به گزارش خبرگزاری بسیج لرستان، ۵ مرداد ماه سالگرد شهادت جوان رومشکانی است که مصادف شده است با سالگرد عملیات مرصاد به همین مناسبت به زندگی نامه و وصیت نامه شهید پرداختیم ووظیفه ما این است که وصیت نامه شهدا عمل کنیم.
شهید عزیزیار امرایی در سال ۱۳۴۵ در روستای رحمانآباد از توابع شهرستان رومشکان در خانوادهای مؤمن و با تقوا دیده به جهان گشود.
پس از گذراندن دوران سهگانه ابتدایی راهنمایی متوسطه و شرکت در فعالیتهای دینی و مذهبی و همکاری با بسیج و مساجد، دین خود را به انقلاب اسلامی و خدمت به مردم ادا نمود این شهید از نظر اخلاق و کمک به مردم زبانزد خاص و عام بود.
هنگامی که منافقین کوردل وسوسه حمله به مرزهای غربی کشور اسلامیمان را در سر داشتند و قصد داشتند نوکری بیشتر به صدام بکنند این شهید عزیز جهت مبارزه با آنان عازم جبهه شد تا اینکه در منطقه اسلامآباد کرمانشاه در عملیات مرصاد شربت شیرین شهادت را نوشید و به یاران شهیدش پیوست.
فرازی از وصیتنامه شهید: اینک که رایحه دلانگیز شهادت مشامم را نوازش میدهد. سرتاسر وجودم را عشق و شوق آن وصلت زیبا فرا گرفته و تمامی سلولهای بدنم را التهاب این دیدار باور نکردنی پر کرده و تمامی روح و جانم را بخود جلب کرده و مرا مات و مبهوت از این همه جلال و عظمت و زیبایی به گوشهای خوانده و قلبم را به دستم سپرده و آن قدر روحم به عالم معنا پرواز کرده که فکر میکنم اصلا وجود خارجی ندارم و اصلا نیستم.
اما وقتی که کمی به خود میآیم احساس میکنم که نه من هستم و حال در میدان نبرد هستم چکاچک شمشیر را و صدای مظلومان درد کشیده را و حسرت آن کودک یتیم و نگاه آن دختر یتیم را همه و همه را میبینم آیا میتوانم تمامی این جغد صفتان را با چشمانی باز ببینم و خاموش بنشینم؟ این بود که سینه را سپر کردم و تا رسیدن به این هدف از درس و بحث و زندگی پدر و مادر دل بریدم و در این بیابان برهوت تنها با خدا به پا خواستم.
انتهای پیام/