینند و اینجاست که عامل تربیتی نقش مهمی دارد. هرچقدر که نوجوانان در دوره قبلی یعنی دوره کودکی خود نسبت به والدینشان اعتماد و امنیت بیشتری را دریافت کرده باشند، این بحران را با خطرات کمتری طی میکنند و تأثیر خانواده و نقشی که از خانواده میگیرند، بیشتر است. البته اینگونه نیست که این اعتماد جلوی دور شدن نوجوانان از محیط خانواده را بگیرد، بلکه این امر باعث میشود تا آنها آسیب کمتری ببینند.
نوجوانانی که در دوره کودکی دچار تعدد تربیتی باشند یعنی به نوعی چند منبع تربیتی داشته باشند و تربیت از سوی والدین ایشان به افراد مختلف همچون پرستاران، پدربزگ و مادربزرگ و ... تفویض شده باشد، این بحران در آنها بیشتر مشاهده میشود. هرچقدر که تعارضات تربیتی بین والدین در دوران کودکی فرزندان بیشتر باشد و کودکان با عدم تفاهم و عدم هماهنگی تربیتی والدین روبهرو باشد، در نوجوانی بیشتر دچار این بحران خواهد شد.
عامل دیگر که باعث میشود دوره نوجوانی دوره آسیبپذیر برای نوجوانان باشد، تربیتهای سختگیرانه و بدون منطق است. درست که والدین نباید برای کودکان خود تمامی دلایل سختگیریهای تربیتی را توضیح دهند، اما به هر حال کودکان به سن نوجوانی و جوانی میرسند و آن زمان است که به نگرشهای تربیتی والدین به دیده انتقادی مینگرند و اگر در این سن نتوانند دلایل منطقی برای این سختگیری پیدا کنند، فاصله بیشتری از خانواده میگیرند.
دلیل بعدی فاصلهگیری نوجوانان از خانواده در این سن این است که هرچقدر نحوه تربیت والدین به صورتی باشد که پذیرش بی قید و شرط را در زمان کودکی نداشته باشند و کودکان در این سن برای اینکه تأیید والدین را داشته باشند، مجبور به خودسانسوریها و انتخاب روشهای ارتباطی متفاوت با خود واقعی آنها باشند، این خود واقعی در دوران نوجوانی با خود نمایش داده شده به والدین فاصله گرفته و گرایش آنها به جمعهای بیگانه و همسالان که نوجوانان احساس میکنند ارائه جدیدی از شخصیت خود بدون درنظر گرفتن سانسورهای ذهنی و محدودیتها دارند، بیشتر خواهد شد. لذا این مسئله باعث دوری بیشتر نوجوانان و جوانان از خانواده میشود.
راهکار جذب نوجوانان و جوانان به اجتماعات خانوادگی و حضور در میان خانواده چیست؟
مهمترین مسئله این است که والدین چه در زمان کودکی و چه در زمان نوجوانی شیوههای ارتباطی صحیح با فرزندانشان داشته باشند. شیوههای ارتباطی بدون سرزنش، انتقاد و توقعات نامعقول و پذیرش و دوست داشتن بدون قید و شرط کودکان و نوجوانان یکی از مهمترین روشهای جذب و نگهداری فرزندان در بطن خانواده است.
روش دیگری که باعث میشود نوجوانان بیشتر در خانواده قرار گیرند، ایجاد فضاهای متنوع برای افراد خانواده است. گاهی اوقات وارد خانهای میشویم و مشاهده میکنیم که چیدمان این خانه به سلیقه مادر یا پدر خانواده بوده و فرزندان نقشی در این زمینه نداشتهاند. فضای خانه باید به گونهای باشد که تمامی اعضای خانواده در سطح توانمندی و اختیار خود دارای آزادی عمل باشند یعنی خود را متعلق به آنجا دانسته و بدانند در این فضا اثرگذار بوده و خواستههای آنها دیده میشود.
