به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر گرامیداشت روز ۱۳ آبان و جهاد تبیین، به شرح زیر است:
اسلام دینی است که خودسازی را توصیه میکند برای جامعه سازی و افرادی که خودساخته شدند میتوانند در آن جامعه نقش آفرینی کنند برای تشکیل و بقاء آن، این یکی از نکات مهمی است که باید مورد توجه برنامه ریزان فرهنگی قرار گیرد، حضرت آقا هم در کلامی میفرمایند که در همه فعالیتها جهت گیری باید جهت گیری به سمت تشکیل جامعه اسلامی و تمدن اسلامی باشد فلذا افراد حاضر در این جامعه رشد معنویت شان موضوعیت پیدا میکند که در بیانیه گام دوم هم همین نکته یعنی معنویت به عنوان یکی از عناصر مهم در مسیر حرکتی گام دوم انقلاب اسلامی شمرده شده است و یکی از موضوعات مهم در مسئله تربیت، مسئله تربیت نفس است که چند هفتهای داریم در خصوص اش نکاتی را بیان میکنیم، چون گرفتاری همهی ما در تصمیمها، فعالیتها، موضع گیریها، سخن گفتنها، شنیدنها، دیدنها این است که ملاک عمل هوای نفس است، اگر نفس تربیت نشد و اگر این نفس تربیت نشده در درون انسانی باشد که مسئولیتی به عهده گرفته باشد در هر سطحی برخی اوقات میشود مانند کسی که هرکه به او مراجعه میکند، دنبال اینست که یک سودی از او ببرد تا مسئولیت خودش را، موقعیت مالی خودش را تقویت کند مانند گرگ درندهای شکاری را میبیند، او را دیگر رها نمیکند لذا امیر المومین علی علیه السلام میفرمایند: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ» (نهجالبلاغه، ص ۴۲۷) با مردم در اعماق قلب خود مهربان باش؛ یعنی مهربانی فقط به زبان نباشد. أَشْعِرْ معنایش این است که در باطن قلبت [مهربان]باش نه اینکه انسان هیجانی ظاهری پیدا کند و مثلاً فرض کنید که یک وقت احساس محبتی هم به مردمی بکند که یک احساساتی بروز میدهند؛ نه، عمیقاً نسبت به مردم مهربان باشد این عمق مهربانی به مردم خیلی چیز مهمی است که از کلمه «أَشْعِرْ» استفاده میشود «وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُم»، علاوه براینکه باید با مردم مهربان بود، باید محبت هم به آنها داشت؛ یعنی دوست داشت آنها را یک وقت انسان با یکی صرفاً مهربانی میکند، اما مهربانی در واقع یک رفتار است، یک وقت هست که نه علاوه بر مهربانی کردن و ترحم کردن، واقعاً دوست میدارد آنها را... «وَ اللُّطْفَ بِهِمْ» یکی هم [اینکه]به آنها لطف داشته باش. لطف یعنی رفتاری که از آن به مردم خیر و محبت برسد؛ رفتار محبتآمیز، رفتاری که از آن به مردم محبتی هم برسد. این هم لطف.
«وَ لَا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیا»؛ نقطه مقابل این سه خصوصیت، یعنی مهربانی و محبت و لطف این است که خیلی از حکام دنیا و زمامداران دنیا این طوری هستند - میفرماید مانند «سَبُع ضار»ی نباش - سَبُع یعنی درنده، ضاری هم یعنی آن سَبُع عادت کرده و آماده شکار مثل گرگ خون خوار. مثلاً در تعبیر فارسی ما گرگ درنده یا گرگ گرسنه؛ اینطوری نباش ضاری یعنی آن حیوان عادت کرده به صید که آماده صید است در هر لحظهای از لحظات «تَغْتَنِمُ أَکْلَهُم» این طور نباش که خوردن آنها را، بلعیدن آنها را غنیمت بشمری. برخی ممکن است مسئولیتی در هر سطحی داشته باشند، اگر اون تربیت نفس نباشد، این نوع عملکرد را دارند، هر ارباب رجوعی میآید دنبال این است که یک سودی از او ببرد، بنا بر روایت ارباب رجوع را یک شکار میبیند، چه با رشوه، چه با زدو بند، چه کسی که سرمایهای دارد با نزول دادن و موضوعات دیگر، اینها هم برای شخص خسارت ایجاد میکند و هم برای جامعهای که این مسائل وجود داشته باشد. (قل أعوذ برب الناس)
امام خمینی رضوان الله علیه در تحلیل تاریخ انبیاء علیهم السلام به نکتهی مهم مبارزه آنها علیه جریان استکبار اشاره میفرمایند در صحیفه نور، ج ۵، ص ۴۷: «کسی که به تاریخ انبیا توجه بکند، میبیند که انبیا از تودهها در آمدند و حمله کردند به قدرتمندها، از بین همین تودهها. حضرت موسی یک شبانی بود با یک عصا از همین تودهها و بر ضد فرعون قیام کرد و تا آنجا رساند. پیغمبر خودمان که تاریخش نزدیک است... شخصی بود که از همین تودهها و جمعیتها بود و با همینها بود و از بدو بعثت تا آخر، با قدرتمندها و باغدارها و مکنتدارها و سرمایهدارها همیشه در جدال بود. پیغمبرها از این تودهها بودند و قدرتمندها را میترساندند، نه از قدرتمندها بودند برای اینکه تودهها را چه بکنند.»
وقتی که شما تاریخ را میبینید و ملاحظه میکنید، از آن اول که رسول اکرم قیام کردند، با همین مردم فقیر، با همین مردم مستضعف ایشان قیام کردند. در مقابل آنقلدرها و آنزورگوها و آنباغدارها و آنمکنتدارها و قافلهدارها که در آنوقت مظهر طاغوتی بودند... کسی که قرآن را مطالعه کند و ببیند که وضع قرآن چه بوده است؟ قرآنی که سند اسلام است و کسی که شارع اسلام را، رسول اکرم را ملاحظه کند و تاریخ او را ببیند و وضع زندگی او را ببیند میداند که قرآن در مقاتله با قلدرها آیات زیاد دارد و رسول اکرم (ص) سیرهاش این بود که از اول مقاتله میکرد با این اشخاص که میخواستند مردم را استثمار کنند، میخواستند مردم را استخدام کنند؛ بر اینها قیام کرد».
رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنهای در جمعبندی شاخصهای منظومه فکر سیاسی امام راحل، اصل استکبارستیزی را از شاخصهای اصلی راه امام خمینی معرفی کردند. همچنین ایشان ریشه قرآنی استکبارستیزی را بیان کردند: «آیهی شریفهی قرآن میفرماید: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی» (بقره: ۲۵۶). این فقره، اعتصام به حبلاللَّه را برای ما معنا میکند. تمسک به حبلاللَّه، با ایمان باللَّه و کفر به طاغوت است. امروز طاغوت اعظم در دنیا، رژیم ایالات متحده امریکاست... در بسیاری از بخشهای امت اسلامی ایمان باللَّه هست؛ اما کفر به طاغوت نیست. کفر به طاغوت لازم است. بدون کفر به طاغوت، تمسک به عروهی وثقای الهی امکانپذیر نیست. کفر به طاغوت نشان دهنده اش همان استکبار ستیزی است و ما در راهپیمائیها و برنامهها که شعار میدهیم ناظر به ضرورت بیان همین نکته است که باید جدا از اینکه در قلب بغض داریم در عمل هم خودش را نشان دهد چرا که مقدمه ورود ایمان، خروج کفر است، در آیه شریفه هم ابتدا کفر به طاغوت را مطرح فرمود و بعد ایمان به خدا را بنابرین مسئله مهم است. حالا ممکن است برخی افراد یا جریانهای سیاسی جوری دیگر بگویند و بنویسند و مدیریت کنند، اما ملاک عمل ما باید قرآن باشد. قرآن تکلیف ما را با دشمنان و مستکبرین روشن کرده و آیات متعدد و جریانهای متعددی دارد، در کنار آن حوادثی که در تاریخ و دوران خودمان رخ داده گویای تایید رفتار طاغوتیان و مستکبرین است، در تاریخ انقلاب اسلامی سیزده آبان بهدلیل پوشش سه مقطع خاص و سه حادثه مهم تاریخی در حماسه استکبارستیزی ملت با بصیرت ایران اسلامی در سالهای ۴۳، ۵۷ و ۵۸ از اهمیت و حساسیت ویژهای برخوردار بوده ۱۳ است، آبان ۴۳ تبعید امام ره به ترکیه، ۱۳ آبان ۵۷ تظاهرات دانش آموزان به سمت دانشگاه تهران و به همراه دانشجویان که با تیراندازی ماموران شاه ۵۶ نفر شهید و مجروح شدند و ۱۳ آبان ۵۸ تسخیر لانه جاسوسی یعنی سفارت آمریکا بود و این اهمیت در گذر زمان با توجه به تحولات و متغیرهای گوناگون در عرصه سیاسی و امنیتی تشدید شده است.
با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی ایران و تقابل همهجانبه بین جمهوری اسلامی ایران با رژیم استکباری آمریکا، چشمانداز صحنه تقابل نظام جمهوری اسلامی با آمریکا بسیار گسترده شده است: از یکطرف قدرت ایران و عمق راهبردی جمهوری اسلامی بسیار گسترده شده و از سوی دیگر هیمنه و منطقه سیطره آمریکا کاسته شده و ایالات متحده دوران افول و نزول خود در منطقه غرب آسیا را میگذراند.
با این حال هستند کسانی که هنوز نسبت به ماهیت و مبانی تقابل انقلاب اسلامی با آمریکا توجیه نبوده و هر از چندگاهی آگاهانه یا ناآگاهانه نسخه مذاکره و تسلیم در برابر آمریکا را ارائه میکنند. از این رو تا این خط فکری خائنانه یا جاهلانه و یا غافلانه وجود دارد، «تبیین» حقایق نیز باید با قدرت از سوی جبهه انقلاب دنبال شود. کما اینکه اگر تاریخ این سه حادثه ۱۳ آبانی را مرورو کنیم، میبینیم این سه حماسه با تبیینگری شروع شد و در تاریخ ماندگار شد. اگر تبیینگریهای امام خمینی رضوان الله علیه نبود، بصیرتی در متن جامعه نمیجوشید و تبدیل به حماسههای سهگانه ۱۳ آبان نمیشد. در این شرایط و روزگار نیز کماکان، «جهاد تبیین» یکی از مهمترین راهکارهای استکبارستیزی است. این جهت دهی واقعی که حضرت آقا در جریان حملات پی در پی رژیم موقت صهیونسیتی میکنند و جهت فلش را به سمت آمریکا میبرند بخاطر همین است، سر خط گم نشود، این نبرد اولا نبرد صرفا اسرائیلی – فلسطینی تلقی نشود، در سخنرانی اخیرشان فرمودند: میدان نبرد، میدان نبرد حق و باطل است، این یعنی این نبرد، نبرد همهی جبهه حق است با همهی جبههی باطل، تکلیف خودت را مشخص کن با حقی یا با باطل، ببین کجا ایستادهای؟ و برای تقویت جبهه حق چه کار کردی؟ چه تصمیمی گرفتی؟ چه موضعی گرفتی؟ چه درسی را دادی؟ معلم گرامی در مدرسه از مرز حق چقدر دفاع کردی؟ چقدر مرزبانی عقاید دانش آموزان را کردی؟ نمیتوان گفت من نه با این طرف هستم نه با آن طرف، هیچ وقت سکوت به نفع حق نبوده، سکوت و عدم موضع گیری همه اش به نفع باطل بوده، پس با همین حرف هم موضع خودت را مشخص میکنی! همهی این موضوعات برای آماده شدن برای آن رویاروی نهایی حق و باطل است، یعنی رویاروی امام زمان عج با باطل، آنجا سکوت معنایی ندارد، روز عاشورا ساکتین، منفعتی برای امام حسین ع داشتند؟ آنهایی که به ظاهر تعیین موضع نکردند، نفعی برای حرکت امام حسین ع ایجاد کردند؟ ما الان امام معصوم حی و حاضر داریم! هیچ وقت پرسیده ایم از خودمان که چکار میکنیم؟ محرم و صفر عزاداری کردنها برای چیست؟ درسها و عبرتهای عاشورا برای اینست که ما الان نسبت به امام زمانمان، آنگونه نباشیم! امامی که همیشه به یاد ماست که در توقیع شریفشان برای شیخ مفید ره میفرمایند: اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ، ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم وَلَوْلا ذلِکَ که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشه کن میکنند.
