۲۱ / ارديبهشت / ۱۴۰۴ - 11 May 2025
12:46
کد خبر : 9494958
۱۰:۳۲

۱۴۰۱/۱۲/۰۶
شهیدِ خوش غیرت در قاب یک روایت / کتاب تنها برای لبخند؛

"تنها برای لبخند" کتابی مختص فعالان جبهه ی انقلاب، هیاتی ها و بسیجی ها

"تنها برای لبخند" روایت هایی است از بهنام حشمدار که به نوعی در آن مقطع زمانی دوست و مربی علی خلیلی بوده است. تلاش نویسنده، ترسیم سیرِ رو به رشد علی در خلال مجاهدت های او پس از ماجرای جراحت است.

به گزارش خبرگزاری بسیج از سپاه تهران بزرگ، در زیر، پی نوشتی پیرامون کتاب "تنها برای لبخند" دربردارنده ی زندگانی مربی مجاهد، شهید علی خلیلی به قلم بهنام حشمدار آمده است؛ 

"تنها برای لبخند" روایت هایی است از بهنام حشمدار که به نوعی در آن مقطع زمانی دوست و مربی علی خلیلی بوده است. 

تلاش نویسنده در جای جای خاطرات، ترسیم سیرِ رو به رشد علی در خلال مجاهدت ها و ارائه تصویری روشن از سلوک دگرگونه ی او پس از ماجرای جراحت است.

کتاب اساسا، مختص فعالان جبهه ی انقلاب در سنگر تعلیم و تربیت است. الگویی مناسب برای آن ها که دغدغه ی بچه های مردم را دارند. برای هیاتی ها و بسیجی ها و اهالی انقلاب. 

"تنها برای لبخند" که برآمده از دغدغه ی چندین ساله ی نویسنده است، خودش حکایت جالبی از عنایت و توجه شهید به این کتاب دارد که در صفحات کتاب مذکور شده است.

اهتمام عجیب و غریب به روضه ی اهل بیت علیهم السلام به ویژه نوعی از شیدایی و حب به مادر شهیدان حضرت زهرا سلام الله علیها، خدمت بی منت در هیات بویژه پرداختن به کارهای پایین تر و بی مشتری و عهده داری کارهای روی زمین مانده، لطف و عنایت و خاکساری ویژه به مادر، تحمل و صبر بر جراحت و نقاهت و سختی درمان و محرومیت از تحصیل و تفریح و تغذیه، بی چشمداشتی حقیقی، عشق و علاقه ی ناب به امام رضای مهربان، شوخ طبعی و شلوغ کاری های بامزه، ایثار و بذل مال و ...

بسیاری از این دست فضایل که در خاطرات شهید به خوبی و سادگی روایت شده را اضافه کنید به عفو قاتل و اغماض از آن جوان خطاکار و در نهایت طلب شهادت و آمادگی برای رفتن و دل کندن از دنیا.

همه اینها تکه هایی خواندنی است از حیات جهادی و عروج عارفانه ی مربی مجاهد و شهید خوش غیرت و شهید ناموس، شهید علی خلیلی بزرگ.

کتاب دلنشین و بی ادعاست. نویسنده دنبال خلق اثر جذاب نبوده اما جذاب درآمده. حتی جاهایی حالت خطابه دارد که خب برآمده از روحیه ی سخنوری این طلبه ی عزیز است. او تلاش کرده ضمن روایت علی خلیلی، اهمیت پرداختن به نسل نوجوان و درگیرشدن با مسائل آنان و راه اندازی تشکیلات و جریانی برای تربیت این نسل را به این و آن گوشزد کند.

بی شک دغدغه ی شهید عزیز هم همین بوده است و حتی داستان مجروحیت او در شب نیمه ی شعبان، حین رساندن دو دانش آموز به منازلشان اتفاق افتاده. علی خلیلی عمر کوتاهش را وقف بچه های مردم کرد. جانش را برای ناموس این کشور هدیه داد.

او دنبال مزد و مطالبه نبود. برای لبخند رضایت آقا جلو رفت و درد و رنج دشنه را دوسال رنجورانه و صبورانه تحمل کرد و آسمانی شد. رضوان خدا بر او که بی تاب رفتن بود.

کتاب ارزش خواندن و دنبال کردن و تبلیغ و نُمایاندن و سر دست گرفتن دارد. برای کتاب زحمت فراوان کشیده شده است. درود بر هنر و قلم و همت نویسنده. امیدوارم دیده و خوانده و فراگیر شود.

پی نوشت: حسن مجیدیان

 

 


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید