به دستاورد شهدا و دانشمندان مان در عرصه های دفاعی، موشکی و امنیت، افتخار می کنیم
قزوین_ ... به اردوگاه برگشتیم و بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشا در حسینیه اردوگاه، مزار دو شهید گمنام را زیارت کردیم و بعد مدیر مدارس شاهد کشور در خصوص جایگاه شهدا و نقش مدارس شاهد در اشاعه فرهنگ شهدایی سخنرانی کرد. کنی بعد سوار اتوبوس شدیم و برای صحرانوردی آماده شدیم. سفر به کویر همیشه برایم هیجان انگیز بود و دوست داشتم این سفر را تجربه کنم. شنیده بودم که آسمان شب کویر بسیار دیدنی است و ما این زیبایی بی نظیر را تجربه کردیم.
گویا زمین به آسمان نزدیکتر است. گویا ایمان شفاف تر است و ستاره را می توان دانه به دانه شمرد و حتی برخی اشکال مختلف صور فلکی را به راحتی می توان دید. این سفر بی نهایت جذاب و دلپذیر بود. در این مسیر که با نور ستاره ها و ماه روشن شده بود مناظر نمادین از فضای مناطق جنگی را فراهم کرده بودند. به طوری که ناگهان انفجارهایی در مسیر ما صورت میگرفت و در واقع شبیه سازی صحنه هایی از جنگ هشت ساله ایران و عراق بود. واقعا صحنه های خاصی بود و ما که غافلگیر شده بودیم برای لحظاتی خود را در فضایی می دیدیم که سالها پیش کسانی هم سن و سال ما در صحنه های واقعی با دشمن بعثی برای حفظ خاک میهن جنگیدند.
آن لحظه به این موضوع فکر می کردم که در آن روزهای سخت جبهه و جنگ،هم سم و سال های ما با چه انگیزه محکمی از پشت میزهای کلاس و درس به صحنه رزم و جنگ وارد شده بودند تا سنگر دانش آموزان این خاک اسلامی خالی نماند اما با حس و حالی که بر ما غالب شده بود می شد حس و حال آن روزهای آن دانش آموزان رزمنده را درک کرد که با تمام علاقه ای که به خانواده و درس و کتاب داشتند، اما مقابله با دشمن متجاوز را بر خود واجب دانستند.
بعد از پشت سر گذاشتن موانعی که در مسیر قرار داشت، به محلی رسیدیم که برای اجرای نمایش آماده شده بود. بعد از اینکه همه در جایگاه تماشاچی قرار گرفتیم، نمایش آغاز شد. این نمایش بخشی از داستان یکی از شهدای مدافع حرم بود. صحنه هایی از آغاز تشکیل داعش، تجاوزات این گروهک تکفیری به کشورهای همسایه و قتل و جنایت های این گروهک. و در ادامه ورود سپاه پاسداران به صحنه نبرد با داعش که بسیار دیدنی بود. در این نمایش ما با بخشی از توانمندی های سپاه پاسداران در نبرد با داعشی ها آشنا شدیم و به جرات می توانم بگویم که برای جمع ما که دانش آموزان متوسطه دوم از استان های مختلف بودیم، تماشای چنین واقعیاتی، علاوه براینکه باعث شد به توانمندی های سپاه پاسداران بیشتر پی ببریم، به اهمیت حفظ خاک میهن و دین به عنوان ناموس و شرفمان هم بیشتر پی بردیم و بسیار تحت تأثیر قرار گرفتیم.
در ادامه، بعد از اتمام نمایش، بخش خوشمزه یعنی پذیرایی در انتظار ما بود که حتی این بخش هم هیجان انگیز بود. به خصوص آتش و بلال و کباب خوشمزه که خودمان آماده می کردیم. و بعد از پذیرایی برای بازگشت به اردوگاه و استراحت آماده شدیم و ساعت پنج و نیم صبح، بعد از اقامه نماز جماعت برای حرکت به سمت مجتمع غنی سازی نطنز شهید احمدی روشن آماده شدیم.
