خبرهای داغ:
بی‌تردید حجاب یکی از بارزترین نماد‌های یک جامعه اسلامی است. یک زن با نوع پوشش خود در یک نگاه ایدئولوژی، جهان‌بینی و سبک زندگی‌اش را معرفی می‌کند.
کد خبر: ۹۵۰۳۲۸۸
|
۲۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۱
 
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج- بی‌تردید حجاب یکی از بارزترین نماد‌های یک جامعه اسلامی است. یک زن با نوع پوشش خود در یک نگاه ایدئولوژی، جهان‌بینی و سبک زندگی‌اش را معرفی می‌کند. شاید همین مسئله هم کلیدی‌ترین موضوعی است که حجاب را در جامعه ما به یک چالش تبدیل کرده و مسئله حجاب و نوع پوشش به پربسامدترین موضوع در هجمه‌های دنیای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و یکی از محوری‌ترین برنامه‌ها در طرح‌های براندازانه علیه کشورمان است که برای اجرایی شدن آن میلیارد‌ها دلار هزینه می‌شود. بی‌تردید حجاب یکی از بارزترین نماد‌های یک جامعه اسلامی است. یک زن با نوع پوشش خود در یک نگاه ایدئولوژی، جهان‌بینی و سبک زندگی‌اش را معرفی می‌کند. شاید همین مسئله هم کلیدی‌ترین موضوعی است که حجاب را در جامعه ما به یک چالش تبدیل کرده و مسئله حجاب و نوع پوشش به پربسامدترین موضوع در هجمه‌های دنیای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و یکی از محوری‌ترین برنامه‌ها در طرح‌های براندازانه علیه کشورمان است که برای اجرایی شدن آن میلیارد‌ها دلار هزینه می‌شود. با تمام این‌ها نمی‌توان ضعف‌های داخلی در تبیین و اقناع زنان و دختران به خصوص نسل‌های تازه را در خصوص مسئله حجاب نادیده گرفت. واقعیت این است که در بیش از چهار دهه عمر انقلاب، نهاد‌های فرهنگ‌ساز و ذائقه‌ساز کشور با وجود فراهم بودن بستر‌های قانونی و وجود تریبون و رسانه عملکرد قابل قبولی در این حوزه از خود به جای نگذاشته‌اند. با تمام اینها، اما با هجمه گسترده‌ای برای تغییر سبک زندگی اسلامی مواجهیم و از آنجا که حجاب یکی از بارزترین نماد‌های این نوع سبک زندگی است، پس دنیای غرب برای زدودن این نماد اسلامیت از جامعه و قطع انتقال نسلی ارزش‌های اسلامی بین نسل‌های پیشین و نسل‌های جدید‌تر، تمام هم و غمش را به کار خواهد گرفت. بر این اساس است که عبدالکریم بهجت‌پور، قائم مقام رئیس هیئت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی نقد و مناظره و دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با «جوان» اگرچه بر مسئله تعمیق باور‌ها و تقویت نگاه جامعه به مسئله عفاف و پاکدامنی به عنوان پیش‌نیاز پذیرش حجاب تأکید می‌کند، اما در عین حال معتقد است اقناع به تنهایی در جایی که فضا، فضای ارزش‌ها نباشد، نتیجه نمی‌دهد.


