امام جمعه ماهدشت:

یأس از رحمت الهی، جزء گناهان کبیره است

حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت خطبه ای مبنی بر کنترل هوای نفسانی و یاس رحمت الهی بیان کرد.
کد خبر: ۹۵۱۹۰۷۳
|
۱۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۲

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر کنترل هوای نفسانی و یاس رحمت الهی، به شرح زیر است:

یأس از رحمت الهی، جزو گناه‌هان کبیره است

«إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِیراً»(انفال، آیه 45)

ذكر مثل مدافعی است که در مقابل هجوم هوس‌ها، ما را و دل ما را محافظت می‌کند. دل خیلی آسیب‌پذیر است. دل ما، روح ما خیلی آسیب‌پذیر است. در مقابل چیزهایی تحت تأثیر قرار می‌گیریم؛ دل مجذوب به جاذبه‌های گوناگونی می‌شود. اگر بخواهیم دل که جای خداست، جایگاه خداست - رفیع‌ترین مرتبه در وجود انسان، دل انسان است؛ یعنی همان باطن و حقیقت وجودی انسان - سالم و پاکیزه بماند، مدافعی لازم است؛ این مدافع ذكر است. ذکر نمی‌گذارد که دل دستخوش تهاجم بی‌امان هوس‌های گوناگون شود و از دست برود. ذکر، دل را نگه می‌دارد که در فساد و در جاذبه‌های گمراه‌کننده غرق نشود. 

در همین رابطه، روایتی است که خیلی پرمعناست؛ می‌فرماید: «الذَّاكِرُ فِی الْغَافِلِینَ كَالْمُقَاتِلِ فِی الْفَارِّینَ»، در میدان جنگ، یک رزمنده را می‌بینید که دفاع می‌کند، ایستادگی می‌کند و از همه امکاناتش برای ضربه زدن به دشمن و جلوی تهاجم دشمن را گرفتن، استفاده می‌کند؛ اما رزمنده دیگر هم ممکن است باشد که بگریزد؛ طاقت تحمل از دست بدهد و از مقابل دشمن بگریزد. می‌فرماید ذاکر در میان جمع غافل، مثل همان سرباز رزمنده ایستادگی‌کننده است در میان کسانی که دارند فرار می‌کنند. ببینید؛ این تشبیه و تنظیر به همین لحاظ است، چون او دارد در مقابل تهاجم بیگانه دفاع و ایستادگی می‌کند، ذکر شما هم دارد ایستادگی می‌کند؛ دارد از مرز دفاع می‌کند؛ از مرز دل شما دارد دفاع می‌کند. 

در آیه شریفه قرآن که جزو آیات جهاد است، می‌بینید که می‌فرماید: «إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِیراً»(انفال، آیه 45) در میدان جهاد وقتی در مقابل تهاجم دشمن قرار گرفتید، ایستادگی کنید و ذکر کثیر خدا بکنید.

«فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِیراً» ثبات قدم به خرج بدهید، ایستادگی کنید و خدا را ذکر کنید. این ذکر خدا آنجا هم به درد می‌خورد. «لعلکم تفلحون» که این وسیله‌ای است برای اینکه شما به فلاح و کامیابی دست پیدا کنید. ذکر خدا؛ چرا؟ چون این ذکر، دل را قرص می‌کند. دل که قرص شد، دل که ثبات پیدا کرد، قدم هم ثبات پیدا می‌کند. در میدان جنگ این طوری است. در میدان جنگ، قبل از آنکه پاهای آنکه که سست عنصر است، به طرف عقب جبهه مشغول دویدن و فرار شود، دل ما فرار کرده. این دل ماست که جسم ما را به فرار وادار می‌کند؛ وإلا اگر دل ایستاده باشد، جسم می‌ایستد.

 در همه میدان‌های جنگ - هم میدان جنگ نظامی، هم میدان جنگ سیاسی، هم میدان جنگ اقتصادی، هم میدان جنگ تبلیغاتی - خدا را ذکر کنید که این ذکر خدا موجب فلاح و کامیابی شماست. ذکر خدا پشتوانه ثبات قدم است. بنابراین ذکر موجب می‌شود که ما بتوانیم در آن صراط مستقیم سلوک کنیم؛ پیش برویم. آن هدفی که ترسیم کردیم برای خودمان به عنوان مؤمن، به عنوان مسلمان، به عنوان پیرو یک مکتب مترقی، به عنوان کسانی که انگیزه داریم برای برپاداشتن این بنای رفیعی که خبر از شکوفایی تمدن اسلامی در آینده و در قرون آینده می‌دهد، احتیاج داریم به ذکر خدا تا بتوانیم در این جاده حرکت کنیم.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در ضمن حدیثی در بیان فضائل یکایک ائمه معصومین علیهم السلام، در خصوص وجود نازنین حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: «کسی‌که دوست دارد خوشحال و خندان، خداوند را ملاقات کند، باید ولایت علی بن موسی الرضا(ع) را داشته باشد»(مَنْ أَحَبَّ أَنْ یلْقَی اللَّهَ ضَاحِكاً مُسْتَبْشِراً فَلْیتَوَلَّ عَلِی بْنَ مُوسَی الرِّضَا)

راه و رسم بهره‌مندی از ولایت حضرت را هم شخص نازنین حضرت در این روایت مهم چنین بیان فرموده‌: «لَا یكُونُ‌ الْمُؤْمِنُ‌ مُؤْمِناً حَتَّی‌ یكُونَ‌ فِیهِ‌ ثَلَاثُ‌ خِصَالٍ‌ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیهِ فَالسُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ كِتْمَانُ سِرِّهِ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیهِ فَمُدَارَاةُ النَّاسِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ نَبِیهُ ص بِمُدَارَاةِ النَّاسِ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیهِ فَالصَّبْرُ فِی الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص256). 

حضرت برای دست‌یابی ما به گوهر ایمان که اصل و حقیقت آن، ولایت آل الله است(نَحْنُ أَرْكَانُ الْإِیمَان‌(بصائرالدرجات، ج1، ص63)؛ نَحْنُ‌ أَصْلُ الْإِیمَان‌(تفسیرفرات، ص102)؛ مَنْ تَرَكَ وَلَایةَ عَلِی خَرَجَ مِنَ الْإِیمَانِ(همان، ص91))، این سه صفت متعالی را در اولویت قرار می‌دهند:

1. کتمان سرّ، رازداری و آبروداری. 2. مدارای با مردم، خوش‌اخلاقی. 3. صبر و پایداری در مسیر رضایت الهی.

از این بخش سوم استفاده ای بکنم و آن اینکه فرمود : وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیهِ فَالصَّبْرُ فِی الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ ، این الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی دارد ، یعنی آنچه (سختی ها و مشکلات ) در زندگی فردی انسان رخ می دهد و آنچه(سختی ها و مشکلات ) در زندگی اجتماعی او رخ می دهد، این صبر باید یک جهت داشته باشد که صبر محقق شود و انسان مؤمن به خدای متعال صبر خودش را در مسیر رضایت الهی قرار می دهد، یکی از موضوعاتی که مورد رضایت خداست دین اسلام، خدای متعال این دین را انتخاب کرد، وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً (مائده/3)، اسلام دین مورد رضایت خداست، بنابراین انسان هرچه در مسیر اسلام انجام دهد، در مسیر رضایت الهی قدم برداشته، این یک مطلب قطعی است، بنابراین انسان اگر در جامعه اسلامی صبر را یکی از شاخصه های اصلی زندگی اجتماعی خود قرار دهد، در مسیر رضایت الهی حرکت کرده، صبر یعنی خسته نشدن، یعنی از بودن در مسیر اسلام انسان خسته نشود، صبر کند، بعد از اتمام جنگ نهروان،امیرالمؤمنین علیه السلام مردم را به جنگ مجدد بامعاویه دعوت نمود، تا ریشه فساد و تباهی خشکانده شود و جرثومه ضلالت و انحراف شکسته و بت بزرگ شامیان سرنگون شود.

اما این بار خواص امت و به تبع آنان، عموم مردم این دعوت حق را اجابت ننمودند و ازیاری حق رویگردان شدند. شهادت یاران وفادار حضرت علی علیه السلام در صفین و بعد ازآن، و تبلیغات زهر آگین معاویه و ایادی او درمیان لشکریان حضرت علی علیه السلام از سوی دیگر، روحیه مقاومت مردم را درهم شکست و تاب و توان ایستادگی را از آن ها گرفت. 

بزرگان قبایل با کیسه های زرشامی خریداری شدند و باوعده های شیرین ریاست و حکومت دست از یاری حضرت علی علیه السلام برداشتند. 

مردم عادی نیز با مشاهده رنگ به رنگ شدن بزرگان خود، دل به رفاه و راحتی دنیا بستند و زمینه شکست حق و غلبه معاویه را آماده کردند. همه گلایه های حضرت علی علیه السلام ازمردم به این دوران مربوط می شود.

دردناک ترین و پرغصه ترین کلمات آن حضرت در این زمان ایراد شد. تا جاییکه حضرت در خطبه ای فرمود (خطبه 17 نهج البلاغه):إِلَى اللَّهِ أَشْكُو مِنْ مَعْشَرٍ يَعِيشُونَ جُهَّالاً وَ يَمُوتُونَ ضُلَّالاً به خداوند شکایت می کنم از مردمی که جاهلانه زندگی می کنند و گمراه می میرند. و در خطبه ای دیگر (خطبه 27) فرمود: فَیَا عَجَباً! عَجَباً ـ وَ اللهِ ـ یُمِیتُ القَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ مِنِ اجْتِمَاعِ هؤُلاَءِ القَوْمِ عَلَى بَاطِلِهمْ، وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ! به خدا سوگند که چنین وضعی دل را می میراند و از هر سو غم و اندوه را بر آدمی چیره می سازد! این قوم بر باطل خویش متحد و همدستند و شما از محورحق جدا و پراکنده اید!فَقُبْحاً لَکُمْ وَ تَرَحاً رویتان سیاه و نامتان ننگ آلوده باد!، بعد می فرماید (در همین خطبه) فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی أَیَّامِ الحَرِّ قُلْتُمْ: هذِهِ حَمَارَّةُ الْقَیْظِ; أَمْهِلْنَا یُسَبَّخُ عَنَّا الحَرُّ. وَ إِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِى الشِّتَاءِ، قُلْتُمْ: «هذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ، أَمْهِلْنَا یَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ! چون در تابستان شما را به جهاد و جنگ فرا می خوانم، می گویید: اینک هوا در اوج گرماست; مهلتمان ده تا گرمای سخت فروکش کند، و چون در زمستان دستور بسیج می دهم و به جهاد می خوانمتان، می گویید: اینک اوج سرما است. مهلتمان ده تا سرمای سوزان بگذرد. خب این نشانه چیست؟ نشانه این است که در مسیر اسلام صبر و استقامت نکردند ، اسلامی که مورد رضایت خدای متعال است، یعنی این بی صبری و عدم استقامت امام جامعه را یعنی شخصیتی در سطح امیر المؤمنین علیه السلام را هم به ستوه آورده و این گونه آنان را مورد خطاب قرار می دهند تا بیدار شوند، درس ما این می شود که اگر در زمان کسی که مزه با معصومین بودن را به ما چشاند، امام خمینی ره شخصیتی بی نظیر و سرآمدی بود که مزه بودن با امام معصوم را به ما چشاند، مسیر که علمای اسلام از میان کلام معصومین استخراج کردند و امام آن را تبدیل به یک نظریه همیشگی کرد و در میدان عملیاتی کرد یعنی ولایت فقیه را، مطمئنا این همان مسیر رضایت الهی است، بنابر این صبر و استقامت در این مسیر هم مورد رضایت خدای متعال است، یک آسیب در این مسیر وجود دارد که این توصیه می شود و آن، آسیب انفعال است... انفعال یعنی چه؟ یعنی روحیه‌ی ضعیف، خود را ناتوان پنداشتن، ناتوان‌پنداری خود، احساس کنند که دیگر [نمی‌توانند]. 

احساس بن‌بست در امور، احساس عدم امکان فرج، این روحیه ی انفعال است. یأس از رحمت الهی یکی از آثار این [انفعال] است که یکی از گناهان کبیره است. که خدای متعال فرمود: لَا تَیاَسوا مِن رَوحِ الله؛ از گناهانی که ذکر می‌کنند، جزو گناه‌های کبیره است، یأس از رحمت الهی است.

این ناشی از انفعال است که انسان احساس بن‌بست کند و بگوید دیگر هیچ کار نمی‌شود، کرد؛ این سمّ خطرناکی است. برای مدیر یک مجموعه، برای مسئول یک مجموعه واقعاً سم است که احساس بن‌بست کند. و دشمنان هم خیلی روی این سعی میکنند و القاء می‌کنند این معنا را؛ به همه‌ی ماها، [به شکل‌ها و] جورهای مختلف؛ با ملاقات، با گفت وگو، با شعار، با مصاحبه، با خبر، با بعضی از فعّالیّت های عملیّاتی سعی میکنند در طرف مقابل خودشان ــ حالا هر کسی که هست ــ ایجاد یأس و انفعال و بن‌بست و مانند این‌ها بکنند. این هم این [آسیب] است. البتّه ما در مقابل این آسیب [یعنی] انفعال، دستمان باز است؛ یعنی ما راه مقابله‌ی با این انفعال را الحمدلله در نظام جمهوری اسلامی داریم. اوّلاً وعده‌های الهی است، آیات قرآن که وعده‌های تخلّف‌ناپذیر پروردگار است. در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران بعد از آنکه احساسات دشمن را در مقابل ما و نسبت به ما افشا می‌کند و می‌گوید : اِن تَمسَسکُم حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَ اِن تُصِبکُم سَیِّئَةٌ یَفرَحوا بِها، بعد می‌گوید : وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛  قرآن راه مقابله‌ی با دشمن را به ما نشان می‌دهد: «صبر» و «تقوا» ، امام عزیز ما این مفاهیم ارزشمند را با ما آموخت و این درس در تاریخ ماند چون امام نه فقط سرآمد روزگار ما بلکه از سرآمدان تاریخ ایران است که هیچکس و هیچ جریانی قادر به حذف او از حافظه تاریخ و یا تحریفِ «موثر، طولانی و ماندگار» او نخواهد بود؛ چرا که خورشید را نمی‌توان پشت ابر پنهان کرد. وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا ، امام عزیز با این دو سلاح یعنی صبر و تقوا راه را بر کید و مکر دشمنان بست  و با دو عامل نرم‌افزاری و تحولات عظیم تاریخی را بوجود آورد ، و آن دو عامل  «ایمان» و «امید» بود که تحولات شگفت انگیزی را به نتیجه رساند و این تحولات در سه سطح بود ، در سطح کشور، امت اسلامی و سطح جهان ، حضرت آقا در سخنرانی مراسم ارتحال امام ره فرمودند بعد اشاره به این نکات که « هرکسی و هر مجموعه و جریانی که به «ایران، منافع ملی، بهبود اوضاع اقتصادی، پیشرفت کشور و عزت ملی» علاقه‌مند است، باید همه سعی خود را در تقویت «ایمان» و «امید» مردم و جامعه به کار گیرد.» ، اول مخاطب مسئولان کشور هستند در سه قوه و بعد مردم عزیز ، مسئولین با کار جهادی ، با اولویت قرار دادن شعار سال ، با نگاه ویژه به مسئله خدمت به مردم ، با اقدامات زیر بنایی فرهنگی و اجتماعی ، میتوانند پمپاژ ایمان و امید کنند در جامعه . ببینید همین موشک فتاح را که رونمایی کردند ، این نتیجه اقدام و فعالیت و کار جهادی است ، این هم به ایمان مردم کمک می کند و هم امید را زیاد می کند ، ایمان به خدا که وعده نصرت مؤمنین را داده ، ایمان به دین اسلام که معارف دین ما را به سمت خودباوری و تکیه بر توان و دانش خود هدایت می کند ، یعنی این اسلام است که فضا را برای ما باز کرده و الا حکومت دست نشانده پهلوی که دغدغه ای در این حوزه نداشت و اساسا آمریکا نمی گذاشت وارد این عرصه ها شود ، دلیل ش وجود هزاران مستشار نظامی در این کشور بود ، تاریخ این مقطع را بخوانید ، رونمایی از این موشک امید مردم را بالا می برد چون سطح امنیت کشور را ارتقاء می دهد و فکر حمله را از دشمنان می گیرد و بازدارندگی ایجاد می کند ، امید به وجود استقلال، وجود آزادی، وجود جمهوری اسلامی افزایش می دهد ، سایر اقدامات مسولین هم همین نتیجه را در بر دارد، اقداماتی که براساس اهداف تعیین شده در اسناد بالادستی که رهبر معظم انقلاب ابلاغ کردند ، انجام شود مانند اقتصاد مقاومتی که در زمانی که مطرح شد نه تنها عمل نکردند که نسخه بدل آن را هم زدند و آنرا عملیاتی کردند و هیچ نتیجه ای جز عقب ماندگی برای کشور و ملت نداشت آن برجام کذایی که حالا که بوی انتخابات به دماغشان خورده، باز دارند همان فضا را مطرح می کنند، ای سخن این نیست که ما داریم موافق یا مخالف یک جریان سیاسی حرف می زنیم، داریم از یک انحراف و تحریف حرف می زنیم که مملوء از اندیشه مخرب غربی است، که با گله های رهبر معظم انقلاب از اقدامات دهه ٩٠در حوزه اقتصادی و حوزه های سیاست دیپلماسی آن دوره و همچنین آثار برجای مانده در اقتصاد ما از آن دوره، انسان پی به اشتباه بودن آن اندیشه می برد که یک انحراف است و باید با این نوع انحراف مقابله کرد چون آن انحراف سلیقه ای نیست که انسان وجود آن سلیقه را مفید بداند، آن یک اندیشه است که تمام اهداف و آرمان های اصیل و بلند ما را موریانه وار هدف قرار می دهد که باید نسبت به آن روشنگری کرد و هوشیار بود.

ارسال نظرات
پر بیننده ها