به گزارش خبرگزاری بسیج، سوره حج بیست دومین سوره و از سورههای مدنی قرآن است که در جزء ۱۷ جای دارد. این سوره به مناسبت اشاره به احکام و مسائل حج در آیات ۲۵ تا ۳۷ و نیز فرمان اعلان عمومی حج، به این نام برگزیده شده است.
این سوره شامل چندین حکم فقهی حج مانند وجوب حج، احکام قربانی، حلال بودن گوشت حیوانات، وجوب طواف خانه خدا در حج و... است.
آیه ۲۷ مبنی بر اعلام عموم حج، آیه ۳۲ درباره تعظیم شعائر و آیه ۳۸ درباره دفاع خداوند از مؤمنان از آیات نامدار سوره حج است. برای قرائت این سوره ثوابی همانند پاداش حجگذار و عمرهگذار نقل شده است.
آیه ۳۹ مشهور به آیه اذن جهاد از مهمترین آیههایی این سوره و اولین آیه برای جواز جهاد با مشرکین است
نامگذاری
نام حج از آیه ۲۷ این سوره برگرفته شده است و افزون بر این به دلیل اهمیت موضوع حج و وجود برخی از احکام حج در آیات ۲۵ تا ۳۷ این سوره و نیز اعلان عمومی حج در آیه ۲۷، این نامگذاری صورت گرفته است.
محل و ترتیب نزول
سوره حج جزو سورههای مدنی و در ترتیب نزول، صد و چهارمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، بیست و دومین سوره است و در جزء ۱۷ قرآن جای دارد.
نویسندگان تاریخ قرآن در مکی یا مدنی بودن این سوره اختلاف دارند؛ برخی آن را به جز چند آیه مکی و جمعی دیگر بر این باورند که به دلیل تناسب آیات این سوره با وضع مسلمانان در مدینه و تاکید برخی آیات بر مسأله جهاد و تبیین دستور حج و جزئیات آن، به نظر میرسد به جز چند آیه، باقی سوره در مدینه نازل شده است.
علامه طباطبایی نیز معتقد است از سیاق این سوره برمیآید که در مدینه نازل شده و نزول آن در اوایل هجرت پیامبر و قبل از غزوه بدر بوده است.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره حج ۷۸ آیه، ۱۲۸۲ کلمه و ۵۳۱۵ حرف دارد. از نظر حجم از سورههای مثانی و نسبتا متوسط است و دقیقا نیم جزء قرآن را در بردارد.
آیات ۱۸ و ۷۷ سوره حج سجدههای مستحب دارد و ششمین سوره از سورههای چهارده گانه سجدهدار است.
محتوا
سوره حج را درصدد بیان تفصیلی اصول دین به صورتی که موحد و مشرک از آن بهره ببرند و بیان اجمالی برخی از فروع دین که تنها مؤمنان از آن استفاده کنند، دانستهاند.
در این سوره توحید و لزوم پرستش خدای یکتا، هشدار نسبت به شرکگرایی و پیامدهای منفی آن و قطعی بودن روز قیامت و زلزله سهمگین آن مورد تاکید قرار گرفته و به برخی از فروع دین مانند ابعاد معنوی و فقهی حج، جهاد با خودکامگان، نماز و پیوند آن با خدا، زکات و حقوق مالی دیگر و امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده است.
تبیین برخی از ارزشهای اخلاقی مانند توکل و اعتماد به خداوند، هشدار نسبت به انجام گناه و نافرمانی خدا و پیوستگی تقوا، عمل صالح و نصرت الهی نیز از دیگر مباحث این سوره است.
در سوره حج از مجادله بدون دانش و آگاهی درباره خداوند و پیروی از هر شیطان سرکشی پرهیز داده و با ترسیم چهره واقعی دو گروه که یکی در راه الله و دیگری در راه طاغوت با هم درگیر هستند، عجز و ناتوانی کافران زورگو را در قالب یک ضربالمثل بیان میکند.
برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره حج عبارت است از:
پردهداری کعبه توسط ابراهیم(ع) (آیه ۲۶)
جدال دو خصم درباره پروردگار در جنگ بدر (آیههای ۱۹ تا ۲۴)
تکذیب پیامبران پیشین و عذاب اقوام ناسپاس (آیههای ۴۲-۴۸)
شأن نزول برخی از آیات
پیرامون دو آیه از سوره حج شأن نزولهایی روایت شده است.
دینداری فصلی
درباره آیه یازدهم سوره حج «و منَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّـهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ؛ و از ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر یک حال [و بدون عمل] مىپرستد. پس اگر خیرى به او برسد بدان اطمينان یابد، و چون بلايى بدو رسد روى برتابد. در دنيا و آخرت زيان ديده است. اين است همان زيان آشكار.» دو شأن نزول بیان شده است:
برخی مفسران گویند این آیه درباره اعرابی نازل شد که از بیابان به مدینه آمده و مسلمان شدند و تا زمانی که زندگی آسودهای داشتند، بر ایمان خود مطمئن میشدند ولی اگر زیانی میدیدند یا سهم زکات آنان دیر میرسید، شیطان آنان را وسوسه میکرد که از این دین جز شر به آنان نرسیده و به آیین سابق بازمیگشتند که این آیه درباره آنان نازل شد.
عطیة بن ابی سعید خُدری میگوید این آیه درباره یک یهودی تازه مسلمان شده نازل شد که پس از اسلام آوردنش نابینا شد و مالش از دست رفت و پسرش مُرد؛ به همین دلیل اسلام را بدشگون دانست و نزد پیامبر اسلام(ص) آمد و درخواست فسخ بیعت کرد. پیامبر(ص) فرمود: بیعت اسلام بر نمیگردد ولی آن یهودی گفت من از این دین خیری ندیدم. پیامبر(ص) به او فرمود: اسلام مانند آتش، زنگار آهن و نقره و طلا را میپالاند و انسان را به بوته آزمایش میکشد. بعد از این گفتگو بود که آیه یازدهم سوره حج نازل شد.
جدال درباره پروردگار
درباره شأن نزول آیه ۱۹ سوره حج «هَـٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ؛ اين دو [گروه،] دشمنان يكديگرند كه در باره پروردگارشان با هم ستيزه مىكنند، و كسانى كه كفر ورزيدند، جامههايى از آتش برايشان بريده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ريخته مىشود.» آمده است دو گروه خصم که بر سر پروردگار جدال میکردند از یک سو حمزه و ابوعبیده بن الحرث و علی بن ابی طالب و از سوی دیگر عتبه، شیبه و ولید بن عقبه بودند و عدهای نیز با اسناد به امام علی(ع) روایت کردهاند که آیات ۱۲ تا ۱۹ سوره حج درباره جنگ بدر نازل شده است. از ابن عباس نیز نقل شده که این آیه درباره مجادله یهودیان و مسیحیان با مسلمانان درباره تقدم خود، کتاب و پیامبرشان به خدا نازل شد.
امام حسین(ع) درپاسخ به سوالی درباره آیه فرموده که این دو خصم ما و بنی امیه هستیم، ما می گوییم خداوند راست گفته است ولی بنی امیه می گویند خداوند دروغ گفته است و ما در قیامت با آنان دشمنی می کنی.
آیات مشهور
آیاتی از سوره حج جزو آیات مشهور و نامدار است.
آیه پیشنهاد خودکشی به مخالفان پیامبر
مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ تر جمه:هر کس گمان میکند که خدا پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و از این نظر عصبانی است، هر کاری از دستش ساخته است بکند)، ریسمانی به سقف خانه خود بیاویزد، و خود را حلق آویز و نَفَس خود را قطع کند (و تا لبه پرتگاه مرگ پیش رود)؛ ببیند آیا این کار خشم او را فرو مینشاند؟!
مشرکان مکه همواره می پنداشتند که آن چه را پیامبر آورده دروغ و ساختگی است از اینرو منتظر بودند که دین و آیینش از بین برود و نشانی از آن باقی نماند و در زمین منتشر نشود اما پس از این که پیامبر به مدینه هجرت کرد و نصرت الهی فراگیر شد و نام پیامبر و آیینش پرآوازه شد به شدت خشمگین شدند. خداوند در این آیه آنها را توبیخ و نکوهش کرده و توصیه میکند که هر کس از این موقعیت و شهرت پیامبر و دینش و یاریای که از سوی پروردگارش میشود ناراحت و خشمگین است و هنوز میپندارد که خداوند پیامبرش را در دنیا با نام پرآوازه و نشر دینش و در آخرت با آمرزش و رحمت نسبت به او و مؤمنان یاری نمیکند؛ ریسمانی را به تنه درخت نخل و مانند آن ببندد و خود را حلقآویز کند و ببیند آیا با این کار خشم و غیظش فرو می نشیند؟؟!!
علامه طباطبایی در المیزان احتمالات دیگر در تفسیر آیه را بی ارتباط با آیات قبل دانسته مانند این انسان همواره باید به خداوند امیدوار باشد و حتی اگر کسی میپندارد خداوند یاریاش نمیکند و هیچ امیدی به خداوند ندارد و خشمگین است به وسیله ریسمانی به آسمان صعود کند و در آسمان راه برود و قطع مسافت کند ( و هر نقشه ای دارد اجرا کند) ولی بداند که هیچ نفعی نصیبش نخواهد شد و با این کار هم، غیظ و خشمش فرو نخواهد نشست. این احتمال افزون بر منقطع بودن از آیات قبل در صورتی قابل قبول بود که تعبیر آیه این بود (من ظنّ ان لن ینصره الله...) در صورتی که تعبیر آیه (من کان یظن ...) است که به معنای استمرار این گمان(عدم نصرت خداوند در حق پیامبر و مؤمنان) در گذشته است که منظور گمان باطل مشرکان است.
برخی از مفسران آیه را مخصوص پیامبر ندانسته و احتمال دادهاند معناى آيه اين باشد كه فضانوردى نيز انسان بى خدا را آرام نمىكند. با این توجیه که كلمه «بِسَبَبٍ إِلَى السَّماءِ» مراد وسيله فضانوردى و كلمه «لْيَقْطَعْ» به معناى پيمودن راه باشد كه در اين صورت اين آيه از معجزات علمى و پيشگوئىهاى قرآن است وپیام آیه این است که مشكل روحى بشر حتّى با تكنولوژى پيشرفته و فضانوردى نيز حل نمىشود.
آیه اعلام عمومی حج
«وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴿۲۷﴾»
(و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى -كه از هر راه دورى مىآيند- به سوى تو روى آورند.)
حج را به معنای قصد دانستهاند و اگر اعمال مخصوص در بیت الحرام را که اولین بار توسط حضرت ابراهیم تشریع شد و در شریعت محمدی نیز جریان یافت، حج نامیدهاند، به این جهت است که هرکه بخواهد این اعمال را انجام دهد باید قصد خانه خدا کند. بیشتر مفسران این آیه را خطاب به ابراهیم دانستهاند که مردم را با صدای بلند برای انجام اعمال حج ندا دهد و آنها را به وجوب حج آگاه سازد.
برخی نیز این آیه را خطاب به پیامبر اسلام(ص) دانستهاند؛ ولی علامه طباطبایی این نظر را با نظم و سیاق آیات مرتبط نمیداند چون به نظر او جمله «اذّن فی الناس...» عطف به جمله «لا تشرک بی شیئا» در آیه ۲۶ است که خطاب به ابراهیم است.
آیه مناسک حج(۲۹)
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ(ترجمه: آن گاه باید مناسک حج و حلق و تقصیر را به جای آرند (یعنی سر بتراشند و ناخن و موی بسترند تا از احرام به درآیند) و به هر نذر و عهدی که (در حج) کردند (یا به هر پیمانی که با خدا و خلق بستهاند) وفا کنند و طواف را گرد خانه عتیق (بیت الحرام کعبه) به جای آرند.)
براساس روایتی از امام صادق(ع) این آیه را امام برای یکی از اصحابش به گونه٬ای تأویل وبرای دیگری به گونهای تفسیر کرده است. ذريح محاربى به امام صادق عليه السّلام گفت خداوند در كتابش به من امرى فرموده من دوست دارم كه آن را عمل نمايم. فرمود: آن چيست؟گفت این آیه قرآن (ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ)«آنگاه آلودگىهايشان را برطرف سازند و به نذرهاى خود وفا كنند».فرمود: منظور از «برطرفسازى آلودگىها» ملاقات با امام است و منظور از «وفاى به نذر» انجام مناسک حج است. عبدالله بن سنان گويد: پس از آن من به خدمت امام صادق عليه السّلام رفتم و گفتم: قربانت گردم! منظور از اين آيه چيست؟ فرمود: منظور كوتاه كردن شارب، چيدن ناخن و همانند آن است. عبدالله بن سنان گفت به امام گفتم: فدايت شوم! ذريح محاربى از قول شما برای من نقل کرد كه به او فرموديد: منظور از «ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ برطرفسازى آلودگىها» ملاقات با امام است و منظور از «وفاى به نذر» انجام مناسک حج است.فرمود: ذريح راست گفته و تو هم راست گفتى، چرا كه همانا براى قرآن ظاهر و باطنى است و چه كسى مىتواند همانند ذريح آن را تحمّل كند؟!
فیض کاشانی در الوافی در تبیین حدیث می گوید جهت اشتراک در تفسیر و تأویل آیه این است که در هر دو تطهیر است، تفسیر آیه مربوط به تطهیر از آلودگی های ظاهری است و تأویل آیه که دیدار با امام(ع) است تطهیر از نادانی و کوری است ( که آلودگی های باطنی است).
آیه تعظیم شعائر (۳۲)
« ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴿۳۲﴾»
(اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى] از پاكى دل هاست.)
شعائر الهی را علامتهایی دانستهاند که خداوند آنها را برای اطاعتش وضع کرده است.
مفسران شعائر را شامل همه سرفصلهای آیینهای الهی و برنامههای کلی دین دانستهاند که انسان را به یاد خدا میاندازد و مناسک حج و مساله قربانی حج فقط بخشی از این شعائر است؛ بر این اساس دلیلی برای تخصیص بزرگداشت شعائر بر خصوص قربانی حج وجود ندارد، بلکه شامل دیگر شعائر الهی نیز میشود.
علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه ۱۵۸ سوره بقره تصریح کرده که شعائر مقید به صفا و مروه نیست و هر چیزی که از شعائر و آیات و علاماتی باشد که یادآور خداست تعظیمش نشانهی تقوای دل است.
ارتباط تعظیم شعائر با تقوای دل را نیز به این دلیل دانستهاند که حقیقت تقوا و احتراز از معاصی امری معنوی است که از دل سرچشمه میگیرد؛ همانطور که در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده است به سینه خود اشاره کرد و فرمود: حقیقت تقوا اینجاست.
آیه دفاع خدا از مومنان (۳۸)
« إِنَّ اللَّـهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ﴿۳۸﴾»
(قطعاً خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند، زيرا خدا هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد.)
این آیه به پشتیبانی خداوند از مومنانی که تحت فشار مشرکان قرار داشتند، اشاره دارد؛ چراکه مقاومت در برابر خرافات مشرکان، ممکن بود آتش خشم آنان را برانگیزد؛ به همین دلیل خداوند برای دلگرمی مومنان خود را حامی آنان معرفی میکند. مفسران این وعده الهی را مخصوص زمان پیامبر ندانستهاند بلکه آن را وعده میدانند که در همه زمانها تخلف ناپذیر است.
در روایتی امام صادق(ع) در پاسخ به سوالی در باره آیه، امامان معصوم (ع) را مصداق مؤمنانی دانسته که خداوند از آنان دفاع میکند در برابر اسراری که شیعیان فاش میسازند.
آیه اذن جهاد(۳۹)
« أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴿۳۹﴾»
(به مسلمانان که مورد قتل (و غارت) قرار گرفتهاند رخصت (جنگ با دشمنان) داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است.)
آیه اذن جهاد، اولین آیهای است که خداوند به پیامبر(ص) و مسلمانان دستور جهاد با مشرکین و ستمگران را میدهد
فضایل و خواص
برای تلاوت سوره حج فضایل و خواصی نقل شده است؛ ازجمله اینکه: هر کس سوره حج را قرائت کند مانند آن است که حج و عمرهای به جا آورده و به تعداد کسانی که در گذشته و آینده، حج و عمره گزاردهاند، ثواب به او داده خواهد شد.
از امام صادق(ع) نیز روایت است: کسی که هر سه روز یک بار سوره حج را تلاوت نماید، در همان سال به زیارت خانه خدا نایل خواهد شد و اگر در سفر حج از دنیا برود، وارد بهشت خواهد شد.