آقای بهجت‌پور، ارزیابی شما از وضعیت کنونی جامعه از منظر عفاف و حجاب چیست و چرا در چنین شرایطی قرار گرفته‌ایم؟
مسئله عفاف و حجاب دو جریان موازی و البته مرتبط باهم هستند. وضعیت کنونی جامعه مناسب نیست. دلیل عمده این ماجرا هم این است که یک خلأ تبیینی بسیار جدی حتی برای قشر متدین جامعه وجود دارد و آن‌ها از نظر قدرت اقناع‌شدگی یا اقناع کردن دیگران چنان که باید تقویت نشده‌اند. این خلأ اقناعی باعث شده است پدر و مادر نتوانند فرزندشان را که در معرض جریان‌های مقابل همچون فضای مجازی قرار می‌گیرند، قانع کنند تا آن‌ها بدانند مصلحت‌شان چیست، اما این جریان یک بخش دومی هم دارد؛ اینکه دشمن روی به‌هم‌ریختگی فضای اخلاقی و اجتماعی در ایران تمرکز کرده و تمام تلاشش این است که بتواند به خصوص نسل‌های جدید و زنان و جوانان را از همراهی با مسیری که قاطبه نسل گذشته داشته‌اند، فاصله بدهد. این تلاش در بخشی از اقشار تأثیر خودش را گذاشته است، بنابراین خلأ تبیین از سویی و تمرکز دشمن بر ایجاد بستر غیراخلاقی در جامعه از سوی دیگر، موجب گرفتن حجاب از سر زنان و دختران ما شده است.

اما ما در طول ۴۰ سال انقلاب اسلامی تریبون، رسانه و ابزار و نهاد‌های فرهنگی متعددی داشته‌ایم و به نظر می‌رسد با کم‌کاری در داخل کشور مواجهیم؛ مسئله‌ای که موجب شده است تلاش‌های دشمن در مسئله حجاب مؤثر واقع شود. نظر شما در این باره چیست؟
بله حتماً همین طور است. اگر ما از درون انسجام ذهنی نداشته باشیم و از درون اقناع کافی صورت نگرفته باشد، تحت تأثیر جریان دشمن از بیرون قرار می‌گیریم. مثل یک بدن ضعیف که در مواجهه با ویروس‌ها و میکروب‌ها متأثر می‌شود و آسیب می‌بیند.

شما دلیل این خلأ اقناع را چه می‌بینید؟ بیش از ۴۰ سال از انقلاب می‌گذرد، اما دستگاه‌های فرهنگی و ذائقه‌ساز ما نتوانسته‌اند در تبیین، اقناع و تعمیق باوری همچون حجاب موفق عمل کنند، حتی ما قوانین متعددی هم در این حوزه داریم؛ قوانینی همچون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره راهکار‌های گسترش فرهنگ عفاف و حجاب که بر بحث‌های ایجابی حجاب تمرکز دارد و برای ۲۶ دستگاه تعیین تکلیف داشته است و هم قوانین سلبی همچون قانون مجازات اسلامی که مجازات‌هایی را برای برخورد با بدحجابی یا بی‌حجابی در نظر گرفته است. با تمام این‌ها چرا همچنان ما در جامعه با مشکل حجاب دست و پنجه نرم می‌کنیم؟
تبلیغ، ترویج و تبیین نیازمند پشتوانه‌ای است که آن پشتوانه یک مطالعه دقیق و عمیق نسبت به مقولات فرهنگی است. به نظر من آنچه شاید نقطه آسیب باشد این است که ما در بخش مطالعات پژوهشی مربوط به حجاب و پوشش دچار آسیب هستیم. وقتی در بخش مطالعاتی دچار ساده‌بینی می‌شویم و دقیقاً مراد دین و منابع اسلامی را تلقی نمی‌کنیم، به طور طبیعی در تبیین، ترویج و تبلیغ گرفتار آسیب می‌شویم، یعنی تلاش‌های ما کم‌ثمر و گاه حتی بی‌ثمر می‌شود.

شما می‌گویید در بخش پژوهش در حوزه حجاب و پوشش دچار آسیب هستیم، اما به نظر می‌رسد ما حجم گسترده‌ای از مطالعات را در زمینه حجاب و عفاف داشته‌ایم. اشکال این مطالعات چه بوده که نتوانسته است به هدف خود، یعنی ترویج عفاف و حجاب در جامعه منتهی شود؟
بنده از آنجا که دو اثر در این زمینه دارم؛ یکی کتاب روش‌های نهادینه‌سازی پاکدامنی با استفاده از قرآن و دیگری روش فرهنگسازی پوشش اسلامی، می‌خواهم چند نکته را عرض کنم. ببینید در فضای ترویجی، تبلیغی و حتی آموزشی اتفاقی که افتاده این است که عفاف و پوشش را لازم و ملزوم و بلکه یکی با یکدیگر گرفته‌اند. این در حالی است که از نگاه منابع اسلامی جریان پاکدامنی و حیا یک جریانی است و جریان پوشش اسلامی جریانی دیگر.

اما چگونه می‌توان جریان پاکدامنی و حیا را از جریان پوشش اسلامی جدا دانست؟
توضیحش اینکه در آموزه‌های قرآنی سال‌ها برای پاکدامن شدن جامعه اسلامی یا مسلمانان و مؤمنان تلاش شده است و شاید بیش از ۱۰۰ آیه به مسئله پاکدامنی و پرهیز از انحراف جنسی توجه کرده است. در سوره‌هایی که از همان آغاز رسالت پیامبر (ص) نازل می‌شود تا تقریباً انتهای نزول قرآن، در ۱۱۴ سوره مرتب مسئله پاکدامنی، رعایت عفت عمومی و امثال آن مطرح می‌شود و تلاش شده است جامعه و زیست ما یک زیست عفیفانه شود. در عین حال نزدیک ۱۷، ۱۸ سال از آغاز رسالت پیامبر (ص) گذشت تا سوره احزاب نازل شد که نودمین سوره قرآن است و تازه در این سوره مسئله حجاب یا پوشش سر که همان جلباب است مطرح شده است، اما مسئله حجاب یا پوشش به عنوان یک نشانه برای زن و خانواده عفیفی قرار داده شده است. اینکه ما چگونه جامعه‌مان را عفیف کنیم، مسئله‌اش به وسیله حجاب حل نشده بلکه حجاب به عنوان نمایاننده زن عفیف قلمداد شده است. در حال حاضر در دنیا زنان فراوانی داریم که پوشش سر ندارند، جلباب، مقنعه یا چادر روی سرشان نیست، اما همین خانم‌ها عفیف هم هستند، یعنی آیا تمام زنان بی‌حجاب دنیا بی‌عفتند یا بی‌حیا هستند؟ قطعاً اینطور نیست.
قرآن آمد به زنان مسلمان که زنانی عفیف هستند و به زنان وابسته به جامعه مسلمین دستور داد جلباب را روی سر خودشان قرار دهند، طوری که از دیگر زنان تشخیص داده شوند و به وسیله این کار زن مسلمان را معرفی کرد و گفت این زن مسلمان زنی است که شما باید او را به عفت و پاکدامنی بشناسید و به همین دلیل متعرضش نشوید، یعنی این زن حرمتی دارد و این حرمت اقتضا می‌کند رفتار‌هایی که با دیگر افراد در جنس‌های مخالف می‌شود، با این‌ها صورت نگیرد. پس مسئله عفاف موضوعی است که سال‌ها روی آن کار شده است تا جامعه، جامعه‌ای پاکدامن شود و بعد از اینکه زمینه به خوبی فراهم یا یک ظرفیت مناسب ایجاد شد، به دنبال این ظرفیت خداوند فرمود زنان مسلمان این پوشش را داشته باشند تا تشخیص داده شوند و دیگران متعرض‌شان نشوند، بنابراین پوشش اسلامی معرف زن متشخص و محترم مسلمان است با یکسری ویژگی‌ها از جمله پاکدامنی، حجاب آمد تا این را معرفی کند. اشتباهی که در این سال‌ها صورت گرفته این است که ما می‌خواهیم به وسیله پوشش سر و حجاب تلاش کنیم پاکدامنی ایجاد کنیم، در حالی که مکانیسم ایجاد پاکدامنی راه دیگری است که قرآن ما را در این زمینه راهنمایی و راهبری کرده است.

این مکانیسم ایجاد پاکدامنی در جامعه اسلامی از منظر قرآن چیست؟
مثلاً در سوره فرقان که از سوره‌های مکی است، خداوند می‌فرماید عباد الرحمن چند کار بد را انجام نمی‌دهند، از جمله اهل آمیزش و روابط جنسی خارج از خانواده نیستند. این از طریق بندگی خدایی که ما او را به عنوان بخشنده همه نعمت‌ها شناخته‌ایم، حاصل می‌شود. راه پاکدامنی این است، راه این نیست که بخواهیم روسری سر افراد کنیم. این‌ها موضوعاتی است که باید در مطالعات پژوهشی مورد توجه قرار گیرد. ما باید جامعه نوباوگان، جوانان و دختران‌مان را هم با مقوله پاکدامنی و هم با مقوله پوشش و اینکه پوشش معرف شخصیت اوست، آشنا کنیم. امروز در دنیا جنگ، جنگ تشخص‌هاست. غرب به دختر، پسر و خانواده ما یک تشخص می‌دهد و اسلام هم تشخصی دیگر، وقتی ما در این جنگ تشخص‌ها نتوانیم زیرساخت‌های شخصیت اسلامی را به فرزندا‌ن‌مان بدهیم، نسل‌های بعد با نسل‌های گذشته همراهی نمی‌کنند. نتیجه‌اش می‌شود اینکه مادر با چادر و حجاب کامل بیرون می‌آید و دخترش کنارش با الگویی از لباس ظاهر می‌شود که شاید آن مادر یا پدر که در کنار فرزندش قدم می‌زند، از این نوع الگوی پوشش شرمنده باشد، اما هیچ کاری هم نمی‌تواند انجام دهد؛ و شما ریشه این مسئله را در این می‌بینید که پیش‌نیاز بحث حجاب شکل‌گیری باور‌های ذهنی فرزندان ما در حوزه عفاف است و تا زمانی که این باور‌ها در ذهن فرزندان ما شکل نگیرد، حجاب را نمی‌پذیرند. درست است؟
یکی از مسائل این است که خود حجاب هم یک مکانیسمی دارد که نیازمند یک زیرساخت ۱۰ ارزشی است. ۱۰ ارزش باید شکل بگیرد و با شکل‌گیری این ارزش‌ها پذیرش و درونی‌سازی پوشش اسلامی مسئله بسیار ساده‌ای است و ما باید روی این ارزش‌ها کار کنیم.

آن ۱۰ ارزش چیست؟
بر مبنای آیه ۳۵ سوره احزاب این ۱۰ ویژگی شامل تسلیم کامل در برابر خدا، ایمان و باور به جهان غیب، فرمانبری عملی، صبوری و شکیبایی در میدان‌های مختلف و پای تکالیف، خضوع در برابر امر الهی، اهل صدق بودن، اهل صدقه بودن و قدرت گذشت از داشته‌ها برای اثبات بندگی خدا، اهل روزه بودن و قدرت کنترل نفس و تقوا داشتن که نتیجه روزه است. پاکدامنی و کنترل در بربر شهوات، اهل ذکر و مرتب به یاد خدا بودن است. باید حد قابل قبولی از این ارزش‌ها در جامعه و خانواده‌های ما پذیرفته شده باشد و با پذیرش این ارزش‌ها، قبول مسئله حجاب بسیار سهل و آسان خواهد بود. شما ببینید خانم‌هایی که از مسئله حجاب فاصله می‌گیرند، نسبت به این ارزش‌ها وضعیت‌شان چطور است، آیا نسبت به این ارزش‌ها نمره مناسبی می‌گیرند، آیا این‌ها اهل بندگی خدا، اهل روزه و فرمانبری کامل از خدا هستند؟

اما بعضاً هستند خانم‌های غیرمحجبه‌ای که نماز می‌خوانند یا روزه می‌گیرند؟
این‌ها اول راه است و یک به یک عقب برده می‌شوند. از سوی دیگر باید این مسئله را نوعی و قالبی دید، به این معنا که نوعی و قالبی کسانی که حجاب را کنار گذاشته‌اند، این ارزش‌های اسلامی را ندارند و، چون در این زمینه‌ها رشد نکرده و شکست خورده‌اند، دیگر حجاب برای‌شان قابل توجیه نیست، چون شخصیت دینی لازم را ندارند یا در آن‌ها بسیار کم‌سو شده است. ما باید این ۱۰ ویژگی را در جامعه تقویت و تثبیت کنیم و با تثبیت این ویژگی‌ها در جامعه، خود به خود امر پوشش پذیرفتنی می‌شود،، اما وقتی دختر ما در جامعه از نظر فکری جهت فکری‌اش به سمت تشخصی رفته که از فرهنگ غربی وام گرفته شده است و به او اینگونه القا می‌شود که با چنین ویژگی‌هایی یک شخصیت اجتماعی محسوب می‌شوید، در چنین حالتی حجاب را نمی‌پذیرد، زیرا برایش سؤال است چرا باید من زیبایی‌هایم را که یک تشخص اجتماعی به من می‌دهد، پنهان کنم و چرا باید دور خودم یک حصار بکشم.

سیاسی شدن موضوع حجاب را چقدر در این زمینه مؤثر می‌دانید؟
دشمن مسئله حجاب را برای شکاندن ارزش‌های ده‌گانه‌ای که عرض کردم مورد توجه قرار داده است. دشمن می‌داند انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب ایدئولوژیک است. بر این اساس دشمن تلاش می‌کند این اعتقادات و ایدئولوژی و هر چه نماد این اعتقادات است را از جامعه بگیرد، چون این‌ها قدرت تأثیرگذاری انقلاب را دیده‌اند، انواع حربه‌ها را به کار برده‌اند. شخصیت امام و مقام معظم رهبری را با بن لادن و ملا عمر و شخصیت جامعه اسلامی را با داعش و سلفی‌ها تضعیف و تخریب کرده‌اند. در واقع آن‌ها می‌کوشند به جای نمایش تصویر واقعی از جهان اسلام، تصویرسازی‌های موازی و خیالی را روایت کنند. در مسئله پوشش اسلامی هم آن‌ها می‌بینند باید نماد اسلامی را از جامعه بکنند و کنار بگذارند. مادران شهید چادری‌ها و پوشیده‌ها هستند. زنان ایثارگر ما پوشیده‌ها هستند، پس دشمن در تلاش است این نماد‌ها و ریشه‌ها را از جامعه بگیرد. وقتی دین در جامعه قدرتمند باشد، بسیاری از نسل‌های جدید و نوباوگان حتی اگر در فضای اقناعی رشد نکرده باشند، اما تحت تأثیر فضای مذهبی و دینی در سبک زندگی دینی قرار می‌گیرند. در حال حاضر تلاش دشمن بر این است که این نماد اجتماعی را به هم بریزد. وقتی این نماد اجتماعی فروریخت، ما ناگزیریم سرمایه‌گذاری برای اقناع را بالا ببریم و اقناع به تنهایی در جایی که فضا، فضای ارزش‌ها نباشد، نتیجه نمی‌دهد. در حال حاضر می‌خواهند ما را به شرایط قبل از انقلاب ببرند و این هنجار را از ما بگیرند تا انتقال بین نسلی و پذیرش ارزش‌های دینی از سوی نسل بعد به شدت آسیب ببیند و کند شود. در این میان فضای مجازی را هم حاکم می‌کنند و از طریق فضای مجازی در تلاشند حرکت جوانان را به سمت پاکدامنی و پوشش اسلامی را نه تنها کند که معکوس کنند، بنابراین مسئله حجاب برای دشمن به عنوان یک نماد اجتماعی بسیار مهم است. اگر دشمن بتواند دین را از جامعه بگیرد، امکان اصلاح اجتماعی، انتقال بین نسلی و سبک‌سازی فرهنگی بسیار سخت خواهد شد و دشمن فرصت خواهد کرد سبک زندگی خودش را با سبک زندگی اسلامی جایگزین کند.

 

زهرا چیذری

ارسال نظرات