در نشست نقد و بررسی فیلم"ابلق" مطرح شد؛

خودتحقیری سینمای ایران در ترسیم وضعیت زنان، تأسف بار است

کارشناسان و منتقدین حاضر در نشست نقد و بررسی فیلم"ابلق" بر این نکته تأکید کردند که خودتحقیری سینمای ایران در ترسیم وضعیت زنان، تأسف بار است و باید این روند اصلاح شود.
کد خبر: ۹۵۱۶۷۷۵
|
۰۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۶

به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، معصومه قمقامی، پژوهشگر حوزه زنان و تحلیلگر سینما طی سخنانی در این نشست که به همت انجمن سواد رسانه طلاب و مدرسه علوم انسانی فکرت در مؤسسه شناخت قم برگزار شد، با اشاره به این که پنجمین فیلم سینمایی خانم آبیار، دارای نقاط قوت و ضعف مشهودی است، اظهار داشت: این اثر در برخی جاها به خطوط قرمز نزدیک شده و حتی در جاهایی نیز از آن عبور کرده است؛ به عنوان مثال این که زن شوهر داری مورد تعرض و نگاه فرد نامحرمی قرار بگیرد و این را کارگردان بی پرده و صریح به نمایش درآورد و از سو دیگر شخصیت ها به نوعی فرد قربانی را به سکوت در برابر این مساله وادار کنند.
وی افزود: بنده به شخصه شجاعت و جسارت کارگردان زن این فیلم را تحسین می کنم اما به هر حال نمی توان از برخی نقاط ضعف آن به خصوص در قصه پردازی غافل شد، ضمن آن که همان طور که برخی از منتقدین شاخص سینمای ایران مثل آقای فراستی گفته اند، فیلم داستان ندارد و از نبود فیلمنامه قوی و منسجم نیز رنج می برد.
پژوهشگر هنر و رسانه همچنین گفت: فیلم ابلق پایان بدی هم دارد به این نحو که گویا از جاهایی اثر بی جهت کش پیدا می کند و این در حالی است که گویا فیلمساز حرف دیگری برای گفتن ندارد و این نقطه ضعف بزرگ به شمار می رود.
وی بیان داشت: شخصیت اصلی زن فیلم که همان راحله با بازی خانم شاکردوست است نیز گویا تکلیفش با خودش مشخص نیست و ما انتظار داریم با حادثه ای که برایش رخ می دهد،کنشگری قانع پذیرتری داشته باشد نه این که این مساله از سر ضعف و انفعال باشد.
قمقامی افزود: این که در بیان داستان به سراغ منطقه ای در حاشیه پایتخت رفته و از سوی دیگر می گوید دغدغه و توجه شهرداری به عنوان نماد حاکمیت و یا بهداشت این است که مثلاً موش ها از بین بروند تا مردم دیگر مناطق شهر آسیب نبینند نیز حائز اهمیت است و این در حالی است که در سکانس های پایانی همچنان موش ها جولان می دهند و این نمادپردازی تلخ را شاهد هستیم.
وی گفت: همه این ها نشان می دهد فیلم ابتر مانده و کارگردان نتوانسته به درستی حرفش را بزند و حال آن که به تدریج جامعه ما به خودآگاهی بیشتری رسیده و این مساله در خصوص زنان بیشتر صدق می کند.
وی همچنین بیان داشت: متأسفانه سینمای ایران در بازنمایی و ترسیم وضعیت زنان در خیلی جاها دچار آفت خودتحقیری شده و نتوانسته حق مطلب را ادا کند و حال آن که اتفاقاً یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه هنر و سینما همین بوده که کارگردان هایی همچون خانم آبیار در این کشور هم اکنون با قدرت مشغول فیلمسازی هستند و در دوران قبل از انقلاب وضع به هیچ وجه مثل الآن نبوده است.
الهه شفیعی، پژوهشگر حوزه زنان و خانواده نیز گفت: شخصیت اصلی زن در این فیلم ضمن آن که عفت و پاکدامنی خود را حفظ کرده، می کوشد که احساسات زنانه خود را نشان دهد و از سویی با وجود ناراحتی شدیدی که از همسرش دارد اما به زندگی اش به شدت علاقه مند است و این از نکات خوب به نمایش درآمده در فیلم است.
وی افزود: اما با این حال عملکرد فیلمساز به گونه ای بوده که نقاط قوت عملاً به نقطه ضعف تبدیل شده و حتی شخصیت رحیم که به نوعی نماد افراد مذهبی و سنتی است برای ساکت کردن راحله در قضیه تجاوز وارد عمل می شود و می گوید که در این خصوص سکوت اختیار کند.
وی گفت: همسر این فرد با بازی هوتن شکیبا نیز گرچه فردی لات و به ظاهر لاابالی است اما نسبت به خانواده اش شخصیتی سفید به شمار می رود و حال آن که جلال با بازی بهرام رادان که ظاهری سفید دارد، در باطن قضیه، شخصیت کثیف ماجرا و نماد همان موش در فیلم است.
شفیعی ادامه داد: کارگردان در این اثر به بازنمایی وضعیت زن مظلوم و قربانی پرداخته و حال آن که گویا راهکاری جز سکوت و انفعال ندارد و به نظر می رسد که چنین ترسیم گری در سینمای ما در حال باب شدن است که باید به تحلیل آن پرداخت.
وی ابراز داشت: وقتی مخاطب عام خود را جای شخصیت زن قصه می گذارد، برداشتش این است که اگر مثلاً برای من هم مشکلی مثل آن مشکل پیش آمد چاره ای جز سکوت ندارم و حال آن که این راهکار درست نیست، بلکه باید ضمن حفظ کیان خانواده کاری کرد که جامعه از شر وجود افراد کثیفی چون جلال پاک شود.
این پژوهشگر هنر و رسانه یادآور شد: به نظر می رسد که خانم آبیار در این فیلم و در بحث بازنمایی جامعه واقعی به شدت دچار افراط شده که همین مساله را ما در نمادگرایی ساختار اثر نیز مشاهده می کنیم.
وی گفت: در واقعیت قضیه باید بر این نکته تأکید کرد که انقلاب اسلامی به زن و جایگاه او در جامعه هویت و اعتبار بخشید و این مسایل متأسفانه در فیلم های سینمای ما مورد توجه جدی قرار نمی گیرد. در همین اثر گویا جامعه به شدت عقب مانده و بدوی است و انگار زن خوش فکر که درست تصمیم بگیرد هم نداریم.
شفیعی همچنین خاطرنشان کرد: بارها بر این مساله تأکید کرده ایم که رسانه، ابزار آموزش و آگاهی بخشی و از سویی فرهنگ سازی است و لذا باید با تولید و نمایش آثاری قوی و پرمحتوا در مواجهه با آسیب های فرهنگی و اجتماعی به درستی به ارایه راهکار پرداخت.

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار