انتظارات حوزه زنان و خانواده از مجلس دوازدهم در گفتگو با فعال حوزه زنان و نماینده ادوار مجلس مجلس کنونی قوانین مجالس سابق را در حوزه زنان و جوانان احیا کند
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان-مجلس دوازدهم در حالی کار خود را آغاز کرده است که بسیاری از قوانین تصویبشده در ادوار قبلی در مرحله ابلاغ و اجرا گیر کرده و برخی از قوانین هم سالهاست در مجالس مختلف دستبهدست میشود، اما هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است. حوزه زنان و خانواده یکی از حوزههایی است که از این آسیب در امان نبوده و قوانینی همچون قانون صیانت از زنان در برابر خشونت یا لایحه اخیر حجاب و عفاف از جمله قوانین تعیینتکلیفنشده در حوزه زنان و خانواده است. از سوی دیگر حوزه زنان و خانواده با چالشهای تازهای دستوپنجه نرم میکند که این چالشها خود نیازمند توجه ویژه است و شاید لازم باشد قوانین تازهای در این خصوص تقنین یا قوانین موجود به شکلی جدیتر اجرایی شود. مهمترین این چالشها زنانهشدن آسیبهای اجتماعی یا زنانهشدن پدیده سالمندی است. بر این اساس حوزه زنان و خانواده از جمله حوزههایی است که انتظار میرود مورد توجه خاص مجلس دوازدهم باشد و جامعه زنان به عنوان نیمه مؤثر بدنه جامعه از منتخبان خود در خانه ملت انتظاراتی ویژه دارند. درباره این انتظارات و قوانین معطلمانده در حوزه زنان و خانواده با عشرت شایق، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی به گفتگو نشستیم.
مجلس دوازدهم در حالی آغاز به کار میکند که بسیاری از قوانین حوزه زنان و خانواده از ادوار گذشته به شکلی نیمهکاره باقی مانده و برخی از این قوانین به نوعی همچنان تعیینتکلیف نشدهاند. شما به عنوان یکی از بانوان فعال در حوزه زنان و خانواده و نماینده ادوار مجلس چه انتظاری از مجلس دوازدهم دارید؟
با توجه به نگاه ولایت، مقصد ما ایجاد تمدن نوین اسلامی است و محور این تمدن نوین اسلامی هم انقلاب و جامعهای انقلابی است که تمرکزش روی خانواده است و عنصر سازنده خانواده نیز زن با نقشهای محوریاش است به خصوص نقش مادری. هر آنچه در جامعه اتفاق میافتد، تمام کنشگریها، تلاشها و جهادها برای آن است که این خانواده و این هسته مؤثر باشد و خاصیت داشته باشد. صرف زنبودن یا مادربودن و صرف خانوادهداشتن باز هم ارزش نیست! ارزش اینها زمانی است که اثرگذار باشد، مثلاً در همین حوادث اخیر ما مشاهده میکنیم یک زن تمدنساز میشود مادر حاجقاسم، یک زن تمدنساز میشود مادر آقای رئیسی یا مادران شهدا از دفاع مقدس گرفته تا مدافعان حرم. این زنان در جامعه با فعالیت خالصانه، مخلصانه، بیانتها و بیادعای شان مؤثر و ثمربخش بودهاند، البته اکثریت زنان جامعه ما با فعالیت خالصانه و تلاش شبانهروزیشان به طور چشمگیری در خانواده و جامعه تأثیرگذار بودهاند، ولی لازم است این فعالیتها و به طور کلی حوزه زنان بیش از پیش مورد توجه نهاد قانونگذاری کشور واقع شود. قوه مقننه، قوه بسیار مهمی است که میتواند نقش بانوان را در سطح کشور و حتی در سطح بینالمللی ارتقا بخشد. من فکر میکنم نمایندگان مجلس ما در این حوزهها به خصوص حوزه زنان که حوزه سازنده و تربیتی جامعه انقلابی ماست و تمرکزش روی ایجاد تمدن نوین اسلامی است، ابتدا باید خودشان بیادعا باشند.
خانم شایق یکی از مشکلات ما در حوزه زنان و خانواده بحثهای هویتی است و شاید بسیاری از دختران جوان ما هویت و ارزشهای خود را نشناسند. همانطور که اشاره داشتید، بانوان فرهیخته کم نداریم، اما در بحثهای هویتی و معرفی این افراد نتوانستهایم موفق عمل کنیم. چرا؟
متأسفانه در مجلس و سایر رقابتهای سیاسی کشور ما، برخی افراد فعال و جریانساز، خانمها را رقیب خود میبینند و در نتیجه اجازه مطرحشدن بیشتر آنان را نمیدهند.
اما همه این خانمهای فرهیخته دنبال نمایندگی نیستند!
درست است، اما در حال حاضر، این احساس به شکل پررنگی وجود دارد! ما در مجلس هفتم، به دیدار خانمهای نماینده دورههای قبل رفتیم و از آنها دعوت کردیم تشکل مدبرانهای در حوزه بانوان و تحکیم خانواده تشکیل شود و به این ترتیب همافزایی شکل گرفت و توانستیم گامی هر چند کوچک در این حوزه برداریم. اگر دید توحیدی شود، در دایرهاش همه میگنجند. همافزایی، نیازمند زیرساخت، دید بلند و آیندهنگر و آیندهپژوه است که میتواند پیشقراول تقویت بنیه ایمانی، انسجام و وحدت باشد. اگر زنان ما در این زمینه پیشتاز شوند، جامعه جلو میرود. به قول حضرت امام خمینی (ره) «حیات جامعه به حیات زنان بستگی دارد» یا از «دامن زن، مرد به معراج میرود.» اگر ما به همین نقش نگاه کنیم، به وضوح خواهیم دید خیر کثیر وجود اشخاصی مانند حاج قاسم سلیمانی به برکت حضور مادران آنهاست که میتواند حتی در رویدادهای جهانی نیز نقش داشته باشد. سازندگی انقلاب، دگرگونی و خیر کثیری که مردان بزرگ این سرزمین بانی آن بودهاند، متأثر از وجود مادران و همسرانشان است که تقویتکننده و همراه آنها بودهاند، البته این هماندیشی انجام نمیشود، مگر اینکه ما همدیگر را بفهمیم و بدانیم همه در یک جاده و یک مقصد حرکت میکنیم. باید توجه داشته باشیم که در مسیر تکاملی خود برای ساخت تمدن نوین اسلامی، مانند اعضای یک بدن هستیم و هیچ کدام نباید مانع پیشرفت همدیگر شویم.
سؤال من به طور خاص درباره قوانینی است که در حوزه زنان و خانواده وجود داشته، اما بعضی از آنها حتی با وجود سپریشدن چند مجلس همچنان بلاتکلیف باقی مانده است؛ قوانینی مانند قانون حمایت از زنان در برابر خشونت یا لایحه حجاب و عفاف که در دولت سیزدهم ارائه شد و همچنان بلاتکلیف است.
من معتقدم معاونت زنان و خانواده ما کارایی لازم را ندارد، همچنان که در «طرح نور» نیروی انتظامی خودش را قربانی میکند، اما معاونت زنان هیچ اظهار نظر مستقیمی نداشته است، همچنان که مجلس هم در این زمینه عملکرد و واکنش قابل قبولی ارائه نداد. انتظار من از مجلس کنونی این است که قوانین مجالس سابق را در حوزه زنان و جوانان احیا کند. به طور نمونه ما قانون تسهیل ازدواج جوانان را داریم که اجرایی نمیشود. طبیعتاً مادران یکی از مهمترین انتظاراتشان ازدواج و اشتغال فرزندانشان است و اگر این اتفاق بیفتد، بخش مهمی از مادران ما به آرامش میرسند یا قانون حجاب و عفاف مصوبه سال ۱۳۸۴ چرا اجرایی نشده است یا به دنبال اجرای آن نیستند؟
البته دولت لایحه جدیدی برای عفاف و حجاب ارائه داد!
این لایحه برای این ارائه شده که اجرایینشدن لایحه پیشین را توجیه کند! طبق مصوبه سال ۱۳۸۴ تمامی نهادها و سازمانها در حوزه عفاف و حجاب وظایف ایجابی داشتند، اما این قانون اجرایی نشد. لباسهای نامناسبی که در سطح شهر میبینیم، معلول است. علت آن به دلیل نظارتنشدن از طرف وزارت سمت است که این لباسها به ویترین مغازهها راه مییابد. مصوبه عفاف و حجاب در دولت اصلاحات تصویب و ابلاغ شد. آن هم در شرایطی که در مجلس هفتم اصولگرایان در اقلیت قرار داشتند و دولت هم اگر مصوبهای را مطابق میلش نبود، ابلاغ نمیکرد! اما این قانون از معدود قانونهایی بود که پس از تصویب بلافاصله از سوی رئیسجمهور وقت ابلاغ شد. موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که در بسیاری از کشورها از تجربه نمایندگان ادوار استفاده میشود. این افراد با انتقال تجربیات خود، فضا را برای حضور جوان ترها باز میگذارند و خود به حوزه تبلیغ و پژوهش بازمیگردند.
شما که خودتان هم تجربه حضور در مجلس و قانونگذاری دارید، دلیل اجرایینشدن قوانینی همچون قوانین حوزه عفاف و حجاب یا قانون تسهیل ازدواج را که خودتان هم به آنها اشاره داشتید چه میدانید؟
روزی که بنا شد وقتی کسی پشت ماشین مینشیند کمربند ایمنیاش را ببندد، همه دستگاههای ذیربط دست به کار شدند و امروز کمتر کسی است که این قانون را رعایت نکند. آیا در خصوص دیگر قوانین، مشابه آن عمل شده است؟ مشکل ما این است که در بحث حجاب و عفاف همه افراد متخصص و غیرمتخصص اظهار نظر میکنند، به طوری که به نظر میرسد برخی سیاسیون، قوانین و مقررات را به ابزاری برای سیاسیبازی تبدیل میکنند که این مسئله آسیبزننده است. به نظر میرسد اگر بخواهیم در مجلس و دولت موفق باشیم، باید قوانین مؤثر در حوزههای مختلف مانند همین قانون حجاب و قانون تسهیل ازدواج جوانان یا قانون مشاغل خانگی را احیا کنیم یا قوانینی که در حوزه تعاون و کارآفرینی است و میتواند بخش عمدهای از مشکلات و مسائل اقتصادی جامعه را برطرف کند. در برابر این موارد، گاهی با قوانینی مواجه هستیم که کارایی لازم را ندارند. ما خلأ مهم دیگری نیز داریم؛ قوانینی که در مجلس شورای اسلامی تصویب و به شورای نگهبان میرود، آن شورا همراستابودن این قوانین با قانون اساسی و شرع مبین اسلام بررسی را میکند، اما کارایی این قوانین بررسی نمیشود! یکسری قوانین داریم که مصوب شده است، اما به دلایل مختلف نمیتواند عملیاتی و اجرایی شود. یکسری از قوانین هم خلأ دارند که این خلأها باید پر شود.
به طور خاص همین لایحه حمایت از زنان در برابر خشونت را قانون زائدی میدانید؟
ما در بحث خشونت قانون داریم. در عین حال یکسری فرهنگ پیچیده رفتاری درونی داریم که حتی اگر قانون مستقلی برای حمایت از زنان در برابر خشونت هم داشته باشیم، این قانون قابلیت اجرا ندارد.
چطور؟
خانوادههای ما خصوصاً در بحثهای اینچنینی درونگرا هستند. خیلی وقتها ممکن است بانوان ما در خانواده مورد خشونت قرار گیرند، اما درباره آن صحبت نمیکنند، چون خانواده ما درونگراست و البته ما با تکرار این مسائل در خانواده ایرانی مواجه نیستیم. اما در غرب وقتی از خشونت صحبت میشود با تکرار این رفتارها از طرف مرد مواجهیم و ممکن است خانمی هفتهای چند بار از طرف همسرش مورد خشونت قرار گیرد، اما در خانوادههای ایرانی چنین موضوعاتی به ندرت دیده میشود. من مخالف ایجاد قوانین جدید برای برقراری امنیت و آرامش خانواده نیستم، اما معتقدم باید ببینیم اولویتهای ما کجاست و چه چیزهایی موجب عصبانیت در کانون خانواده میشود. ما نباید از استرسهای اجتماعی و فشارهای اقتصادی چشمپوشی کنیم. وقتی همه اینها را کنار هم بگذاریم، میبینیم که در مجموع جامعه ما جامعه آرامی است. خشونت معلول است و باید دید چه اتفاقی افتاده که خشونت ایجاد شده است. اولویت ما رفع مشکلات اقتصادی مردم است و اگر بسیاری از این مسائل حل شود، آرامش و امنیت در کانون خانواده هم برقرار میشود. اکثر لوایح روی معلول بررسی دارند و به علت ورود نمیکنند یا در حوزه آسیبهای اجتماعی همزمان با درمان باید پیشگیری هم داشته باشیم.
یکی از موضوعات دیگری که به نظر میرسد مجلس دوازدهم باید به طور ویژه آن را مورد توجه قرار دهد، مسئله زنانهشدن سالمندی و آسیبهای اجتماعی است. از نگاه شما به عنوان نماینده ادوار مجلس چگونه میتوان با این پدیدهها مواجه شد؟
جامعه عائله دولت است و از نگاه دینی زنان بیسرپرست و سرپرست خانوار باید مورد حمایت قرار گیرند. خانمهایی که در حوزه مشاغل خانگی فعال هستند، باید مورد حمایت قرار گیرند و نباید در برابر آنها سختگیریهای نابجا انجام شود. این خانمها اغلب در فروش و بازار محصولشان مشکل دارند و دولت میتواند در این زمینه ورود پیدا کند و به آنها یاری رساند. بسیاری از این زنان هنرمند هستند و اگر بازار فروش کاریشان فراهم شود، میتوانند زندگی عادی داشته باشند و به کسی محتاج نیستند، البته حمایتها باید چهارچوبدار باشد. به نظر من بهترین جایی که میتواند این حمایتها به صورت چهارچوبدار سازماندهی شود، بسیج محلات است و با پشتیبانی دولت و با محوریت مساجد و بسیج محلات میتوان حمایت از این خانمها را ساماندهی کرد، چون بسیج محلات شناخت خوبی از محله و افراد ساکن در آن دارند و میتوانند با حمایت دولت به خوبی این ماجرا را مدیریت کنند.