نوجوانان به این موضوع بسیار حساس هستند و باید احساس کنند که در محیط خانواده وجود دارند یعنی احساس کنند که اثری از آنها در میان خانواده وجود دارد. حتی در بحثها فضا باید به گونهای باشد که تمامی اعضای خانواده بتوانند صحبت کرده و برای گفتوگو فضا داشته باشند. نباید محیط خانواده اینگونه باشد که فقط والدین گوینده و فرزندان فقط شنونده باشند و یا برعکس. در این زمینه باید نوعی سطح تعاملی برای تمامی اعضای خانواده وجود داشته باشد تا نوجوانان خانواده را متعلق به خود بدانند.
نکته بعدی پرهیز از قضاوت است. نوجوانان به ویژه در این روزگار که تمایل ویژهای برای ابرازگری در نسل نوجوان جامعه وجود دارد، حساس هستند و نباید قضاوتی در رابطه با آنان وجود داشته باشد. والدین باید بدانند نوجوانان به همان میزان که تأثیرپذیر هستند، به همان میزان نیز تأثیرپذیری ایشان عمق چندانی ندارد. این بدان معناست که والدین نباید با مشاهده کوچکترین نشانهها در نوجوانان که با ارزشهای خانواده منافات دارد، به قضاوت، سرزنش و تحمیل عقاید خود به نوجوانان بپردازند. نوجوانان اینگونه نخواهند ماند؛ چراکه نوجوانی سن گذر است و نوجوانان به ارزشها بازمیگردند. البته برخی رفتارهای والدین باعث میشود که نوجوانان در غلط و اشتباه خود راسختر شده و این مسیر را در پیش گیرند. والدین نباید از مشاهده چنین رفتاری خیلی به هم بریزند؛ چراکه نوجوانی سن طوفان و گذر است یعنی همانقدر که نوجوانان حساس هستند، همانقدر نیز تأثیرپذیر و ترمیمپذیر هستند. لذا والدین نباید از رفتارهای نوجوانان فاجعهسازی کنند. چنین رفتارهایی باعث میشود که نوجوانان از خانواده دور و دورتر شوند.
والدین در برخورد با نوجوانان باید یاد بگیرند که شنوندههای خوبی باشند. در زمان کودکی فرزندان، والدین متکلم وحده هستند و دائما نکات مختلف را به کودکان ارائه میدهند اما در زمان نوجوانی والدین باید بیشتر شنونده باشند و تحمل و تابآوری خود را در برابر انتقادات و هجمههای نوجوانان بالاتر برده و سعه صدر داشته باشند. والدین نباید با نوجوانان وارد مقابله شوند و برای اثبات خود پاسخهای نادرست به نوجوانان دهند. گاهی اوقات سکوت و شنیدن والدین باعث میشود تا نوجوانان احساس تعلق خاطر به فضای خانواده کرده و نیاز آنها به روی آوردن به فضاهای بیرون خانواده کمتر شود.
ـ گروههای دوستان و فضای مجازی چه ویژگیهایی دارند که نوجوانان بیشتر مایل هستند وقت خود را با آنها بگذرانند و این امر چه آسیبهایی به همراه دارد؟
اولین ویژگی گروه دوستان و فضای مجازی این است که نوجوانان را با همان شیوهای که هستند، میپذیرند و از آنها انتظار ندارند که به مدل سلیقه آنها دربیایند تا پذیرفته شوند. نوجوانان را به همان صورت که هستند پذیرفته و جذب میکنند و نوجوانان نیز در بین همسن و سالان خود احساس پذیرش و باوجود بودن میکنند.
دومین ویژگی این است که همسانی نسلی باعث میشود تا نوجوانان گفتوگوها، دغدغهها و درکهای مشترک و گاهاً فهم مشترکی از یکدیگر پیدا کنند که در شکاف نسلی و اختلافات تربیتی این فاکتور خیلی مهم دیده نمیشود و نوجوانان به نوعی در بین همسن و سالان خود خلأها را جستوجو میکنند.
نکته بعدی این است که نوجوانان در بین همسن و سالان خود فارغ از گذشته و آینده هستند و جمع ایشان معطوف به زمان حال است. این در حال بودن اضطراب و سردرگمیهای نوجوانان را کاهش میدهد و به ایشان احساس خوبی میدهد و هر چیزی که احساس لذت به نوجوانان دهد، در میان ایشان کشش و رغبت نیز ایجاد میکند.
قضیه گروه همسن و سالان و فضای مجازی نیز با یکدیگر متفاوت است. جمع دوستان به عللی که عرضه شد، قابل جذب کردن است. فضای مجازی مانند فست فود بزرگی است که انواع و اقسام غذاهای فست فودی را با شگردهای متفاوت سرو میکند، لذا فهرست پر و پیمانی برای کسانی که به آن ورود پیدا میکنند، دارد. نوجوانان نیز ذائقه متنوعی دارند و زمانی که وراد این فضا میشوند احساس میکنند که این فضا برای ذائقه ایشان محتواهای فراوانی دارد لذا به آن گرایش پیدا میکنند.
یکی از مسائلی که باعث میشود نوجوانان به فضای مجازی ورود پیدا کنند، بحث این است که آنچنان سرگرمی این فضا زیاد است که اضطراب ناشی از مدیریت زمان و فکر کردن به آینده و پرداختن به مشکلات را از نوجوانان میگیرد. نوجوانان در زمانی که در فضای مجازی قرار دارند، آنچنان محتواها از طریق حس بیداری و شنوایی به آنها منتقل میشود که ایشان فارغ از جهان واقعی خود میشوند و این مسئله حس خوبی دارد که نوجوانان برای یک زمانی حتی نخواهند به واقعیات فکر کنند.
یکی از ویژگیهای نوجوانان الگوبرداری از کاراکترها و شخصیتهای مختلف است. الگوهای متنوعی که فضای مجازی برای نوجوانان ارائه میکند، به صورت خیلی شکیل به ایشان عرضه میشود و باعث جذب و گرایش آنها به این فضا میشود. مهمترین مسئلهای که در فضای مجازی وجود دارد، هویتهای جعلی و مجازی است که میتواند به راحتی در این فضا برای نوجوانان فراهم شود. بحران زمان نوجوانی، بحران هویت و یکپارچگی هویت است. معنی این امر این است که نوجوانان باید از بین لذایذ مختلفی که در هویتیابی دارد و از بین باید و نبایدهایی که در مورد هویتیابی دارد، بین ارزشهای خود، جامعه و خانواده به نوعی یکپارچگی دست پیدا کنند. فضای مجازی این تقید را برداشته و به نوجوانان اجازه میدهد با هر هویتی که به آن تکایل دارند، به فضای مجازی ورود پیدا کنند.
فضای مجازی، فضایی است که به همان میزانی که نوجوانان در آن حضور دارند، میتوانند هویتهای متنوع داشته باشند و این برای زمان نوجوانی که افراد به بحران هویت روبهرو هستند، میتواند بسیار جذاب باشد و اجازه میدهد تا نوجوانان زندگیهای مختلفی را زیست کنند. علاقهمندی به داشتن هویتهای متفاوت سرمنشأ بحران اعتیاد به فضای مجازی است. هرچقدر افراد این هویتیابی را به صورت سختتر در فضای واقعی داشته باشند، اعتیاد ایشان به فضای مجازی و تمایل آنها به دارا بودن هویت مجازی بالاتر می رود و نوجوانی این فضا را دارد. اعتیاد به اینترنت، فاصله گرفتن از فضای واقعی، دور شدن از خانواده، برهم خوردن ارزشها و فرهنگها و آداب و رسومی که باید به نسل بعدی منتقل شده و نمیشود، جزء آسیبهای فراوان این حوزه هستند. آسیبها در سطوح مختلف قابل بررسی است. اضطراب، افسردگی، بحران هویت و اختلالات شخصیتی از عوارض گرایشها به فضای مجازی و گروههای دوستانه است.
گفتوگو از فاطمه بختیاری