حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت خطبه‌ای مبنی بر تربیت نفس، انتخابات، فرارسیدن ماه رجب و سینمای خانگی بیان کرد.
کد خبر: ۹۵۶۸۶۴۵
|
۲۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۸

به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر تربیت نفس، انتخابات، فرارسیدن ماه رجب و سینمای خانگی، به شرح زیر است:
ذبح فرهنگ کشور در فیلم‌های سینمای خانگی/ ماه رجب، ماه درخواست ظرفیت است/ تببین حضور حداکثری در انتخابات پیش رو وظیفه همگانی است
در خطبه هفته گذشته پیرامون مسئله تربیت فرزند و داشتن الگو در تربیت نکاتی تقدیم شد، از این هفته سرفصل دیگری را محضر شما عزیزان تقدیم می‌کنیم که بسیار مهم است، اصل بحث ما درخصوص نفس و تربیت نفس بود و اولویت‌های شخصی که در مسیر تربیت نفس حرکت می‌کند که یک اولویت تشکیل خانواده بود براساس معارف قرآنی، چون کمک کننده‌ی به اوست در مسیر بندگی خدا مانند نکته‌ای که حضرت امیر علیه السلام نسبت به حضرت فاطمه سلام الله علی‌ها دارند که فرمود: نعم العون علی طاعة الله (بهترین کمک کننده من بود در مسیر طاعت و بندگی خدا)، انسانی که در مسیر تربیت نفس گام برمیدارد این نگاه را در زندگی خود مدیریت می‌کند و اولویت بعدی مسئله تربیت فرزند بود، که فرزند او بعنوان بخشی دیگر از خانواده اش و حوزه تاثیر گذاری او در خانواده و جامعه که، چون برای او اولویت دارد با برنامه هم در مسیر تربیت فرزند گام برمیدارد، اما سر فصل و عنوان دیگری را مطرح می‌کنیم که هم در خود شخص موضوعیت پیدا می‌کند و هم نسبت به دیگران و برای این فرد بسیار مهم است که حواسش را جمع کند و مراقبت شدید داشته باشد و آن مسئله و سر فصل، مسئله ظلم است. خیلی مهم است، چون آثار بسیار خطرناکی دارد و زود اثر می‌گذارد، در آیات بسیارى از «قرآن مجید»، ظالمان و بیدادگران به آتش سوزانِ جهنّم تهدید شده اند و تعبیراتى که درباره آن‌ها وارد شده درباره کمتر گروهى دیده مى شود. این، نشان مى دهد که تا چه حدّ، اسلام براى ترک ظلم و ستم اهمیت قائل است. در آیه ۲۹ سوره «کهف» در شدیدترین تهدیدات مى فرماید: «اِنّا اَعْتَدْنَا لِلظّالِمِینَ نَاراً اَحَاطَ بِهِمْ سُرادِقُهَا و اِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغاثُوا بِمَاءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفِقاً»؛ (ما براى ستمگران آتش آماده کرده ایم که آن‌ها را از هر سو احاطه کرده و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب کنند آبى براى آن‌ها مى آورند همچون فلز گداخته که صورت‌ها را بریان مى کند! چه نوشیدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى؟!). در تعبیر کوبنده دیگرى در آیه ۱۵ سوره «جنّ» مى خوانیم: «وَ اَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»؛ (اما ظالمان، هیزمِ آتشِ دوزخند!).