بعد از طی مسیر وارد مجتمع شویم و با راهنمایی مسوولین وارد موزه غنی سازی ایران شدیم. در ابتدا وارد یک سالن اجتماعات شدیم و مسوول بخش شروع به توضیح در خصوص مجتمع کرد و فیلمی در خصوص غنی سازی و اقدامات مجتمع به نمایش گذاشته شد. سپس وارد سالن موزه شدیم. ابتدا یک سانترفیوژ IR4 دیدیم و در کنار آن عناصر و مواد تشکیل دهنده بود و سپس IR2 دیدیم که شامل بخش های برش زده سانتریفیوژ بود و بعد وارد سالن زنجیره شدیم که یک بخش شبیه سازی کوچک از غنی سازی مواد بود که در آن با موضوع غنی سازی و چرخش سانتریفیوژها آشنا شدیم.
بعد از آن هم وارد سالنی شدیم که در خصوص خرابکاری دشمن و اقدامات کینه توزانه در حوزه انرژی اتمی علیه ایران بود و همچنین اطلاعات کاملی از فعالیت این مرکز داده شد. و بعد به زیارت مزار دو شهید گمنام رفتیم و سپس یک بازدید از یونیت های مختلف مجموعه داشتیم و بعد، از مجموعه خارج شدیم.
پس از آن به بازدید از سایت موشکی ایران رفتیم. سایتی که دیدن آن برایمان بسیار هیجان انگیز بود و مستندی از تکامل موشکی ایران را تماشا کردیم و بعد، از بخش اول سایت موشکی شامل موشک های سجیل بازدید کردیم و سپس با قطعات مختلف یک موشک آشنا شدیم و بعد از آن از موشک حاج قاسم دیدن کردیم که همچون حاج قاسم، مقتدر بود. دیدن این پیشرفت ها برایمان بی نهایت جذاب و آموزنده بود.
بعد از بازدید، پذیرایی شدیم و به سمت اردوگاه حرکت کردیم و بعد از صرف ناهار آماده بازگشت شدیم و در مسیر بازگشت از شهر قم عبور کردیم و کم کم به سمت خانه روانه شدیم.
این سفر برای ما دانش آموزان دانستنی های زیادی داشت اما در کنار این دانستنی ها، واقعیات زیادی هم نمایان شد. اینکه ما در حوزه دفاعی، در حوزه انرژی هسته ای، در حوزه امنیت، تا این حد مقتدر و قوی بودیم و در واقع چیزی از آن نمی دانستیم. اینکه برای رسیدن به این قله از موفقیت ها، سختی های زیادی کشیده شده بود و شهدای عزیزی در این مسیر جان داده بودند و ما نمی دانستیم. اینکه قدر داشته هایمان را باید بدانیم.
این سفر برای ما معنویت هم به همراه داشت. معنویتی از جنس شهدا. شهدایی که با کمترین امکانات در سخت ترین شرایط تحریمی توانستند نام بلند ای آن عزیزمان را بر قله های افتخار ثبت نمایند. به تاریخ شهداییمان افتخار می کنیم. چقدر احساس غرور و افتخار به ما دست داد وقتی این میزان از قدرت بر پایه توانمندی های داخلی را دیدیم. من فکر میکنم همچنان شهدا، هدایتگر این راه روشن هستند.
دوست داشتم آنچه را که دیده بودم برای سایرین بنویسم و ثبت کنم همچنان که رهبر عزیزم امر فرمودند که هر کدام از ما باید یک جهادگر تبیین باشم و واقعیت ها را ببینیم و بیان کنیم.
پایان سفر...
سفر راهیان پیشرفت دبیرستان متوسطه دوم شاهد شهید رجایی استان قزوین_۱۶ اسفندماه ۱۴۰۲
انتهای پیام