دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان + تفسیر

در دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان آمده است: «خدایا در این ماه اطاعتی همانند فروتنان را روزیم کن و با توبه خاضعانه سینه‌ام را گشاده دار، به ایمنی‌ات ای ایمنی بخش ترسیدگان»
کد خبر: ۹۵۸۷۶۹۵
|
۰۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۷

به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ شرح دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان به شرح ذیل است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

«اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَهَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَهِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین»

«خدایا در این روز طاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصیب من گردان و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما، به حق امان بخشی خود ای ایمنی دل‌های ترسان.»

شرح دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان از منظر آیت‌الله مکارم شیرازی:

روزی معنی وسیعی دارد که روزی‌های معنوی را نیز در برمی‌گیرد، بلکه روزی اصلی همین روزی معنوی است، در دعاها تعبیر به رزق در مورد روزی‌های معنوی بسیار به کار رفته است، به عنوان نمونه در مورد حج می‌گوییم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ؛ خدایا مرا روزی کن حج بیت‌الحرام را» این‌گونه است که در فراز ابتدایی دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: «اللهُمَّ ارْزُقْنی  فیهِ  طاعَةَ الْخاشِعینَ؛ خدایا در این ماه اطاعتی همانند فروتنان را روزیم کن» و همچنین در مواهب معنوی دیگر.

معناشناسی خشوع در قرآن

«خشوع» به معنای حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می‌شود و آثارش در بدن ظاهر می‌گردد.

خداوند در قرآن لفظ خشوع  را برای زمین‌های بی گیاه و خشک که فاقد حیات هستند، اطلاق کرده، یعنی  انسان خاشع هم در برابر خداوند و عظمت او، مرده و فاقد تحرک است.

به ویژه آنکه زنده شدن قلب‌های مرده با ذکر الهی و پیدا کردن حیات معنوی در پرتو خشوع  و خضوع در مقابل قرآن، شباهت زیادی به زنده شدن زمین‌های مرده به برکت قطرات حیات‌بخش باران دارد.

صفات و نشانه‌های خاشعان در کلام وحی

قرآن کریم برای این‌که انسان بتواند بر امیال و خواسته‌های دل پیروز گردد و حب جاه و مقام را از سر بیرون کند می‌گوید: «از صبر و نماز یاری جویید» و با استقامت و کنترل خویشتن بر هوس‌های درونی پیروز شوید؛ سپس اضافه می‌کند:

«وَ آن‌ها لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ؛ این کار جز برای خاشعان سنگین و گران است»

هم‌چنین خداوند در این آیه خاشعان را چنین معرفی می‌کند: «الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ؛ همان‌ها که می‌دانند پروردگار خود را ملاقات خواهند کرد و به سوی او بازمی‌گردند»
و یا در فراز قرآنی دیگر می‌خوانیم: «خاشِعِینَ  لِلَّهِ»؛ آن‌ها در برابر فرمان خدا تسلیم و خاضع‌اند و همین خضوع آن‌هاست که انگیزه ایمان واقعی شده و میان آن‌ها و تعصب‌های جاهلانه، جدایی افکنده است.

هم‌چنین در کلام آسمانی آمده است: «وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ؛ و آن‌ها همواره در برابر ما خشوع داشتند» خضوعی آمیخته با ادب و احترام و ترس آمیخته با احساس مسؤولیت  که نشان می‌دهد خاشعان به هنگام رسیدن به نعمت گرفتار غفلت‌ها و غرورهایی که دامن افراد کم‌ظرفیت و ضعیف الایمان را به هنگام وصول به نعمت می‌گیرد نمی‌شدند، آن‌ها در همه حال نیازمندان را فراموش نمی‌کردند و در خیرات، سرعت داشتند، آن‌ها در حال نیاز و بی‌نیازی، فقر و غنا، بیماری و سلامت، همواره متوجه خدا بودند و بالاخره آن‌ها به خاطر اقبال نعمت گرفتار کبر و غرور نمی‌شدند، بلکه همواره خاشع و خاضع بودند.

حقیقت خشوع بندگی

از صفات دیگر پرهیزگاران خشوع در عبادت است؛ خشوع عمدتاً برای تواضع درونی است گرچه برای برون هم اطلاق شده است.
این صفت خشوع در عبادت و نماز را خداوند از صفات مؤمنین شمرده و فرموده است: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ به تحقیق رستگار شدند مؤمنین، آن کسانی که در نمازشان خاشع‌اند».

قرآن نگفته است مؤمنین نمازخوان‌ها هستند که این رسم هر مسلمان اسمی است، بلکه فرمود در نماز خاشع هستند؛ لذا تعبیر امام علی (ع) در  «و خشوعا فی عبادة» اشاره به این است که عبادت  آن‌ها سرسری و بی روح نیست، بلکه حالت خضوع و خشوع  و حضور قلب که روح عبادات است در اعمال عبادی آن‌ها موج می‌زند و هر نمازی از آن‌ها نردبانی است برای صعود به اوج قرب خدا؛ و به همین دلیل قرآن مجید در وصف مؤمنان رستگار می‌فرماید: «الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ؛ همانان که در نمازشان فروتن‌اند »

البته نباید فراموش نمود از امراض بزرگ قلب و بدن نوعی از خشوع است که برای عوام‌فریبی، جوارح را خاشع می‌کند ولی قلب را نه چه افرادی را دیدیم که برای رسیدن به مقاماتی در نزد مردم چنین کردند و به خیال خود مردم را به خود جلب کردند، در حالی که دانایان آگاه‌اند و فرد صالح و غیر صالح را از هم تشخیص می‌دهند، مواظب باشید دچار چنین افرادی نشوید و به دام آن‌ها نیفتید، در حالی که باید خودمان نیز دچار این حالت نشویم.