امامی که اینگونه نسبت به ما عمل میکند، ما چگونه ایم نسبت به او؟ امامی که حجت خداست بر روی زمین بکُم یُنَزِّلُ الغیثَ وَ بِکُم یُمسکُ السَّماءَ أن تَقَعَ عَلى الأرض إلّا باذنِهِ وَ بکُم یُنَفِّسُ الهَمَّ وَ یَکشِفُ الضُّرَّ به سبب شماست که (خداوند) باران را فرو مىفرستد و به سبب شما آسمان را از اینکه بىرخصت او بر اهلش فرو ریزد باز مىدارد. به وسیلهى شماست که اندوه را مىزداید و پریشانىها را زایل مىگرداند. این امام ماست حالا ما کجای این موضوع قرار میگیریم و تمام حوادث که رخ میدهد، تعیین نسبت خودمان با دو طرف هر حادثه، وضعیت ما را مشخص میکند، اگر طرف حق ایستادیم، برد با ماست و الا نه، ان شاءالله همهی ما به وظیفه خودمان عمل کنیم.
دونکته پایانی:
ما در خصوص تقویت ایمان جامعه باید تلاش کنیم که اقدام ما میشود امر به معروف، در خصوص نهی از منکر هم باید تلاش کرد، یعنی همانطور که به معروفات باید توجه داشته باشیم، بی توجه به منکرات هم نباید باشیم، این بی حجابیها، این بدپوششیها که هدفمند دارد در سطح جامعه گسترش پیدا میکند، را نباید بی توجه بود، چند مدت است بناست قانونی در حوزه عفاف و حجاب نوشته شود، نوشته شد و الان با برخی ایرادات شورای نگهبان برگشته به مجلس، خب مصوب شد، ضمانتهای اجرایی آن چیست؟ آیا باز همهی برخوردها با حوزه انتظامی است؟ روی کاغذ خوب است شاید خوب قانون بنویسیم، اما آیا بلدیم خوب هم اجرا کنیم؟ الان هم برخی غفلتها دارد از جانب برخی مسئولین رقم میخورد! برخی کنسرتها، برخی محافل دیگر که بدون قید و شرط و رعایت موضوعات در کشور دارد برگزار میشود در سایه غفلت برخی مسئولان است، مسئولان حساسیت دارند، اما بعد اجرا و تحقق برنامه، یعنی میگذارند برنامه برگزار شود با عدم نظارت و عدم برنامه ریزی بعد که برگزار شد، برخورد میکنند و ... خب از اول نگذارید اینگونه محافل و مجالس برگزار شود! این باعث میشود که انسان در حوزه اجرای قانون دغدغه داشته باشد! باید فکری اساسیتر و زودتر برداشت، جدای از آن مومنین نباید از وظیفه امر به معروف و نهی از منکر خود غافل شوند و با رعایت آداب امر به معروف و نهی از منکر باید به این فریضه و این واجب بپردازند تا نمادهای غیر خدایی و شیطانی از جامعه اسلامی برداشته شود.
نکته دوم:
زمینهای قولنامهای است که شهر ماهدشت دارد رنج میبرد، اقدام قابل اعتنایی هنوز رخ نداده، مردم در سختی هستند، خصوصا کسانیکه با کلی زحمت و وام و قرض زمین را خریده، حالا برای ساخت دچار مشکل میشود! مطلب را حل کنید! خودمان بدست خودمان مردم را به کار غیر قانونی وادار میکنیم! خب این مسئله را باید کدام مسئول حل کند؟ زمینها در اختیار کیست؟ خب جواب این سوالات همه اش از روز روشنتر، در این چهل و اندی سال چرا حل نکردند و نمیکنند، همتی کنید و حل کنید، یک کارگروهی بگذارید که مطلب را مستمرا پیگیری کند و به نتیجه برساند. کار که نشد ندارد، همتی و تلاشی میطلبد تا مشکل مردم و شهر حل شود.