به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی از خمین؛ علی مؤذنی کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: فرض کنید فردا شنبه؛ نهم تیرماه ۱۴۰۳ است، در طول روز با اعلام تدریجی نتایج شمارش آراء، متوجه میشویم که کاندیدای موردنظر ما که هفتهها برای او در فضای مجازی و واقعی فعالیت نمودیم، پیروز شده و بر صندلی ریاست قوه مجریه نشسته است، آیا این، پایان ماجراست؟ آیا گل لبخند با لَبان ما شکوفا میشود؟ نفسی بهراحتی میکشیم و مشغول کارهای روزمره و عادی خود میشویم؟ آیا نقش و مسئولیت ما در فردای انتخابات، پایان مییابد و منتظر تحقق وعدههای رئیسجمهور محبوبمان میمانیم؟
یک لحظه تصور کنید شما رئیسجمهور شدهاید و با لیست بزرگی از چالشها و انتظارات مواجه شدهاید! بیایید بعضی از آنها را مرور کنیم:
ضعف و نقص در سیستم آموزشی کشور، مشکلات ناشی از خشکسالی برای کشاورزان و دامداران، عدم مصرف بهینه انرژی در کشور، تأثیر تحریمها بر اقتصاد کشور، مشکلات ناشی از خروج سرمایه، عدم توازن بین صادرات و واردات و ناترازی تجاری، عدم استفاده صحیح از متخصصان در تخصصهای مربوطه، بیکاری قشر بزرگی از فارغالتحصیلان دانشگاهی، ورود کشور به چاله جمعیتی و کاهش نرخ فرزند آوری، توطئههای فرهنگی دشمنان و تغییر باورهای ذهنی برخی از جوانان و نوجوانان کشور، مشکلات حق آبه هیرمند و عدم انجام تعهدات کشور همسایه در این خصوص، چگونگی مواجهه مدبّرانه با ادعاهای کشور امارات در خصوص جزایر سهگانه ایرانی، چگونگی خنثیسازی تحریمهای مختلف در راستای کاهش فشار بر مردم، بررسی راههای افزایش ارزش پول ملّی، لزوم فرهنگسازی در خصوص صرفهجویی در مصرف آب و برق، چگونگی تحقق مؤلفههای گام دوم انقلاب، کاهش تورّم بهعنوان مطالبه آحاد مردم و بسیاری از مسائل و چالشهای دیگر ...
آیا شما بهعنوان رئیسجمهور، با مشاهده و درک این لیست، سنگینی مسئولیت را بر شانههای خود احساس نمیکنید؟ آیا پیش وجدان خود فکر نمیکنید که در برابر همه آنهایی که به شما رأی دادهاند - و حتی رأی ندادهاند - باید پاسخگو باشید؟ آیا رئیسجمهور کشور اسلامی، باید دچار غرور شود؟ اینک منم؛ رئیسجمهور!
خوب؛ حالا از این رؤیا که شما رئیسجمهور هستید خارج شوید، شاید خدا را شکر کنید که رئیسجمهور نیستید، اینطور نیست؟
این نوشتار در صدد نادیده گرفتن فرصتها و مؤلفههای قدرت در ساختار جمهوری اسلامی نیست؛ صرفاً تلنگری بود بر بعضی مشکلات و مسائل عدیده فرا روی رئیسجمهور محترم!
اما وظیفه ما چیست؟
آیا ما نمیتوانیم به رئیسجمهور کمک کنیم؟ آیا ما نقشی در کاهش مشکلات و چالشهای کشور نداریم؟ آیا نقش شهروندان در اداره کشور، فقط معطوف به انتخاب مسئولان اجرایی و تقنینی است و بس؟ آیا اگر همه ما مصرف انرژی را به بهترین شکل، مدیریت کنیم، باری از دوش قوه مجریه برنداشتهایم؟ آیا اگر الگوی مصرف خود را اصلاح کنیم، گامی بزرگ در کمک به اقتصاد کشور و اقتصاد خانواده برنداشتهایم؟ آیا اگر همه ما نسبت به رعایت دین و اخلاق در تعاملات اجتماعی کوشا باشیم، در کاهش بار سنگین قوه قضائیه در رسیدگی به جرائم، موثّر نبودهایم؟ آیا اگر ما اهمیت فریضه امربهمعروف و نهی از منکر را مانند فریضه نماز بدانیم، بارِ سنگین این مسئله را به میزان زیادی از دوش نظام برنداشتهایم؟ در عینحال که بسیاری از مشکلات و چالشهای کشور بهصورت مستقیم به مسئولان اجرایی کشور در ادوار مختلف اجرایی برمیگردد- که این نوشتار جای پرداختن به آن نیست - اما به نظر شما مسئولیتپذیری شهروندان در یک جامعه سالم، چه جایگاهی دارد؟
انتهای پیام/