قزوین-به گزارش بسیج، جنگ ۱۲ روزه بهعنوان یکی از نقاط عطف در تاریخ معاصر ایران، آزمونی برای انسجام ملی و توان دفاعی کشور بود. در این میان، ایست و بازرسیهای مردمی و نظامی، بهویژه با محوریت نیروهای داوطلب و بسیج، نقشی کلیدی در حفظ امنیت و تقویت روحیه مقاومت ایفا کردند.
ایست و بازرسیها در طول جنگ ۱۲ روزه بهعنوان ستون اصلی مدیریت بحران عمل و تحرکات مشکوک را شناسایی و خنثی میکردند.
این ایستها، چه در ورودی شهرها و چه در مناطق حساس، به مردم اطمینان میدادند که فضای عمومی تحت کنترل است؛ حضور نیروهای مردمی در کنار نیروهای نظامی، این پیام را منتقل میکرد که امنیت تنها وظیفه یک نهاد خاص نیست؛ بلکه یک تلاش جمعی است.
وقتی مردم عادی، از جوانان تا میانسالان، داوطلبانه در ایست و بازرسیها مشارکت میکردند، حس همبستگی و اتحاد در جامعه تقویت میشد. این حضور داوطلبانه نشاندهنده عزم ملی برای دفاع از کشور بود بهویژه در شرایطی که دشمن سعی در ایجاد تفرقه داشت، بهعنوان یک عامل بازدارنده روانی عمل کرد؛ ایست و بازرسیها با ایجاد نظم و نمایش اقتدار، به کاهش اضطراب مردم کمک کردند. دیدن نیروهای داوطلب که با جدیت اما با آرامش وظایف خود را انجام میدادند، به مردم حس امنیت و اطمینان میداد که اوضاع تحت کنترل است؛ ایست و بازرسیها با نظارت بر ترددها و بررسی هویت افراد، خطرها را به حداقل رساندند و بهنوعی بهعنوان چشم و گوش جامعه عمل کردند.
همچنین حضور مردم در این ایستها نشاندهنده مشارکت فعال جامعه در دفاع از کشور بود و این حس را منتقل میکرد که همه در این نبرد شریک هستند.
دشمن در جنگ ۱۲ روزه تلاش کرد با انتشار اخبار جعلی یا ایجاد رعب، مردم را ناامید کند؛ اما ایست و بازرسیها با نمایش آمادگی و هوشیاری، این تلاشها را خنثی و به حفظ نظم و جلوگیری از هرجومرج کمک کردند. جنگ ۱۲ روزه نشان داد که ایست و بازرسیها نهتنها در زمان بحران، بلکه بهعنوان یک سازوکار پیشگیرانه در آینده نیز ضروری هستند ایستهای بازرسی داوطلبانه مردمی، در بستر جنگ و تحت شرایط ذکر شده، میتوانند به ابزاری مکمل و ارزشمند تبدیل شوند.
آنها امنیت محلی را ارتقا میدهند، روحیه و انسجام جامعه را تقویت میکنند، از نیروهای رسمی پشتیبانی مینمایند و به حفظ نظم کمک میکنند .
همچنین با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک ایران و احتمال بروز درگیریهای جدید، ایست و بازرسیها میتوانند بهعنوان بخشی از سیستم دفاع پیشگیرانه عمل کنند. این ایستها میتوانند بهسرعت فعال شوند و از بروز مشکلات امنیتی جلوگیری کنند همچنین مشارکت مردم در ایست و بازرسیها حس مسئولیتپذیری جمعی را تقویت میکند؛ این فرهنگ میتواند در سایر حوزههای اجتماعی، مانند مدیریت بلایای طبیعی یا بحرانهای اقتصادی، نیز به کار گرفته شود.
جنگ ۱۲ روزه نشان داد که وحدت ملی یکی از بزرگترین نقاط قوت ایران است. تداوم ایست و بازرسیها بهعنوان نمادی از این وحدت، میتواند به نسلهای آینده نشان دهد که امنیت کشور نتیجه تلاش جمعی است.
به گفته ناظران میدانی، در جنگ ۱۲ روزه اخیر،گشتهای مردمی نه یک انتخاب که یک ضرورت اجتنابناپذیر بودند. آنها با تکیه بر سرمایه اجتماعی و عرق محلی خلأ امنیتی مناطق دور از خط مقدم را پر کردند. هرچند تجهیزات محدود و آموزش ناکافی داشتند، اما هوشمندی محلی و شناخت عمیق از زمین نبرد، موفقیت آنها را تضمین کرد. این الگوی دفاع مردمی ثابت کرد در جنگهای مدرن، امنیت تنها با اسلحه رسمی تأمین نمیشود و مشارکت مردم، سنگر آخر دفاع است.
همچنین در جنگهای کوتاهمدت و شدید مانند درگیری اخیر، ایستهای بازرسی بههیچوجه امکاناتی، تشریفاتی یا ثانویه نبودند؛ بلکه آنها جزئی جداییناپذیر از استراتژی دفاعی فعال بوده و همانند سنگرهای نامرئی، از پشت جبهه تا خطوط تماس، امنیت و کنترل لازم را برای مقابله موثر با دشمن فراهم میکنند. موفقیت در برپایی و مدیریت این ایستها، مستلزم برنامهریزی دقیق، انعطافپذیری و شجاعت نیروهای حاضر در آنهاست، نقشی که در سایه ایستهای بازرسی در جنگ ۱۲ روزه به وضوح حیاتی و تعیینکننده بود.
گزارش: اعظم علویری
انتهای پیام/۱۰۰۴