مفهوم مخبتین

«مُخْبِتِین» از مادّه  «اخبات» از ریشه  «خبت» (بر وزن ثبت) گرفته شده که به معنای زمین صاف و وسیع است که انسان به راحتی در آن گام برمی‌دارد، بعداً این ماده به معنای اطمینان و خضوع آمده؛ چرا که راه رفتن در چنین زمینی توأم با اطمینان است و زیر پای راهروان خاضع و تسلیم!

لذا «مخبتین» به معنای متواضعان است که خداوند آن‌ها را به عنوان کسانی که به هنگام یاد خدا، دل‌هایشان ترسان می‌شود و در برابر مصائب، صابر و شکیبا و برپادارنده نماز و انفاق کننده از همه مواهب هستند، تفسیر می‌نماید.

چهار صفت برای مخبتین واقعی

در قرآن کریم صفات «مخبتین» (تواضع کنندگان) در چهار قسمت (دو قسم معنوی و روانی و دو قسمت جسمانی) مورد توجه قرار گرفته است.
نخست خداوند می‌فرماید: «الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ؛ همان‌ها که چون نام خدا برده می‌شود دل‌هایشان پر از خوف (پروردگار) می‌گردد»

نه این‌که مخبتین از غضب او بی جهت بترسند و یا در رحمت او شک و تردید داشته باشند، بلکه این ترس به خاطر مسؤولیت‌هایی است که بر دوش دارند و شاید در انجام آن کوتاهی کرده‌اند، این ترس به خاطر درک مقام باعظمت خداست.

دیگر این‌که: «وَ الصَّابِرِینَ عَلی  ما أَصابَهُمْ؛ آن‌ها در برابر حوادث دردناکی که در زندگی‌شان رخ می‌دهد صبر و شکیبایی پیش می‌گیرند». بلکه عظمت حادثه هرقدر زیاد و ناراحتی آن هرقدر سنگین باشد در برابر آن زانو نمی‌زنند لب به کفران نمی‌گشایند و خلاصه ایستادگی می‌کنند و پیش می‌روند و پیروز می‌شوند.

سوم و چهارم این‌که: «وَ الْمُقِیمِی الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ؛ آن‌ها نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه به آن‌ها روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند»؛ از یک سو ارتباطشان با خالق جهان محکم است و از سوی دیگر پیوندشان با خلق خدا مستحکم.

توبه، سعه‌صدر می‌خواهد

بسیارند کسانی که اعمال خلافی را مرتکب می‌شوند، امّا گویی عارشان می‌آید که عذر بخواهند و آن را عیب می‌دانند، بلکه گاهی به قول مردم: «دو قورت و نیم او هم باقی است» و طلبکار هستند. این عیب بسیار بزرگی است. چه اشکالی دارد اگر انسان خلافی را مرتکب شد، همان‌گونه که پشیمان شده، در پیشگاه خداوند توبه و استغفار می‌کند و حتی در پیشگاه خلق هم عذر بخواهد.

اگر مردم واقعاً سعه‌صدر، شجاعت و شهامت عذرخواهی را داشته باشند بسیاری از مشکلات در همان مراحل اولیه پایان می‌پذیرد. کسی که حاضر نیست عذرخواهی کند آیا خودش را معصوم می‌داند؟ مسلماً نه چون هر انسانی خطا می‌کند. پس اگر خطایی از او سر زد، خود عذرخواهی دلیل بر بزرگواری اوست، دلیل بر سعه‌صدر انسان است.

کسانی که تنگ حوصله‌اند و ضیق صدر دارند، گمان می‌برند با عذرخواهی از شخصیتشان کم می‌شود، در حالی که غافل‌اند و نمی‌دانند عذرخواهی دلیل بر عظمت شخصیت و بزرگواری است.

 پیامبر در داستان «سواده» در مقابل کسی که معلوم نبود راست می‌گوید یا اشتباه می‌کند یا این کار مقدمه‌ای برای برنامه‌های بعدی بود، بزرگواری خود را نشان دادند. بنابراین اگر در کارها منصف باشیم و عذرخواهی کنیم این خود، کلید زندگی سالم است، پس اعتذار (پوزش طلبیدن) از ارزش‌های اخلاقی است.

خوف، ترمزی در برابر پرتگاه است

خوف  عامل بازدارنده در برابر طغیان‌ها و حرکات بی‌رویه است. همان‌گونه که وسیله نقلیه فاقد موتور، از حرکت باز می‌ماند و فاقد ترمز در برابر پرتگاه‌ها و جاده‌های خطرناک ایمنی  ندارد، این مؤلفه در وجود هر انسانی باید به صورت متعادل باشند تا هم به سوی طاعات حرکت کند و هم از معاصی خودداری نماید؛ این‌گونه است که حضرت علی (ع) می‌فرماید: «کسی که (از خدا) بترسد ایمنی  می‌یابد»

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار