نگارش وصیتنامه در آخرین لحظات زندگی توسط شهید شنبهای
به گزارش خبرگزاری بسیج، شهید روحالله شنبهای در سال ۱۳۳۶ هجری شمسی در خانوادهای مذهبی در ایلام دیده به جهان گشود.
تحصیلات خویش را در شهرهای ایلام و کرمانشاه با موفقیت به پایان رسانید. در سنین نوجوانی از آگاهی مذهبی و سیاسی بالایی بر خوردار بود و این به دلیل رشد و نمو در خانوادهای مومن و مسلمان بود.
شهید شنبهای در ابعاد اخلاقی و رفتاری انسانی وارسته، فهیم، مردم دار، حامی مظلومین و ناصحی دلسوز برای خانواده و فامیل بود. به کتاب، مطالعه و ادامه تحصیلات عالی علاقهای وافر داشت. پر تحرک و فعال بود، به بزرگترها احترام میگذاشت و نسبت به کوچکترها نظر ویژه داشت.
در اوج راهپیماییها و تظاهرات قبل از پیروزی انقلاب از عناصر فعال و موثر نهضت آزادی بخش امام خمینی در «ایلام» به شمار میرفت که با به کارگیری فنون و مهارتهای ویژه در سازماندهی و تشکل مبارزین نقش اساسیای را ایفا کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با «کمیته انقلاب اسلامی» (سابق) همکاری گستردهای را آغاز و در حساسترین و بحرانیترین مناطق استان ایلام حضور تعیین کننده پیدا میکرد.
شهید شنبهای به محض شنیدن فرمان امام (قدس سره) از رادیو، در مورد خاتمه دادن غائله «پاوه» و سرکوب اشرار و باز گرداندن امنیت به «کردستان»؛ عاشقانه راهی مناطق درگیری با ضد انقلاب شد و به عضویت سپاه در آمد. شهید شنبهای به دلیل لیاقت و شایستگی کم نظیر علاو بر عضویت در شورای فرماندهی سپاه ایلام به فرماندهی اطلاعات و عملیات این سپاه نیز منصوب شد.
در طول تمامی دوران پس از پیروزی تا لحظه شهادت لحظهای نیاسود و با شروع جنگ نابرابر و تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی در شرایطی که نیروهای سپاه از کمترین امکانات و تجهیزات نظامی بر خوردار بودند، با همرزمانش دلیرانه راه پیشروی دشمن تا بن دندان مسلح را سد کرد و در ظهر روز پنج شنبه ۲۰/۶/۱۳۵۹ در منطقه مرزی «بهرام آباد» در شهر «مهران» به شهادت رسید.
زاهدپور، یکی از همرزمان شهید درباره آخرین روز حیات شهید شنبهای روایت میکند: «صبح روز بیستم شهریور ماه، در سپاه مهران به همراه روحالله بودم. نماز صبح را به جماعت خواندیم. مشغول تلاوت قرآن شد و سپس اشک ریزان دست به دعا برداشت، بعد به سمت بهرامآباد رفتیم. در آنجا با دشمن تبادل آتش داشتیم. روحالله، گلولههای خمپاره ۱۲۰ میلیمتری را که همراه داشت خرج گذاری کرد و طبق گراهای (مختصات) قبلی به گلوله باران بعثیها جواب میداد.
عراق به شدت با تانک، توپ و خمپاره دهکده متروکه بهرامآباد و باغات و پاسگاه را زیر آتش بار خود داشت و هر بار قسمتی از ساختمانهای که در آن پناه گرفته بودیم، تخریب میشد و ما جای خود را عوض میکردیم. تبادل آتش تا ظهر ادامه داشت، لحظهای از شدت آتش کم شد و فرصتی شد تا رزمندگان در جویباری که آن نزدیکی بود، غسل شهادت انجام دهند.
روحالله هم غسل شهادت کرد و در کنار دیواری متصل به سنگر خمپاره، مشغول نوشتن مطالبی شد. ما فکر کردیم گراها را ثبت میکند، نماز ظهر و عصر را که خواندیم، آتش شدت پیدا کرد. غذا را ناتمام گذاشت و برگشت پای قبضه خمپاره و از من هم خواست تا برایش دیدبانی کنم. گلوله اول تصحیح، گلوله دوم، گلوله سوم به هدف خورد. داشت گلوله چهارم را آماده میکرد که توپ دشمن درست وسط سنگر خمپاره فرود آمد. کوهی از گرد و غبار و دود انفجار را پوشاند.
بر سرزنان خودمان را به سنگرش رساندیم، افتاده بود و سجده خون به جا میآورد، وقتی یادداشتهایش را پیدا کردیم، تازه فهمیدیم مشغول ثبت گرا نبوده است و وصیتنامه مینویسد.
شهید، دفاع مقدس ,
* شهادت روحالله شنبهای فرمانده عملیات سپاه ایلام
روح الله شنبهای فرمانده عملیات سپاه استان ایلام به منظور هدایت و مدیریت میدان جنگ در تاریخ ۱۸/۶/۱۳۵۹ که در محور مهران مستقر شده بود، دو روز بعد در ساعت چهارده عصر مورخه ۲۰/۶/۱۳۵۹ در حین درگیری با ارتش عراق در پاسگاه بهرام آباد مهران به شهادت رسید. این حادثه نشان میدهد که روح اله شنبهای اولین فرمانده شهید ایلام و ایران در مقابله با ارتش بعث عراق است.
شهید روح الله شنبه ای، هنگام نبرد با دشمن و پیش از شهادت، در آخرین دست نوشته خود، روی جعبه مقوایی خمپاره چنین نگاشته است: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ به خدا راهم را تشخیص داده ام و خدا را دیده ام و هدف و مقصد را شناخته ام و دشمن را نیز به عیان دیده ام؛ پس چرا بر این مرکب خوش بختی که گاهی میباشد، به سوی الله به پیش نتازم و قلب دشمنان حق و حقیقت را آماج گلوله هایم قرار ندهم و در این راه به نوشیدن شربت شهادت، چون دیگر برادرانم نایل نگردم؟»