به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، در استان کردستان و در هر کجا که جشنوارهای برگزار میشود پای ثابت تمام برنامهها است، مرد طلایی که شبیه مجسمهها است، مجسمهای که هیچگونه حرکتی از خود نشان نمیدهد و این خود آغاز ماجرا برای هنری زیباست که هر بینندهای را محو تماشا میکند.
حضورش در همه برنامهها نظر هر کسی را جلب میکند مخصوصاً اگر برنامه فرهنگی باشد و مهمان برنامه بچهها یا دانشآموزان باشند.
طرز ایستادن برای ساعتهای متمادی، پلکنزدن و تکاننخوردن این انسان مجسمه نما که به مرد طلای معروف است برای بسیاری از افراد حرکتی خاص و هنرمندانه تلقی میشود حال برای تهیهٔ گزارشی با این مرد طلایی هم کلام میشویم.
*لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
سبحان فتحی متولد بهمن ۱۳۶۷ در شهر کامیاران هستم.
*برای رسیدن به هدف راه را از کجا آغاز کردید؟
باتوجهبه اینکه از همان کودکی علاقهای زیادی به کار بازیگری و نمایش داشتم حضور و فعالیتم را در این حرفه آغاز کردم و از سال ۸۸ وارد این عرصه شدم تا جایی که توانستم چند کارنمایش خیابانی را در شهر زادگاهم کامیاران با موضوعات مختلف مانند اعتیاد، محیطزیست و کتاب اجرا کردم و تا به امروز و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
*چه شد که به مرد طلایی معروف شدید؟
پس از اینکه سالها در زادگاهم در این حرفه فعالیت داشتم سعی خود و هدفم را بر این گذاشتم که در این راه یعنی در کار و هنرم تغییری ایجاد کنم و به همین دلیل با انتخاب یک شخصیت طلایی که امروز از آن بهعنوان «گلدمن» یا مردم طلایی یاد میکنند کار هنریم را ادامه دادم.
* نظر شما در مورد نقشی که برای ارتباط با مردم بهعنوان گلدمن (مرد طلایی) انتخاب کردهاید چیست؟
گلدمن (مرد طلایی) در واقع به فردی گفته میشود که با رنگآمیزی کامل خود به رنگ طلایی، بهصورت ساکن و بدون حرکت در یک نقطه مشخص میایستند و نقش یک مجسمه را بازی میکنند، به همین دلیل به نام مجسمه زنده نیز شناخته میشوند مجسمهای که بهظاهر هر کسی آن را ببیند از همان اول به متحرک بودن آن شک کند و این خود نقطه عطف در کار من است و زیبایی کار در همینجا ست که وقتی هر رهگزری به متحرک بودن این مجسمه پی میبرد این کار و حرفه برایش جلبتوجه خواهد کرد.
*وقتی آدمهای اطراف متوجه مجسمه بودن شما میشوند آنوقت چه اتفاقی میافتد؟
بیشتر مواقع خیلی طول میکشد تا افراد متوجه مجسمه بودن یا نبودن شوند و بارها پیشآمده که دررابطهبا این موضوع حتی به شک بیافتند و نکته جالب همینجاست که تماشاچی که تا مدتی گلدمن را به چشم یک مجسمه واقعی میداند، حالا با یک حرکت کوچک و سریع متوجه میشود که اشتباه تصور کرده است.
*بازتاب مردم در مقابل حرکات شما بعد از اینکه با خود فکر کردند که شما مجسمه هستید چیست؟
نکته جالب در این کار همینجاست که وقتی مردم متوجه میشوند که مجسمه نبوده و هر آنچه اتفاق افتاده در واقع مهارت یک انسان است قبل از هر چیزی کار برایشان بسیار حرفهای و هنرمندانه به نظر و در بسیاری از مواقع برای خنداندن فردی که قصد دستزدن به مجسمه را دارد وقتی حرکتی را انجام میدهم با ترس افراد روبهرو میشوم که به لبخندی زیبا تبدیل میشود که همین ارتباط و همین لبخند پایانی برای چند ساعت خستگی کار است.
* در چند مراسم و یا جشنواره توانستهاید به شکل مجسمه ایفای نقش کنید؟
در رویدادهای مهم فرهنگی هنری کردستان همچون نوروز کردستان، برنامههای نوروزی خانه کرد در سنندج، دومین جشنواره موسیقی خیابانی اقوام ایرانی در کامیاران، پایتخت کتاب سنندج، جشنواره توتفرنگی، جشنواره انار، جشنواره دهنگ و ههورامانی و…) حضور پیدا کردم و خوشبختانه توانستهام با این طریق بهعنوان مرد طلایی در بین مردم شناخته و ارتباط بسیار خوبی با مخاطبان به این طریق برقرار کرده باشم.
*از مشکلاتی که میتواند سنگی پیش پای شما برای ادامه این راه باشد برایمان توضیح دهید؟
اقتصاد و نبود درآمد یکی از مشکلات اصلی هنرمندان و بهویژه بنده است چرا که متأسفانه از هرآنچه که به نام هنر یاد میشود برای یک هنرمند درآمد ندارد؛ اما هنرمند با تمام کمی و کاستیها در این عرصه تلاش میکند تا از طریق هنر خود پیام را به جامعه انتقال دهد.
انتهای خبر/