خبرهای داغ:

تبیین تعبیر «حرام سیاسی» از بی‌حجابی در کلام رهبر معظم انقلاب

«حجاب» شخصی و انتخابی نیست!
کد خبر: ۹۵۰۵۴۵۰
|
۲۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۱
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج- مسئله حجاب در جامعه ایران اسلامی یکی از پرچالش‌ترین موضوعاتی است که در دوران پس از انقلاب با آن مواجه بوده‌ایم و به رغم آنکه این مسئله مطالبه‌ای عمومی بود، اما در طول بیش از ۴۰ سالی که از انقلاب می‌گذرد، همواره شاهد تلاش‌های بیگانگان و نظام لیبرالی غرب برای تغییر نظام باور‌های زنان و دختران کشورمان و برداشتن تاج بندگی از سر زنان و دختران ایرانی هستیم. این در حالی است که حجاب در نگاه نخست واجبی شرعی و حکمی فقهی است. با وجود این طی سال‌های پس از انقلاب مواجهه دنیای غرب با این موضوع فقهی و شرعی به شدت سیاسی شده است؛ نکته‌ای که در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب هم به آن اشاره داشتند و مسئله حجاب را علاوه بر موضوعی شرعی، امری سیاسی دانستند و تأکید کردند: «در مسئله پوشش، حجاب، محدودیتی شرعی و قانونی است نه محدودیتی دولتی و کشف حجاب نیز هم حرام شرعی است هم حرام سیاسی.» 
طبق تأکیدات رهبر معظم انقلاب بسیاری از کسانی که کشف حجاب می‌کنند از پشت پرده تحریک به این کار، یعنی دستگاه‌های جاسوسی دشمن مطلع نیستند و اگر بدانند پشت کشف حجاب و مبارزه با حجاب چه کسانی و دستگاه‌هایی هستند، این کار را نمی‌کنند، چون خیلی از آن‌ها اهل دین و تضرع و ماه رمضان و دعا هستند. 
حجاب نه فقط یک واجب شرعی و قانونی لازم‌الاجرا بلکه نمادی از جامعه اسلامی و دینی است. در نخستین نگاه و در بیرونی‌ترین لایه اجتماعی، زنان محجبه نمودی از حاکمیت اسلام در جامعه هستند و بر این اساس حجاب فراتر از مسائل شرعی و قانونی و به عنوان یک امر سیاسی تلقی می‌شود چراکه نشانه‌ای از جامعه اسلامی است. 
اینکه دشمنان اسلام و انقلاب، زنان ما و حجاب و پوشش آن‌ها را به عنوان برونی‌ترین نماد اسلامیت نظام هدف قرار داده‌اند، یکی از مصادیقی است که بدحجابی را علاوه بر فعلی خلاف دستورات دینی و شرع مبین اسلام و علاوه بر حرامی شرعی به حرامی سیاسی تبدیل می‌کند چراکه زنان و دختران ما با بدحجابی و بی‌حجابی خود در عمل با این هدف دشمن همراهی و فضا را برای گام‌های بعدی آنان آماده می‌کنند. 
 
 مفهوم حرام از منظر فقهی
اگر به اصول فقهی مراجعه کنیم، درمی‌یابیم حرام در اسلام، عملی است که انجام آن ممنوع و ترک آن از مردم خواسته شده است. شخص مکلف در صورت انجام فعل حرام، گناهکار محسوب می‌شود. 
چرایی حکم حرمت بر اساس دیدگاه علمای شیعه در مورد تبعیت احکام از مصالح و مفاسد، هر کاری که انجامش مفسده برای عموم افراد دارد و آن مفسده به اندازه‌ای است که اجتناب از آن ناگزیر است، حکم آن کار حرمت است، حتی اگر انجام آن کار برای افراد خاصی داشته باشد. برخی بر این باورند که معیار حرام بودن محرمات در اسلام فقط ضرر جسمی نیست بلکه بالاتر از ضرر جسمانی ضرر روحی است. به عنوان نمونه معیار حرمت در خوردنی‌های حرام مانند گوشت برخی حیوانات می‌تواند انتقال‌خواص معنوی آن‌ها باشد که به خورنده منتقل می‌شود. 
با چنین دیدگاهی می‌توان به روشنی دریافت مسئله حجاب مسئله‌ای شخصی و خصوصی نیست بلکه ابعاد گسترده اجتماعی و حتی سیاسی دارد. 
 
 امری فراتر از یک انتخاب فردی
 مسئله حجاب موضوعی شخصی و انتخابی فردی نیست و علاوه بر آنکه با انتخاب فرد در جامعه در ارتباط است، آثار و تبعات گسترده اجتماعی هم دارد. به این معنا که ما با نوع پوشش‌مان در سطح جامعه بخشی از شخصیت و نوع تفکر و جهان‌بینی خودمان را به نمایش می‌گذاریم. در کنار این مسئله نوع پوشش و رفتار اجتماعی زنان در جامعه می‌تواند در شکل‌گیری ذائقه اجتماعی و انتظار مردان از زنان اثرگذار باشد. حکم حرمت حجاب و تأکید به پوشانیدن جذابیت‌های زنان از افراد نامحرم، امری است که می‌تواند ضمن حفظ شخصیت زنان در جامعه، کنترل نگاه و رفتار مردان را هم در پی داشته باشد. به بیان دیگر وقتی زنان جذابیت‌های ظاهری خود را از مردان نمی‌پوشانند، می‌تواند موجب شود تا ذائقه مردان در جامعه تغییر کند و حتی گاهی اوقات ساختار‌های خانوادگی در جامعه به هم می‌ریزد. باب شدن انواع و اقسام عمل‌های زیبایی و ارائه استاندارد‌های سختگیرانه به عنوان معیاری برای زیبایی و مقبولیت زنان در جامعه امروزی و مقایسه‌ای که بین زنان با الگو‌های زیبایی استاندارد‌سازی شده و ارائه شده از سوی بازیگران هالیوودی و مدل‌ها در دنیای غرب به سایر نقاط جهان هم تسری یافته است، یکی از پیامد‌های نگاه ابزاری به زن و ارزش‌گذاری آنان بر مبنای ویژگی‌های ظاهری آنهاست که در واقع یکی از تبعات کنار گذاشتن عفاف و حجاب برای زنان در دنیای غرب و تنزل جایگاه زن به عنوان ابزاری برای التذاذ مردان است که این ابزار باید ویژگی‌های خاصی از قد، وزن، رنگ پوست و مو و ویژگی‌هایی اینچنینی را داشته باشد. در حالی که اسلام با وجوب حجاب، ارزش زن را از معیار‌های ظاهری به سمت تشخص وی تغییر می‌دهد و جایگاه او را به عنوان یک انسان همتراز با مردان می‌بیند نه ابزاری در خدمت لذت‌جویی آنها. در نگاه و جهان‌بینی غیرالهی و مکاتب مادی، اما در لوای شعار‌های فمنیستی و محدود کردن آزادی زن به بی‌حجابی و نداشتن پوشش مناسب، در عمل تشخص زن را در حد ظواهر وی تنزل می‌دهد و در ورای برداشتن روسری از سر زنان در عمل آزادی و امنیت آنان را می‌گیرند آن هم با شعار آزادی! 
 درست است خانم‌های شل‌حجاب یا بی‌حجاب به دنبال جذب نگاه نامحرم نیستند، اما ذات و خلقت مرد به گونه‌ای است که به جنس مخالف گرایش دارند و رفتار زن در جامعه اگر مبتنی بر حجاب و صد البته حیا نباشد، خود را در معرض نگاه‌های هرزه بیماردلان قرار داده است و این مسئله علاوه بر به هم زدن تشخص زن در جامعه می‌تواند امنیت و آرامش او را به هم بریزد، اما این‌ها بخشی از دلایلی است که بی‌حجابی را به حرامی شرعی تبدیل می‌کند، اما حکایت حرام سیاسی بودن بی‌حجابی موضوع گسترده‌ای است که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. 
 
 پیام پوشش ما برای دیگران
نوع پوشش ما به خصوص پوشش زنان فراتر از یک لباس و بیانگر جهان‌بینی و طرز تفکر و تلقی افراد در جامعه است. در واقع نوع پوشش دارای پیام‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. بر اساس نوع پوشش است که می‌توانیم در یک نگاه متوجه قومیت و ملیت افراد شویم و مسئله حجاب و پوشش سر علاوه بر تعلقات فرهنگی و اجتماعی بیانگر تعلقات سیاسی و دینی افراد هم است. با پیروزی انقلاب اسلامی رأی بله مردم به جمهوری اسلامی ایران فقط در همه‌پرسی یا رفراندومی که برگزار شد، نمود نیافت بلکه بخش مهمی از نمود این «بله» به نظام جمهوری اسلامی ایران با نوع پوشش بانوان در همان دوران اتفاق افتاد. درست در همان سال‌های آغازین انقلاب بود که بانوان ایرانی که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها را بانوان محجبه و چادری تشکیل می‌دادند، موضوع حجاب را به عنوان نماد یک جامعه اسلامی مطالبه کردند و پس از آن حجاب در قامت یکی از قوانین جمهوری اسلامی ایران درآمد. در واقع از همان زمان حجاب علاوه بر نمادی از جهان‌بینی و نگاه ایدئولوژیک به یک نماد سیاسی تبدیل شد. بر همین اساس هم از همان روز‌های نخست انقلاب حجاب به نمادی از حاکمیت جمهوری اسلامی تبدیل شد و بدخواهان نظام مسئله حجاب زنان را هدف قرار دادند و به این منظور سال‌هاست برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای را در دستور کار دارند، بنابراین اگرچه طرفداران نظام جمهوری اسلامی ایران و زنانی که در مبارزات علیه رژیم ستم‌شاهی حضور داشتند، همه محجبه بودند و در تصاویر ثبت‌شده از تظاهرات دوران انقلاب، حتی شاهد حضور بانوان بدون حجاب هم هستیم و امروز هم بخش عمده‌ای از زنان و دختران کم‌حجاب‌مان دل در گرو انقلاب دارند. بر این اساس حجاب در کنار واجب شرعی بودن به نمادی سیاسی تبدیل شده است و بر همین اساس بدحجابی و بی‌حجابی علاوه بر حرام شرعی بودن، حرامی سیاسی به شمار می‌رود چراکه نمادی از همراهی با دشمنان نظام به شمار می‌رود. وقتی جامعه ما با حضور زنان و دختران بدحجاب در بیرونی‌ترین پوسته آن، نماد اسلامیت خود را از دست بدهد، برای پذیرش سبک زندگی غیراسلامی و پذیرش سلطه بیگانگان آماده شده است. به بیان دیگر بی‌حجابی از جنبه اخلاقی و شرعی خارج شده و به مسئله‌ای به عنوان ابزار دشمن تبدیل شده است. وقتی رفتاری به ابزار دشمن تبدیل می‌شود، طبیعتاً انجام آن یک حرام سیاسی تلقی می‌شود. از سوی دیگر طی جریان‌های اخیر شاهد آن بودیم که یکی از راهبرد‌های براندازی نظام سیاسی اسلامی، استفاده از قدرت تحریک‌کنندگی، پوشش نامناسب و عریان‌گری است. 
پس با عنایت به آثار و تبعات گسترده‌ای که مسئله حجاب در حوزه‌های سیاسی بر جای می‌گذارد، می‌توان دریافت چرا بدحجابی و بی‌حجابی حرامی سیاسی به شمار می‌رود.
 
 
زهرا چیذری 
 
ارسال نظرات