گفتوگوی با پژوهشگر حوزه زنان و خانواده درباره برنامه حجاباستایلها برای تغییر سبک زندگی
بگذریم از اینکه مدلهای این واحدهای اقتصادی یک روز با حجاب کامل و چادرهای پوشیده جلوی دوربین حاضر میشوند و فردا با تغییر کالای تبلیغی جلوی دوربین شومیز و شلوار میپوشند. گذشته از این حتی زمانی که دارند چادر تبلیغ میکنند، آرایش غلیظ و لاک جیغ و ناخن کاشتهشدهشان توی چشم میزند و نوعی از تناقض را به تصویر میکشد. دکتر مهدیه شادمانی، پژوهشگر حوزه زنان و خانواده معتقد است حجاباستایلها با برنامه آمدهاند. گروه هدف آنها قشر مذهبی جامعه هستند و برای استحاله باورها و حجاب این گروه حسابشده عمل میکنند. اگر میخواهید درباره حجاباستایلها و اهداف پشت پرده فعالیت آنها بیشتر بدانید با ما همراه شوید.
خانم دکتر شادمانی! ما بحث مد حجاب و حجاباستایلها را در دیگر کشورها هم داریم، اما به نظر میرسد نوع فعالیت حجاباستایلها در کشورمان با اهدافی متفاوت از مد حجاب در دیگر کشورهاست. درباره ریشههای شکلگیری حجاباستایلها برایمان بگویید.
با توجه به گسترش فرهنگ مدرنیسم و گسترش مدگرایی و با توجه به معیارهای جذابیت در رنگ و ساختار و نوآوری، بخش مذهبی جامعه هم نیازمند طراحی لباسهای جذاب شدهاست، اما ضعف در فضای آکادمیک و ضعف طراحان لباس در طراحی پوشش اسلامی و از سوی دیگر عدمایجاد یک زیستبوم بین طراح، تولیدکننده و مسئولان باعث شده است طراحان متخصص هم در زمینه طراحی پوشش اسلامی وارد میدان نشوند چراکه طراحی لباس هم نیازمند وقت و هزینه است و هم اینکه حمایتی در حوزه مالکیت معنوی طراح باید ایجاد شود، بنابراین با توجه به این خلأ و از سویی نیازهای مبرم جوانان مذهبی به پوششهای جدید و جذاب و در عین حال پوشیده، عدهای بدون تخصص و تنها بر مبنای سود تجاری وارد میدان شدند که برای رفع نیاز به زیبایی و جذابیت لباس، شاید نوع استایل آنها پوشیده باشد، اما استفاده از زرق و برق در چادر و عبا و حتی لاک و آرایش در بین اینها مرسوم است، به صاحبان این سبک از پوشش که تلفیقی از سنت و مدرنیته است، حجاباستایل میگویند، اما حجاباستایلها تنها مبلغ یک لباس و پوشش نیستند، آنها در حقیقت الگویی از یک سبک زندگی ارائه میدهند که شامل مجموعهای از ارزشها و شیوههای رفتاری هستند و با مهندسی فرهنگ مد و لباس و ترویج زندگی به سبک مدرن در حال تغییر ذائقه جامعه مذهبی و هویتسازی دختران مذهبی را با آسیب جدی مواجه ساختند، بنابراین منشأ اصلی ایجاد حجاباستایلها عدمتخصصگرایی در حوزه پوشش و نبود نهادهای تخصصی بستر فرهنگی و ضعف آکادمیک در حوزه طراحی لباس اسلامی و از سمتی نیاز مبرم قشر مذهبی به پوشش بهروز اسلامی و نوگرایی بوده است. حجاباستایلهایی که در ایران فعالیت میکنند مقلد حجاباستایلهایی هستند که در ترکیه، اندونزی و مالزی حضور داشتهاند. ظهور اصلی حجاباستایلها از قرن نوزدهم و در کشورهایی مثل ترکیه، اندونزی و مالزی بوده است. در این کشورها حجاب اجباری نیست و حجاباستایلها به دنبال این بودند که با بهرهگیری از عناصر جذاب در پوششهای حجاب، بتوانند دیگران را به حجاب دعوت کنند، اما متأسفانه با ایجاد مد اسلامی و تغییر ذائقهای که در جامعه مذهبی ایجاد کردند، موجب ترویج نوع سبک حجابی شدند که نه فقط فلسفه حجاب را زیر سؤال میبرد، بلکه باعث تحریف پوشش و مبانی حجاب شدند.
