شهید حاج حبیب جنت مکان

خانواده جنت مکان اصالتا از بختیاری های منطقه جنت مکان از توابع شهرستان گتوند بودند که به اهواز مهاجرت کردند. حاج خلف و صفیه خانم پنج دخترو پنج پسر داشتند که حاج حبیب ششمین فرزند خانواده بود.

وی فعالیت های انقلابی خود را از مسجد زین العابدین(ع) واقع در کمپلوی اهواز شروع کرد. با تشکیل کمیته انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد درآمد. 19 ساله بود که جنگ شروع شد از شروع تا پایان جنگ در جبهه حضور داشت به قول همسرش همیشه در بین همکارانش معروف بود به پیک جنگ بود و خبر از جنگ می آورد.

همچنین در تیپ امام حسن(ع) و در گردان امیرالمؤمنین(ع)، جعفرطیار(ع) و در بیشتر یگان خوزستان حضور داشت. حاج حبیب شاعر و مداح بود با خواندن شعرهای حماسی همرزمانش را تشویق به رزم می کرد.

مسلط به زبان عربی بود. به فوتبال علاقه مند و شناگر ماهری بود و در میدان های جنگ با سرودن اشعار طنز و حماسی شادی شور و شوق را در رزمندگان ایجاد می کرد هر جا حبیب بود شور و شادی آنجا بود.

بسیجی و هنرمند و مداح اهل بیت(ع) بود، بعد از جنگ به فعالیت های مختلف پرداخت و رسیدگی به مشکلات مردم و کمک به مستمدان را از وظایف اصلی خودش می دانست.

از راویان دفاع مقدس بود و همراه با کاروان های راهیان نور به مناطق عملیاتی می رفت. بسیار تاکید داشتند که باید واقعیت های جنگ را به مردم بگوییم.

در سال 1364 خانم مریم جنت مکان ازدواج کرد و زندگی مشترکشان را در اتاقی در طبقه بالای خانه پدری واقع در منطقه کمپلو اهواز شروع کردند.

از شهید جنت مکان دو فرزند، یک دختر به نام راضیه خانم که در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد معماری و آقا روح الله که دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی هستند به یادگار مانده است.

سال 1374 در دانشگاه بابلسر رشته کارشناسی مدیریت بازرگانی قبول شد و بعد از مدتی به دانشگاه چمران به عنوان مهمان منتقل شد.

حاج حبیب در شرکت سپنتای اهواز مشغول به کار بود اما که به خاطر روحیاتی که داشت نمی توانست ببیند حق جانبازان شاغل در این شرکت ضایع می شود، با مدیران شرکت درگیر می شود؛ ابتدا به او پیشنهاد حق السکوت دادند اما نپذیرفت.

به او گفتند: تمام حقت را می دهیم دیگر اداره نیا ولی سکوت کن. ولی گفت: باید حق همه جانبازان را بدهید. لذا او را مجبور کردند بالای دریاچه اسید نگهبانی بدهد. که به خاطر وضعیت شیمیایی بودن و ناراحتی ریه ای نتوانست دوام بیاورد و با حقوق بسیار اندک او را بازنشسته اجباری کردند.

بعد از جنگ با وجود این که مجروح بود و جسم بیماری داشت هیچ وقت آرام و قرار نداشت و هرجا که لازم می دید حضورش موثر است به آن جا می شتافت و ایفای نقش می کرد. با شنیدن خبر حمله داعشیان سفاک به عراق در آن جا حضور می یابد و با حضور در لشکری که زیر نظر عتبات بود تجربیات خود در دفاع مقدس را در دفاع از اسلام به کار می بندد.

سرانجام در منطقه بیجی استان صلاح الدین عراق در حین انجام ماموریت در روز پنجشنبه 27 فروردین سال 1394 با بمب و تله های انفجاری کنترل از راه دور داعش به شهادت رسید.

پیکر مطهرش شب تا صبح در حرم حضرت عباس(ع) بود. به گفته مسئولان عتبات برای هیچ شهیدی این چنین سابقه ای به یاد ندارند. در بین الحرمین مردم عراق و زائران ایرانی تشیع باشکوهی برای او برگزار کردند.

