به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج-در عصر کنونی، بشر فارغ از دیانت و متکی بر منفعت، راه به جایی نبرده‌است؛ با تمام ادعایی که بر ساماندهی زندگی انسان‌ها داشت، نه‌تن‌ها موفق نشد، بلکه بحران‌های عدیده‌ای را برای جهانیان رقم زد.
انسان غربی در عصر ارتباطات، به رغم تحولات فراوان و خیره‌کننده در عرصه ابزار، اما دچار حیرت و سرگردانی است و علیه تمامیت شخصیت و هویت انسانی خود قیام کرده‌است که حاصل آن آسیب‌هایی همچون اختلال، انحراف، نفاق، ناامنی و اضطراب است و راه خروج آنان امروز از زبان خود آن‌ها شنیدنی است که تنها و تنها توجه به نیاز طبیعی، فطرت و پاکدامنی و عفاف می‌دانند.
وندی شلیت که امریکایی است و دکترای فلسفه دارد، در تعاملش با دستاورد‌های مدرنیته می‌گوید: جامعه‌ای که علیه شرم و حیا اعلام جنگ کرده، دشمن زنان است. وقتی اجازه دادیم هر کاری آزاد باشد، آزار جنسی، مزاحمت‌ها، و تجاوزات به عنف هم افزایش می‌یابد. او از قول جرلین‌گری می‌گوید: «آنچه زمانی باعث برانگیخته شدن احساساتی از قبیل شرمندگی، خشونت، اضطراب، و تحریک شهوانی می‌شد، اکنون کاملاً عادی به نظر میرسد.» وندی شلیت با اشاره به امنیت خیابانی زنان در گذشته، می‌گوید: «محترم شمردن عفت به زنان نیرو می‌بخشد... عفت گوهری است که ارزش محافظت دارد.»
سوزان فالودی متولد ۱۹۵۹ در نیویورک و فارغ‌التحصیل از دانشگاه در ارائه راهکار برای زنان در عصر کنونی می‌گوید: «دلیل روی آوردن بسیاری از افراد به مذهب، یافتن زندگی جدید است که از بی‌رحمی فرهنگ آنان فراتر رود.» او سپس به پوشش عفیفانه در ممالک اسلامی اشاره می‌کند و بر این باور است که در امریکا نیز بازگشت به پوشش‌های عفیفانه انقلابی در حال شکل‌گیری است.
متأسفانه در جامعه ما عده‌ای «دلسوزانه!» جامعه را به سمت اباحه‌گری ترغیب می‌نمایند. در حالی که بهتر است در نحوه ارتباط خود با قوانین دینی و برداشت از قواعد و اصول و مقاصد شریعت تجدید نظر نمایند، چراکه در سایه توجه به دو مقوله درک صحیح معادلات مرتبط با انسان‌شناس و جهان‌شناسی دینی از یک سو و اهداف و غایات دین از سوی دیگر، میتواند به ما تصویر جامع و شاکله زیبایی از قانونگذاری اسلامی بدهد.
آنچه روشن است، این است که مسئله کشف حجاب ابزاری است که همواره در دست نظام سلطه در جهت تحقق مقاصد خائنانه خود به ویژه در جهان اسلام بوده‌است که اغلب به وسیله ایادی دست‌نشانده خود در جوامع اسلامی آنان را به مقاصد پلیدشان می‌رساند.
امام‌خمینی (ره) کشف حجاب اقلیتی از زنان خیابان گرد را از بزرگ‌ترین خیانت‌های رژیم طاغوت می‌دانستند و آن را از جنایات بزرگ رضاشاه می‌خواندند که باید در نظام اسلامی با آن مقابله شود و می‌فرمود: «آن شقی جنایتکار (رضا قلدر) دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود و به جای اینکه نیمی از جمعیت ایران را فعال کند. آن نیم دیگری هم که نیمه مردان بود به طور بسیار زیادی از فعالیت انداختند و این عروسک‌هایی که درست کردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خیابان‌ها راه انداختند، آن‌ها که در ادارات بودند، سایر افرادی را که در ادارات بودند هم از کار‌های خودشان بازداشتند و آن‌هایی که در خیابان‌ها رها بودند، جوان‌های ما را به فساد کشاندند و فعالیت جوان‌های ما را از دست آن‌ها گرفتند.
ضرورت رعایت حکم حکیمانه حجاب و اصل عفاف به دلیل تأثیر آن در سلامت نفس، نسل، عقل و دین است و بی‌اعتنا بودن به آن بی‌اعتنایی به حقوق معنوی و سلامت روانی افراد جامعه است، بنابراین باید قوانینی که حافظ این اصل هستند و در حقیقت حافظ امنیت و سلامت جامعه هستند، هر چه سریع‌تر به انجام برسند. نباید اصل عفاف و حجاب را به عنوان اصلی جدای از اجزای دیگر سیستم جامعه ببینیم. اجزای قانونگذاری اسلامی همانند حلقه‌هایی زنجیروار به هم پیوسته و مرتبط هستند و به منزله مجموعه‌ای معنادار است که جداسازی هر جزء از آن، حکم اختلال در کل سیستم را در پی‌دارد. از سوی دیگر توجه به حق پاکدامنی و عفاف و حجاب، به مثابه اصل و بنیانی مستور در لایه‌های زیرین قانونگذاری است و در تأمین مقاصد کلان و میانی و ابتدایی شریعت نقش اساسی دارد.
سیستم قانونگذاری الهی واقع‌گرا و بطن‌گرا و برآمده از فطرت و حقیقت انسان است. سبک قانونگذاری الهی چنان شاکله عمیقی دارد که لایه‌های درونی آن با محاسبات ظاهری ما انسان‌های فانی اندازه‌گیری نمی‌شود. حکم ستر و حجاب در قرآن تأثیر بنیادینی در اصل طهارت، پاکدامنی، اصل کرامت، اصل عزت و استقلال و در سلامت نفس آدمی و سلامت نسل انسانی و سلامت عقل در تأثر از تمایلات و شهوات دارد.
شهید مطهری می‌فرماید: «مقررات اسلام بر اساس یک مجهولات و مرموزات خارج از حیطه اندیشه و فکر و عقل نیست، براساس یک سلسله مصالح و مفاسد در زندگی بشر است. قاعده «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» می‌خواهد بگوید اسلام یک دین منطقی است. پیش‌بینی‌هایی در سیستم قانونگذاری اسلامی شده‌است که همان پیش‌بینی‌ها، یک تحرک دینامیسمی در قوانین اسلامی به‌وجود آورده‌است. کشف دینامیسم در قوانین اسلامی به شکلی که این کشف از خود اسلام شود، از مهم‌ترین وظایف ماست و بهترین راه حل مشکل است.»
حال ما جامعه خود را به کدام سمت سوق می‌دهیم؟ یک طرف سیر صعودی و طرف دیگر سیر نزولی است. یک‌سو عفاف و حجاب است که جامعه را به اعتدال دعوت می‌کند و سوی دیگر، نفس و شهوت است که جامعه را به طغیان و سرکشی دعوت می‌کند و نتیجه آن می‌شود که دنیای غرب رفته و امروز در مصیبت‌های حاصل از آن دست و پا می‌زند.
از نخبگان توقع می‌رود حقوق معنوی افراد جامعه ایران را حراست کنند و برای اینکه علم خود را به اسارت تمایلات درنیاورند، نخست بر تزکیه نفس اهتمام بورزند. مصلحان کسانی هستند که جامعه خود را از غفلت، سستی، عبودیت طواغیت باز می‌دارند و به سلامت نفس و مهارت در کنترل غرایز و انتقال ارزش‌ها از نسلی به نسل دیگر با هدف سلامت نسل ترغیب می‌نمایند.
ولی متأسفانه عده‌ای با دلسوزی! جامعه خود را به سوی بحران و چالش‌های اخلاقی کشانده و موجب می‌شوند حقوقی همچون حق حیثیت، حق عفت و طهارت و پاکدامنی، حق سلامت روان متروک شود و خود موجبات آسیب‌ها و تهدید‌های فراوانی را فراهم می‌کند.
پژوهشگر زن و خانواده
