دشمن از مردم و بیعت آنها با نظام می ترسد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از استان چهارمحال و بختیاری؛ اراده مردم و نقش آن در حاکمیت، خلاصه در انتخابات نمیشود، ولی جلوه و نمود بیشترش بلاشک در ایام انتخابات است.
نظام مقبول یعنی همراهی مردم است، نه از سر اجبار؛ بلکه با شوق و رغبت بر این بیعت اجتماعی پایدار و وفادار هستند.
همراهی مردم منجر به اجرایی کردن قوانین از سوی حاکمیت میگردد و برای اجرا کردن این قوانین باید مجریان و مقنانی داشته باشد که برخواسته از اراده و انتخاب مردم هستند. انتخابی که از روی هوی و هوس نیست؛ بلکه در پی برگزیدن اصلح افراد هستند که با توجه به اصل شایستهسالاری بتوانند حافظ آرمانها، خواستهها و افکار مردم باشند و اینکه مردم کسی را نماینده قرار میدهندکه خواستههای آنها را بتواند مدیریت کند وگرنه اگر مدیری یا نمایندهای نباشد، جمع و اجتماع شکلگرفتنی نیست و هرکس برای خودش زندگی میکرد.
این مدیریت هم انواع و اقسامی دارد؛ گاهی در خصوص اجراسازی و عملیاتی کردن خواستههای مردم است که قوه مجریه متکفل این امر است و گاهی تدوین و تنقیح راهکارها و راهحلها برای برونرفت از مشکلات است و دادن راهکار برای اجرا کردن و قراردادن یکسری پیشگیریها برای منحرف نشدن کار به سمت کار غلط، که این کار قوه مقننه است. و قوه مقننه متشکل از نمایندگان و وکلای مردم ایران است.
اصلا این نکته را باید در نظر گرفت که نمایندگان مجلس در بهارستان اتاق فکر دولت هستند و مدیران متفکر برای ریلگذاری قوانین برای دولت هستند.
نمایندگان مردم خواستهها و افکار مردم را باید بدانند تا قانون خوب و باقابلیت اجرایی شکل بگیرد و باید نماینده مجلس میدان کار خود را بشناسد که این شناخت از ضروریات است.
نقش رأی مردم در ساخت آینده ایران
این امر که همگی بر آن واقفیم که قوه مقننه قوی داشتن باید توسط مردم صورت پذیرد و باید بدانیم حق رأی مردم بسیار سرنوشتساز است. یک وقت حقی استفاده از آن، نفعش برای صاحب حق است و یک وقت آن را میتواند اسقاط یا به کسی انتقال دهد بدون اینکه این حق به کسی و غیری ضرری وارد کند؛ اما وقتی صحبت از حق رأی به میان میآید به ظاهر حق تک تک افراد است بدون اینکه قابل انتقال باشد که این حق دو صورت دارد؛ اگر به درستی اعمال شود، هم برای شخص منفعت دارد و هم برای اجتماع والا در غیر اینصورت ضرر و زیانش برای همه سنگین تمام میشود. تحقق منفعت یا ضرر در جامعه تدریجی الحصول است و در همه زمینهها خودش را نشان خواهد داد بدون آنکه کسی بفهمد علت ابتدایی آن چه بوده است؟!
رأی ندادن هم برای صاحب رأی و هم برای دیگران تکلیف آفرین است، به تعبیری تکلیف به توان دو میآفریند و کشور را با آسیب رو بهرو میکند. نظام را به مانند چهارپایهای تصور کنید که اگر یکی از پایههای این نظام سست و یا لق باشد دیگر قابل اتکا و نشستن نیست، حفظ این چهارپایه توسط مردم است.
من میخواهم بدانم اگر اگر مردم اعتراض دارند چه کسی گفته است که با رأی ندادن میتوان اعتراض مدنی خود را نشان دهند؟ این چگونه تزی است؟ آیا این رأی ندادن باعث خوشحال کردن خیلی از بدخواهان داخلی و خارجی نیست؟! همان کسانی که انتخابات ایران را فرمایشی قلمداد میکردند و چون چرخ انتخابات به سمت آنها نچرخیده بود، انتخابات را زیر سؤال میبردند و با این سخن پراکنی، به شعور مردم توهین میکردند یا همان کسانی که در خارج، حکومت ایران را دیکتاتوری میدانستند شماهایی که دیکتاتوری خواندید جمهوری اسلامی ایران را، این هم رفراندوم ج.ا.ا به فضل پروردگار در روز 11 اسفندماه. جالب است که همینها مردم را به رأی ندادن دعوت میکنند تا فردای پس از انتخابات جمهوری اسلامی را به "دیکتاتوری بودن نظام" و "فرمایشی بودن انتخاباتش" متهم کنند. این بازی متأسفانه قدیمی شده است کمی به فکر نظامهای سیاسی خود باشید و اینکه چهقدر نظامهای سیاسی شما دموکراتیک هست؟
همهی این اتهام بستنهای دشمن از سر جهل و ترس است، ترس از مردم و بیعت مردم با نظام است وگرنه اینهمه تقلا برای چه هست؟ اینکه انتخابات کشور ایران تیتر یک خبری در روزنامه و شبکههای خارجی میشود، نشان از اقتدار ایران است.
جواب این بدخواهیها با حضور مصمم مردم است این مردم همیشه و در هربزنگاهی حضور دارند؛ به وقت انتخابات، رأی دادن، در هنگام سختیهای اقتصادی، همراهی با دولت و حاکمیت و به وقت دیدن تخلف از سوی یک دولتمرد نظارت و خواستار اجرای عدل هستند.
پس نقش این مردم فراموش ناشدنی است و رکن رکین این نظام همین مردم هستند و خلاصه هم در وقت خاصی نمیشود. آینده درخشان و پرامید از آن این مردم و نسلشان هست. پس شرکت در انتخابات یعنی به فکر خود و آیندگانمان بودن است.
به قلم؛ محمد سهرابی