در مواجهه با حجاباستایلها در نگاه نخست با گروهی روبهرو میشویم که نوع خاصی از حجاب را تبلیغ و ترویج میکنند که در ظاهر پوشش مناسبی هم دارد و زیباست. با وجود این شما معتقدید این گروه در حال تحریف پوشش هستند. توجیه شما برای طرح این انتقاد به حجاباستایلها چیست؟
در درجه نخست ما در این رابطه با خطر تغییر ذائقه قشر مذهبی مواجهیم. این مسئله حتی در ازدواج و در معیارهای انتخاب همسر اثرگذار بوده است. در بسیاری از موارد من شاهد بودم حتی پسرهای مذهبی در شاخصهای ازدواج، نوع پوشش و نوع حجاب همسر را شبیه حجاباستایلها قید کردهاند. وقتی توضیح بیشتر خواستیم، گفتند در حال حاضر فیزیک جذاب و ایدهآل در جامعه، حجاباستایلها هستند! ضربه دیگر حجاباستایلها در ورود حجاب به صنعت مد و نگاه کالایی به حجاب است. آنها وانمود میکنند اگر فرد محجبه بخواهد در جامعه پذیرش داشته باشد، با پوشش ساده نمیتواند اثرگذار باشد بلکه باید نوع پوشش او شامل زرق و برق و جذابیت باشد. آنها نه تنها اصل اول حجاب یعنی پوشیدگی را زیر سؤال برده بلکه اصل دوم یعنی عدمخودنمایی را هم به بهانه افزایش جذابیت و جذب افراد به سمت حجاب مورد تهدید قرار دادهاند، به صورتی که نه تنها حجاب بلکه حتی عمل رفتار و عملکرد آنها نیز تداعیکننده حجاب یک فرد مؤمن نیست و به نوعی آنها کالای حجاب را تبلیغ میکنند نه خود حجاب و با ایجاد انحراف در پوشش و ترویج سبک مدرن و مصرفگرا، به نوعی فرد مذهبی را از نگاه توحیدی به سمت انتخاب سبک زندگی مبتنی بر سکولاریسم و لذتگرایی تنزل میدهند و موجب استحاله فرهنگی و دینزدایی از خانوادههای مذهبی میشوند. خطر بعدی حجاباستایلها حیازدایی و قبحشکنی از جامعه دینی است. آنها از جذابیتهای جنسی برای جذب مخاطب استفاده میکنند. در نشانههای رفتاری و تصویری حجاباستایلها به لحاظ روانی حتی برای مردان یک آلارم ایجاد میشود و حتی استانداردهای رفتار با جنس مخالف هم به بهانه آزادبودن دختران مذهبی تغییر میکند. به هر صورت حیا موجب حفظ عفت جنسی زن میشود، اما رفتارهای ساختارشکنانه و تمرکز بر جاذبههای جنسی، سناریوی حیازدایی را هم رقم میزند و موجب میشود حتی دختران مذهبی برای پذیرش در اجتماع، به سمت رفتارهای خارج از چارچوب بروند. به عنوان نمونه ما حجاباستایلی را داریم که در پوشش چادر سیگار میکشد یا حجاباستایل دیگری که در پست خودش با اعلام فراخوان از دخترها و پسرها میخواهد دوست جنس مخالف را پیدا کنند. در این دوستیابی مشخص نیست قرار است به چه بحرانی برسیم.
آیا این رفتارها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی رصد نمیشود و آیا نباید دستگاههای مسئول به این مسئله ورود داشته باشند؟
بارها خطرات این حرکتهای حجاباستایلها به دستگاههای انتظامی امنیتی گوشزد شده است، اما آنها یا میگویند موارد مهمتر برای پیگیری هست یا خلأ قانونی وجود دارد، اما به نظر من ما خلأ قانونی نداریم بلکه خلأ اراده در مسئولان داریم! چرا باید توجه تمام دستگاههای امنیتی به سمت جاسوسی یا تروریسم و گروههای تروریستی و ساحت سخت باشد، در حالی که این خطر فرهنگی میتواند استحاله خانوادههای مذهبی را رقم بزند و نباید نادیده گرفته شود، البته این حرف به معنای آن نیست که از تهدیدات سخت غافل شویم، اما باید متوجه خطرات دشمن در بحث جنگ نرم و جنگ فرهنگی هم باشیم.
یعنی از نگاه شما جریان حجاباستایلها برنامه دشمن برای نفوذ نرم در خانوادهها و اقشار مذهبی جامعه است؟
بله قطعاً، دشمن پس از تأثیر در جامعه سکولار، امروز جامعه مذهبی را هدف قرار داده است. شاید برخی حجاباستایلها به صورت ناآگاهانه اقدام به کار کنند، اما اقدامات هماهنگ برخی از آنها در ترویج بیعفتی و حیازدایی در خانوادههای مذهبی با پوشش حجاب اسلامی، بیشتر یک سناریو در جهت بیهویتسازی دختران مذهبی به نظر میرسد. باید توجه داشت امروز عملیات ویژه دشمن تحت عنوان جنگ نرم با هدف تغییر سبک زندگی اسلامی به غربی و خانوادهزدایی رقم میخورد.
چرا؟
چون جامعه اسلامی ایران بعد از انقلاب دارای اقتدار شده است و نظام سلطه با بهرهگیری از جنگ نرم و هدفگیری زن ایرانی مسلمان، در پی تضعیف قدرت فرهنگی جمهوری اسلامی است. یکی از راهبردهای سکولار کردن جامعه مذهبی ایران همین بهرهگیری از ظرفیت حجاباستایلهاست، در صورتی که آنها حجاب را امری فردی معرفی میکنند و در مرحله بعد با ارائه مسائل متناقض در حیطه احکام دینی، شریعت را هم لکهدار میکنند. اگر حرکات حجاباستایلها را مورد بررسی قرار دهید، متغیرهایی در رفتارهای آنها دیده میشود. به طور نمونه در پستهایشان عکسهای مختلف با افراد بیحجاب میگذارند یا در کمپینی که در اغتشاشات سال گذشته تحت عنوان «من محجبهام، اما با گشت ارشاد مخالفم» یا «من محجبهام و با حضور افراد بیحجاب در جامعه مشکلی ندارم» دیدیم که این انگاره تقویت میشود که در جامعه دینی، هر فردی با هر پوششی خواست زندگی کند و قانون پوشش و حجاب قانونی را زیر سؤال میبرند و از سمتی مبانی سکولاریستی را در باور دختران مذهبی تقویت میکنند.
نکته جالبی که در رفتار برخی مدلها و بلاگرهای مبلغ حجاباستایلها وجود دارد، نوع رفتار این افراد است. اغلب آنها با اینکه پوشش کاملی دارند، اما دیگر مؤلفههای اسلامی و دینی را رعایت نمیکنند. به طور نمونه آرایش غلیظ دارند یا به شکل آشکاری ناخنهای کاشته و لاکزدهشان را به نمایش میگذارند. از نگاه شما این تناقضات رفتاری چه پیامی قرار است به مخاطب انتقال دهد؟
مرحله بعد عملکرد حجاباستایلها ایجاد تناقض بین احکام دین و رفتار آنهاست. مثلاً همانطور که اشاره داشتید با لاک قرمز چادر تبلیغ میکنند یا ناخن کاشته و آرایش غلیظ و مژههای کاشتهشده دارند و به این صورت صرف داشتن روسری و بیرون نبودن مو، احکام دین را به تمسخر میگیرند. به این صورت است که خطر دیگر حجاباستایلها تضعیف چادر است.
به بحث تضعیف چادر اشاره کردید. یکی از موضوعاتی که با پیگیری صفحات و فعالیتهای حجاباستایلها میتوان دریافت، روند تغییر کالاهای تبلیغاتی آنها از چادرهای پرزرق و برق به عباست. آیا این مسئله را میتوان در امتداد تضعیف چادر به شمار آورد؟
شاید برخی این باور را داشته باشند عبای تبلیغی آنها پوشیده است و میتواند حجاب کامل باشد، اما بحث ما افراد مانتویی نیستند بلکه شاید آن عبا پوشش کاملی برای یک فرد مانتویی باشد، اما موضوع حذف چادر و جایگزینی آن با پوشش عبا برای جامعه بانوان چادری و مذهبی است. ما در حال رصد هستیم که حجاباستایلها به بهانه پوشیدگی و راحتی در حال حذف آرام و چراغ خاموش چادر هستند، اما در برابر این حجم از تخریب و استحالهای که حجاباستایلها در پیش گرفتهاند، وقتی نسبت به آنها انتقادی میشود با ژست مظلومیت معتقدند که آنها مروج حجاب نیستند و ادعایی ندارند! این ادعای مضحک برای فرار از مسئولیت تخریب حجاب در باور دختران مذهبی است. حجاباستایلها به واسطه ترویج نوع پوشش خود و تمرکز بر عنصر جذابیت با وساطت رسانههای مدرن چهره میشوند و با ارتباطگیری با مخاطب مذهبی در آنها اثر میگذارند. مخاطب برای دیدن تبلیغات حجاب و در کل سبک زندگی و پستهایی که آنها هر روز منتشر میکنند، حتی از آنها به عنوان یک مرجع اجتماعی یاد میکنند تا جایی که برخی نوجوانان متأسفانه در عوض رجوع به یک شخص دینی، از حجاباستایلها درباره احکام دینی هم سؤال میپرسند، پس با این میزان ارتباط و اثرگذاری چطور میتوانند مدعی شوند این حجاب شخصی است و بدون قدرت تأثیرگذاری در فضای مجازی حضور دارند؟
همانطور که میدانید این گروه روزبهروز فعالیتشان گستردهتر میشود و افراد بیشتری به مجموعه حجاباستایلها افزوده میشوند، اما طبق آنچه باهم مرور کردیم، حجاباستایلها میتوانند خطر بالقوهای برای استحاله باورها و دینداری اقشار مذهبی جامعه باشند. برای مقابله با این گروه چه باید کرد؟
برای مقابله با این گروه باید در چند ساحت فرهنگی، امنیتی و قضایی ورود کنیم. از بعد فرهنگی باید در دو حوزه ورود کرد؛ اول در جهت رفع چالش هویت و هویتیابی دختران به خصوص قشر مذهبی و گرایشی که به مدهای انحرافی دارد، نهادهای فرهنگی به خصوص وزارت ارشاد در جهت ساماندهی طراحان و حمایت از آنها و ایجاد یک حلقه ارتباطی با تولیدکنندگان در جهت مهندسی فرهنگ مد و لباس و زندگی به سمت سبک ایرانی- اسلامی گام بردارند، اما متأسفانه امروز خود وزارت ارشاد با حمایت از یکسری مزونها و برند خاص و تبلیغ بلاگرهای حوزه حجاب در رویدادهای حجاب، شرایط را برای فعالیت و کسب سود آنها تحت عنوان پوشش اسلامی و حمایت از کالای حجاب و عفاف تسهیل کرده است. ببینید در ایونتهای مخصوص اربعین چه میگذرد؟ این ایونتها با حمایت چه نهادهایی برگزار میشوند؟ ابتدا باید بخشهای دولتی تکلیفشان را با حجاباستایلها مشخص کنند و با ساماندهی وضعیت مد و لباس از طریق شکلدهی مثلث طراحی، بازار، تولید و توزیع اجازه جولان حجاباستایلها و بنگاههای تجاری را ندهند چراکه این گروه هدفشان از ترویج این سبک از پوشش تنها فروش کالای حجاب است و نه تبلیغ حجاب، اما در حوزه امنیتی باید با نظارت کامل بر فضای مجازی و پلتفرمها، فعالیت حجاباستایلها رصد شود چراکه یکی از کاربردهای راهبردهای جنگ فرهنگی و خانوادهزدایی، تغییر سبک زندگی اسلامی به غربی است، بنابراین در کنار پیگیری ابزار و تهدیدات در حوزه جنگ سخت، در حوزه جنگ نرم و توطئه فرهنگی هم باید پیگیر و فعال بود. در حوزه قضایی هم لایحه حجاب و عفاف که جدیداً ارائه شده مواد مختلفی در خصوص مقابله با سوءاستفاده بلاگرها و سلبریتیهای مروج بدپوششی و بدحجابی دارد. قطعاً در بین این رفتارها باید توجه ویژه نسبت به تخلفات حجاباستایلها و انحرافات و آموزههای ضددینی آنها داشت.