این تعبیر نشان مى دهد که آتش دوزخ از درون جان آن‌ها زبانه مى کشد و همان گونه که در این عالم ظالم آتش سوزانى بر مظلومان بودند در آنجا که عالَم تجسّم اعمال است وجودشان یک پارچه آتش مى شود و تعبیرى از این گویاتر و رساتر درباره قوم ستمگر و ظالم وجود ندارد. نه تنها ظلم و ستم، ظالمان را به دوزخ - آن کانون قهر و غضب الهى - مى فرستند؛ بلکه به گفته «قرآن مجید» کسانى که بر آن‌ها تکیه کنند و یا جزء اعوان و انصار آنان باشند نیز مشمول همین حکم خواهند بود، مى فرماید: «وَ لَا تَرْکَنُوا اِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ اَوْلِیاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ»؛ (تکیه بر ظالمان نکنید که آتش شما را فرا مى گیرد و جز خدا ولىّ و سرپرستى نخواهید داشت و از سوى هیچ کس یارى نمى شوید).
در این آیات ظلم مطلق آمده یعنی هر ظلمی مذموم است، به خودت، به دیگران مذمت شده و نباید باشد، این دیگران میتواند همسر باشد، فرزندان باشد، همسایه باشد و دیگران، می‌تواند امام جامعه باشد یعنی ظلم به امام هم مقصود می‌تواند باشد ظلم به زیر دست، به کارگر، ظلم مسئول به مردم، مردم به مسئول و همه‌ی مصادیق دیگری که میتوان گفت یعنی ظالم فقط دشمنان و مستکبرین نیستند که البته آن‌ها حد اعلی‌ی مصداق ظالم اند و از طرفی کسی که هر نوع تکیه کند به ظالم هم باز همان عاقبت ظالم را دارد مثلا ظالم نیست، اما از ظالم حمایت می‌کند، حرف ظالم را در جامعه پخش می‌کند، اندیشه ظالمین را در جا‌های مختلف نشر می‌دهد، ایجاد وابستگی به ظالمین و ایجاد اعتماد این‌ها باز بخشی از مصادیق رکون است که در صف ظالم تعریف می‌شوند و همان عاقبت ظالم برای این‌ها هم متصور است وَ لَا تَرْکَنُوا اِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ، ان شاءالله خدای متعال به همه ما کمک کند که هیچ مصداقی از ظلم برای ما متصور نباشد و با توفیق خدا و مراقبت خودمان که همان تقواست میسر خواهد بود.

در فرهنگ اسلامی، ماه رجب از حرمت و قداست خاصی برخوردار می‌باشد و فرا رسیدن این ماه، نعمت بزرگی است که باید از آن بهره فراوان برد.

ماه رجب، ماه درخواست ظرفیت است، هرچند هر کار ناشایستی، از انسان ظرفیت‌هایی را می‌گیرد، ولی خدای ظرفیت‌ده، همچنان بخشنده است، یکی از اسماء الحسنای ربوبی خدای متعال «مُوَّفِّق» است و اساسا «وَ مَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّه» (هود: ۸۸) بنابراین باید از او ظرفیت و استحقاق و لیاقت طلب کنیم و از او مسئلت کنیم که به این ظرفیت، برکت بدهد و مظروف را هم عطا کند. نبی اکرم (ص) فرمود: «ماه رجب ماه استغفار امت من است، پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است» (رَجَبٌ شَهْرُ اَلاِسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِی أَکْثِرُوا فِیهِ اَلاِسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (بحارالأنوار، ج۹۴، ص۷۷)، این حدیث شریف گویای این حقیقت است که آمادگی نفس براى مغفرت در ماه رجب بسیار بالاتر از ماه‌های دیگر است، خداوند توجه ویژه‌ای در این ماه به‌انسان دارد.

مایه افسوس است که این ماه به‌غفلت بگذرد؛ براى این‌که انسان بتواند از رجب، شعبان و ماه مبارک رمضان، استفاده چند هزار ساله کند و برای آخرت و ابدیتش ذخیره کند، باید کمى از وقت خود را برای خود انسانی‌اش فارغ کند.

این فرصت‌ها و زمان‌ها برای تقویت ایمان است یعنی عبادت بر ایمان اثر می‌گذارد، همانطور که ایمان عامل انجام عمل صالح است، شنبه اول ماه رجب میلاد پر برکت امام محمد باقر علیه السلام است (تبریک) و دوشنبه ۳ رجب شهادت امام هادی (سلام الله علیه) است که تسلیت عرض می‌کنیم؛ و در کلام ایشان و اهل بیت علیهم السلام یکی از بارزترین و برجسته‏ترین مشخصه‏های ایمان، تولی و تبرّی است که حتی در نباتات و حیوانات به‌صورت جذب و دفع وجود دارد و در انسان‏ها به‌صورت حبّ و بغض یا نفرت و ارادت جلوه می‏کند. هر حیوان یا درختی، دوست‏داشتنی‏ها و پسندیده‏های خود را جذب می‏کند و ناپسند‌ها را از خود دور می‌کند، از حضرت امام باقر (علیه‏السلام) رسیده است: «آیا دین‏داری چیزی جز محبت و دوستی اولیای خدا و بغض و دشمنی دشمنان الهی است؟» (هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ (بحار، ج ۶۵، ص ۶۳)). ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه‏السلام) پرسید: حقیقت ایمان چگونه تکمیل می‏شود؟ امام باقر (علیه‏السلام) فرمود: «با دوستی دوستان خدا، دشمنی دشمنان او و همراهی با صادقان» (قُلْتُ: أَصْلَحَکَ اللَّهُ‌ای شَی‏ءٍ إِذَا عَمِلْتُهُ أَنَا اسْتَکْمَلْتُ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ؟ قَالَ: تُوَالِی أَوْلِیاءَ اللَّهِ وَ تُعَادِی أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ تَکُونُ مَعَ الصَّادِقِینَ کَمَا أَمَرَکَ اللَّهُ، نکته قابل توجه در این موضوع بسیار مهم معرفتی این است که بدون تردید هیچ یک از تولی و تبری بدون دیگری کفایت نمی‏کند؛ نه با تولّی محض می‏توان به سعادت رسید و نه با تبرّی تنها می‏توان از شقاوت رهید. باید هر دو با هم باشد اسماعیل جُعفی به امام باقر (علیه‏السلام) عرض کرد: شخصی محبت امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) را در دل دارد، لیکن از دشمن او تبرّی نمی‏جوید و می‏گوید: علی (علیه‏السلام) نزد من محبوب‏تر است. امام باقر (علیه‏السلام) فرمود: چنین کسی پریشان حال و آشفته‏خاطر است و دشمن محسوب می‏شود (رَجُلٌ یُحِبُّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ لَا یَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ یَقُولُ هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّنْ خَالَفَهُ قَالَ هَذَا مِخْلَطٌ وَ هُوَ عَدُوٌّ (من لایحضر، ج‏۱، ص ۳۸۰)). تولی و تبرّی، همانند ایمان به خدا و کفر به طاغوت دو بال برای سلوک به سوی کمال و تعالی و ترقی است که هیچ یک به تنهایی کفایت از دیگری نمی‏کند و با یکی از آن دو نمی‏توان صعود کرد.

مثل دو چشم است که برای پیمودن راه حق و رسیدن به سرچشمه نور بازبودن و به کارگرفتن هر دوی آن لازم است. به همین جهت وقتی شخصی به امیرمؤمنان (علیه‏السلام) گفت: «یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِنِّی أُحِبُّکَ وَ أُحِبُّ فُلَاناً وَ سَمَّی بَعْضَ أَعْدَائِهِ». حضرت در جواب فرمودند: «أَمَّا الْآنَ فَأَنْتَ أَعْوَرُ فَإِمَّا أَنْ تَعْمَی وَ إِمَّا أَنْ تُبْصِرُ» (بحار، ج ۲۷، ص ۵۸) - اکنون تو یک چشم هستی که تنها فضایل ما را می‏نگری و به ما علاقه‏مندی.