پس از انتقال به ایران، پیکر مطهر شهید حبیب جنت مکان در روز دوشنبه 31 فروردین ماه سال 1394 در اهواز تشییع شد و در کنار همرزمان شهیدش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.

شهید سید جاسم نوری معروف به شیرمرد دجیل به‌عنوان آخرین فرزند خانواده سید جابر در پانزدهمین روز از اسفند ماه سال 1346 هجری شمسی در شهر حمیدیه خوزستان دیده به جهان گشود.

سید جاسم انسانی متواضع و خنده‌ رو بود. ایشان خیلی روی اعتقاداتش حساسیت داشت. خیلی هم اجتماعی بود. همیشه کارگشای دوستان بود و در عوض از آنها می‌خواست که برای شهادتش دعا کنند.

تقریباً همه هم ‌دوره ‌ای ‌هایش در زمان جنگ شهید شده بودند و ایشان از قافله شهدا جا مانده بود. بغض دوستان شهیدش را داشت. شجاعت و بی ‌باکی‌ اش مثال زدنی بود. شهرتش ضد ‌گلوله بود. پاک و دوست داشتنی بود.

همسرش شهید سید جاسم نوری می گوید: اخلاق سید جاسم آنقدر خوب بود که هر چه بخواهم برایتان بگویم کم گفته ‌ام. خیلی نسبت به خانواده خوب و مهربان بود. دوست نداشت بیماری ما را ببیند. می ‌گفت من مریض بشوم، اما شما بیمار نشوید. همیشه می ‌گفت هرگز نمی‌ خواهم تو ناراحت و اذیت شوی.

وی در روز‌های نخست جنگ تحمیلی در دوران هشت سال دفاع مقدس حضور داشت که هوش و ذکاوتش سبب شد در سن ۱۳ سالگی به سمت فرمانده گردان امام علی (ع) منصوب شود.

پس از حضور در عراق برای دفاع از حرمین شریفین اقدام به تشکیل لشکر حضرت عباس (ع) کرد و خدمات زیادی را انجام داد.

این دلیرمرد خوزستانی در روز پنج‌ شنبه هفتم خرداد ماه سال 1394 در نزدیکی شهر الرمادی استان الانبار عراق مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان در مدینة الطب بغداد به شهادت رسید.

پس از آن، پیکر مطهر شهید نوری به کربلای معلا منتقل و با حضور اقشار مختلف مردم و رزمندگان عراقی و زائران ایرانی در بین الحرمین تشییع شد و بعد به ایران انتقال یافت.

پیکر شهید نوری پس از انتقال به ایران در روز یکشنبه 10 خرداد ماه 1394 به حمیدیه منتقل شد و مردم حمیدیه با این شهید وداع کردند.

پس از آن پیکر مطهر شهید سید جاسم نوری به اهواز انتقال یافت و با حضور اقشار مختلف مردم خانواده شهدا تشییع شد و بنا به وصیتش در پایین مزار شهید مدافع حرم حبیب جنت‌ مکان در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.

شهید سید جاسم نوری به‌عنوان آخرین فرزند خانواده سید جابر در پانزدهمین روز از اسفند ماه سال 1346 هجری شمسی در حمیدیه خوزستان پای به عرصه گیتی نهاد.

این شهید والامقام در روز پنج‌شنبه هفتم خرداد ماه سال 1394 هجری خورشیدی، در شهر الرمادی عراق مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان در مدینة الطب بغداد به شهادت رسید.

پیکر مطهر شهید نوری به کربلای معلی منتقل و با حضور اقشار مختلف مردم و رزمندگان عراقی و زائران ایرانی در بین‌الحرمین تشییع شد و پس از آن به ایران انتقال یافت.

پیکر شهید نوری پس از انتقال به ایران در روز یکشنبه 10 خرداد ماه 1394 به حمیدیه برده شد و مردم حمیدیه با این شهید وداع کردند و بعد از آن نیز در اهواز با حضور اقشار مختلف مردم، رزمندگان عراقی و یمنی تشییع شد و بنا به وصیتش، در پایین مزار شهید مدافع حرم حبیب جنت‌مکان در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.