به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج نام خیرالنسا زنی که از روستای «صد خرو» در خراسان رضوی برای پشتیبانی از جبههها نان میپخت و به جبههها میفرستاد، اکنون به عنوان یکی از قهرمانان دفاع مقدس شناختهمیشود.
حساب توئیتر بخش «زن و خانواده» سایت khamenei.ir، تصویری را همراه متن زیر منتشر کرد:
رهبر انقلاب: زنده نگهداشتن یاد آن بانویی که در ده «صد خرو» یا هر جای دیگر در خانهاش، ۱۰ تا تنور میزند که برای رزمندگان نان بپزد، جهاد است. ۹/۳/١۴۰۲
تصویر: خانم «خیرالنسا صدخروی» که روستای صدخرو در خراسان رضوی را تبدیل به پایگاه پخت نان برای ارسال به جبههها کرد.
نان سالهای جنگ
نام «خیرالنسا صد خروی» یادآور دو کتاب تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی است که در آن میتوان با ابعاد شخصیتی و کاری که این بانی سبزواری انجام داد، آشنا شد.
کتاب «خیرالنسا»، طرحی از یک زندگی به روایت بانو خیرالنسا صدخروی به قلم سمانه آتیهدوست است که از سوی انتشارات «راهیار» منتشر شد. «خیرالنسا»، خاطرات شفاهی بانو خیرالنسا صدخروی، مادر مهربان جبههها و مسئول زنان روستای صدخرو سبزوار در پشتیبانی جنگ را روایت میکند که آذرماه ۱۳۹۹ از دنیا رفت.
خیرالنسا صدخروی مقاومت را از دل خانه گلیاش در روستایی کوچک به جهان صادر کرد، زنی «نه شرقی، نه غربی» که هر جا بود، رسالتش را انجام میداد؛ چه در طول هشت سال جنگ که چادرش را به کمر بست و برای جبههها مادری کرد، چه امروز که با حوصله، تمام یک قرن زندگیاش را برایمان هجی کرد تا برای همیشه مثل کشکولی انباشته از حکمت ناب در دل تاریخ بماند.
این کتاب، صرفاً منحصر به فعالیتهای اجتماعی «خیرالنسا صدخروی» در هشت سال پشتیبانی از دفاع مقدس نیست و تلاش کرده به تمام ابعاد زندگی این بانو بپردازد.
کتاب دیگری که در این زمینه منتشر شدهاست، «نان سالهای جنگ» نام دارد. این کتاب، شرایط روستایی را ترسیم کرده که کیلومترها با خط مقدم جنگ فاصله داشته، اما ثمره تلاشهایش، روحیه دادن و قوت بخشیدن به رزمندگان در جای جای خط مقدم بودهاست. مقدمه کتاب با نقلی از سخنرانی رهبر انقلاب در نیمه آذر ماه سال ۶۸ آغاز شدهاست: «اگر زنان حماسه جنگ را نمیسرودند و جنگ را در میان خانهها یک ارزش تلقی نمیکردند، مردها اراده و انگیزه رفتن به میدان جنگ را پیدا نمیکردند.»
محمود شمآبادی، پژوهشگری که کتاب «نان سالهای جنگ» را تألیف کردهاست، درباره اهمیت ثبت خاطرات بانوانی که در پشتیبانی جبهههای جنگ حضور داشتند، به «جوان» میگوید: «متأسفانه بعد از جنگ یک تغافل تاریخی درباره دفاع مقدس رخ داد. اگر به تاریخ نگاه کنید، در جنگهای گذشته فقط نقاط مرزی و شهرهای اطراف درگیر جنگ میشدند، اما در دفاع مقدس تمام کشور درگیر جنگ و پشتیبانی از جبههها شدند. فاصله جغرافیایی خوزستان و خراسان را نگاه کنید. جنگ در استانهای خوزستان تا کردستان در جریان بوده، اما جنگ تا روستاهای خراسان از جمله روستای «صدخرو» به مسئله اصلی مردم تبدیل میشود، رزمندگان حمایت میکردند و جوانانشان را به جبهه میفرستادند. این پشتیبانی در روایت تاریخ جنگ دیده نشدهاست.» شمآبادی درباره نگارش کتاب با موضوع زنان و دفاع مقدس میگوید: «در کتابهایی مثل «خانم مربی» که خاطرات بانویی است که در مشهد فعالیتهای فرهنگی و تربیتی انجام میدادهاست یا «دختر تبریز» که درباره یک خانم مربی پرورشی است بر فعالیتهای اجتماعی بانوان تأکید شدهاست. هم اکنون برخی به دنبال تاریخسازی هستند و تلاش میکنند حضور بانوان در صحنههای اجتماعی را در پیش از انقلاب بسیار پررنگ نشان دهند و برعکس اعلام کنند که بعد از انقلاب زنان در اجتماع حضور نداشتهاند. نگارش این کتابها برای این بود که چنین تصویر غلطی شکسته شود.»
این دو کتاب میتواند تا حدی خواننده را با فضایی که در آن خیرالنسا و دیگر بانوان ده صد خرو، با کمترین امکانات شروع به تهیه نان برای جبههها کردند، آشنا کند. روایتهایی از جنس خیرالنسا به خوبی حمایت، هوشیاری و مشارکت زنان را در انقلاب اسلامی به تصویر میکشد و خواندن آن میتواند در زمانهای که رسانههای مغرض و معاند نسخه زن، زندگی، آزادی برای زنان ایرانی میپیچند بیش از هر زمان دیگری مفید و درسآموز باشد.
خیرالنسا در قاب مستند
مستند خیرالنسا که در روزهای گذشته از طریق شبکههای مختلف صداوسیما پخش شدهاست و میتوان در فضای مجازی به آن دسترسی داشت، تصویر خیرالنسا صدخروی را برای تاریخ ثبت کردهاست؛ بانویی که در زمان ثبت این تصاویر بیش از ۹۰ سال از عمرش گذشته بود و در نهایت در سال ۱۳۹۹ دیده از جهان فروبست. این مستند در دو کتاب منتشر شده میتواند به شناخت خیرالنسا کمک کند.
اما تاریخ دفاع مقدس از زنان و مردانی مملو است که مانند این بانوی سبزواری، با دستهایی خالی کوشیدند به نوبه خود از جبههها پشتیبانی کنند.
مقام معظم رهبری زنده نگهداشتن یاد بانوی روستای «صد خرو» را جهاد نامیدند، این تأکید برای نشان دادن ثبت و نمایش بخشی از تاریخ دفاع مقدس است که جنبههای مردمی آن بیشتر از جنبههای نظامی است و متأسفانه در طول سالهای پس از دفاع مقدس کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست. با وجود گذشت بیش از سه دهه از پایان دفاع مقدس، با وجود آنکه بسیاری از شاهدان عینی آن واقعه بزرگ مانند بانو «خیرالنسا» دیده از جهان فرو بستهاند، اما میتوان با ثبت خاطرات افراد باقی مانده از حذف بخش مهمی از تاریخ دفاع مقدس جلوگیری کرد. اگر همت پژوهشگرانی که در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس فعالیت داشتند، نبود، خیرالنسا صدخروی امروز گمنام بود، همچنان که بسیاری از قهرمانان پشتیبانی از دفاع مقدس در گمنامی به سر میبرند. تاریخ شفاهی دفاع مقدس برای ثبت وقایع سالهای جنگ نیاز به یک اقدام مجاهدانه دارد.