باید چشم دیگر تو باز باشد تا به‌وسیله آن رذایل دشمنان ما را نیز ببینی و به آنان بغض و کینه داشته باشی، لیکن این وضع دوام نمی‏یابد؛ زیرا حق و باطل و نور و ظلمت در یک‏جا نمی‏گنجد. در آینده یا هر دو چشم خویش را از دست می‏دهی و کور می‏گردی یا چشم دیگرت بینا می‏شود و بغض و کینه دشمنان ما را نیز به دل خواهی گرفت. در زمان اهل بیت علیهم السلام خلفای بنی امیه و بنی عباس محور ظلم بودند و نماد بودند و الان هم آمریکا و اسرائیل و جبهه مستکبرین نماد دشمنان خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام هستند لذا حب و بغض را براساس همان تعریف در روایات باید در زمان حاضر تعریف و پیاده کرد یعنی اگر کسی از آمریکا و اسرائیل متنفر نیست و بغض ندارد به تعبیر بیان نورانی امیر المؤمنین علیه السلام أعور است، یک چشم است یا نجات پیدا میکند و یا سقوط که سقوط بسیار محتمل است. دشمن در هر زمانی برای پیشبرد اهداف خودش برنامه ریزی میکند و برخی دست کم می‌گیرند، دشمن را، برخی اصلا او را دشمن نمیدانند و دیگر مسائل که هم دشمن ندانستن و هم دشمن را دست کم گرفتن خطرناک است و جامعه را آسیب پذیر می‌کند. بر اساس برنامه ریزی آن‌ها که آمریکا و اسرائیل در رأس هستند راهبرد شان مقابل راهبرد امام خمینی (ره) بود، راهبرد اصلی امام (ره) تکیه و اعتماد به مردم است و مردم را در صحنه داشتن و آوردن مردم به وسط میدان و سپردن پرچم تلاش و مبارزه به آنها، اما آمریکا و رژیم صهیونیستی در نقطه مقابل راهبرد امام (ره) سیاستِ کلانِ بیرون کشاندن مردم ایران از صحنه را بکار گرفته‌اند و امروز هم در نهایت رذالت با روش‌های مختلف، این سیاست را پیگیری می‌کنند. یکی از شگرد‌های دشمن در راهبرد خروج مردم از صحنه، تلاش برای کوچک شمردن حضور مردم در مناسبت‌های مهم است با تمسخر مراسم بزرگ اربعین حسینی، حضور مردم در مجالس و محافل معنوی، راهپیمائی‌ها یک زمانی تحلیل می‌کردند که جمعیت‌ها در تهران درخت هستند و تخمین‌های عددی را در خبر‌ها مطرح می‌کردد خیلی پایین بود، یک شگرد دیگرشان مأیوس کردن مردم و بخصوص جوانان است با بزرگ نمایی نکات منفی و سیاه نمایی و کوچک شمردن دستاورد‌ها و موفقیت‌ها یا تبدیل کردن نقاط قوت نظام به نقاط منفی مثل جریان مبارزه با فساد، وقتی فسادی را دستگاه‌ها علنی می‌کنند و قوه قضائیه برخورد می‌کند خب، این یک نقطه قوت است و الا اگر بنای مبارزه با فساد نبود که علنی نمی‌کرد، اما دشمن جوری دیگری بیان و تحلیل می‌کند، یکی از شگرد‌های دشمن اختلاف افکنی است، اگر این اختلاف ظرفیت کشوری دارد در همان سطح که بتواند فضای دو قطبی ایجاد کند، اگر این اختلاف ظرفیت شهری و روستایی دارد و حتی کمتر، از آن اختلاف هم نمی‌گذرد و در تنور آن اختلاف می‌دمد، چون اختلافات دلسردی ایجاد میکند، نا امیدی ایجاد می‌کند، جلوی پیشرفت و موفقیت‌ها را می‌گیرد، ممکن است حتی یک گروه محلی یا یک جریان سیاسی محلی یا چند نفر در یک شهر و شهرستان بخاطر منافع سیاسی یا شهری یا پست و فلان این حرف‌ها، نمیگذارند اختلافات تمام شود، هر روز یک مسئله‌ای را ایجاد می‌کنند، ممکن است در صنف‌های مختلف همچو افرادی پیدا شود، این‌ها دقیقا پازل دشمن را دارند پر می‌کنند، با هر نگاهی که باشد، چون هدف دشمن تقویت اختلافات و جدایی هاست، این‌ها در میدان دشمن بازی میکنند، دانسته یا نداسته یاشد. وقتی این راهبرد دشمن تضعیف شد، مردم در همه‌ی صحنه‌ها پر شور وارد می‌شوند مانند انتخابات و ...، بخاطر همین حضرت آقا، نگاهشان را از تنها دستگاه‌ها و نهاد‌ها برداشتند و متوجه فرد فرد جامعه کردند، همه وظیفه دارند نسبت به انتخابات توجه کنند و حضور حداکثری را تشویق و تبیین کنند؛ چون دشمن با تمام توان آمده برای بی رونق کردن تا راهبرد امام (ره) را زمین بزند، که البته کور خوانده است.

دو نکته پایانی:

اول: اقدام تحسین شده آفریقای جنوبی است در شکایت از رژیم صهیونیستی در دادگاه بین المللی لاهه با اتهام نسل کشی در جریان حملات غزه است، که در روز‌های گذشته جلساتش شروع شده و رفتار‌ها و حرف‌های مضحک و خنده دار رژیم صهیونیستی هم جای تأمل دارد، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی مدعی شد که "اخلاق‌مدارتر" از ارتش "اسرائیل" در جهان وجود ندارد و هیچ جنگی "عادلانه‌تر و اخلاقی‌تر" از جنگ کنونی در غزه نیست! نتانیاهو مدعی شد: «در حالی که ما با تروریسم و دروغگویی می‌جنگیم، امروز جهان را کاملا وارونه دیدیم. وزارت خارجه رژیم صهیونیستی هم ادعا کرده آنچه در دیوان دادگستری بین‌المللی اتفاق افتاد، تحریف عدالت بود و همه کسانی را که به حقوق بشر ایمان دارند، شرمنده کرد. خنده دار بودن این حرف‌ها اینجاست که صهیونیست‌ها در حالی دم از اخلاق و عدالت و حقوق بشر می‌زنند که ۹۷ روز است مردم غیرنظامی را در غزه بمباران می‌کنند، بیش از ۲۳ هزار نفر از جمله بیش از ۱۰ هزار کودک و ۷ هزار زن را به خاک و خون کشیده و بیش از ۸ هزار نفر هم مفقود شده. اشغالکران ده‌ها هزار خانه را تخریب کردند و نزدیک به دو میلیون نفر را آواره و بی‌سرپناه کردند و این باریکه را از هر جهت محاصره کرده و هر روز جنایت تازه‌ای را در حق مردم آن مرتکب می‌شوند. صهیونیست‌ها حتی به اماکن عبادی، بیمارستان‌ها، مدارس و مراکز وابسته به سازمان ملل نیز رحم نکرده و همه جا را به نابودی کشاندند. حال، چنین ارتشی که معادل سه بمب اتم بر سر مردم بی‌گناه در نوار غزه بمب فرو ریخته و این نسل‌کشی را به راه انداخته است، مدعی است که «اخلاق‌مدارترین» ارتش جهان است. نازی‌ها در جنگ‌های جهانی اول و دوم جنین ادعایی داشتند.

دوم: در خصوص سینمای خانگی و وضعیت فرهنگی که مسئولان دنبال می‌کنند است، با این رفتار‌ها و اعمال و تصمیماتی که گرفتند و می‌گیرند، اساسا فرهنگ را جلوی پای سیاست بازی‌ها دارند ذبح می‌کنند، با اهداف واهی، خود ساخته تصمیماتی می‌گیرند که فرهنگ ایرانی اسلامی را عملا جلوی چشم‌ها دارند ذبح می‌کنند و صدا از صدایی بلند نمی‌شود، سینمای خانگی یکی از همین مسائل است، سینمای خانگی ذبح کننده فرهنگ ایرانی اسلامی است، آقای وزیر محترم ارشاد، آقای رئیس محترم صدا و سیما، اعضای محترم ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر)، آقایان مجلس شورا و دولت و قوه قضائیه، شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگران، واقعا مشغول به چه کاری هستید؟! صدا و سیما در پخش فیلم و سریال‌ها و حتی تبلیغات بازرگانی یک قانون دارد و پلتفرم‌های سینما خانگی ۱۸۰ درجه خلاف آن با یک بام و دو هوا که نمی‌شود فرهنگ را مدیریت کرد، طرح و ایده وبرنامه ندارید، چرا کپی کنند محتوا‌های خارجی و غربی هستید؟ بررسی کردید فیلم و سریال‌های پر از خشونت سینماخانگی در مسیر تقویت بزهکاری‌های جوانان مؤثر بوده؟ آخر چه توجیهاتی را می‌آورید و با هزینه این مملکت و با دستورالعمل‌های خودتان ریشه‌ی فرهنگ ایرانی اسلامی را می‌زنید؟

ارسال نظرات
پر بیننده ها