سخنرانی آیت الله خامنه ای؛ درباره اربعین حسینی در مسجد امام حسن مجتبی (علیه السلام)
به گزارش خبرگزاری بسیج؛ ازعلائم ایمان زیارت اربعین است. اوّلین نهضتی که بعد از عاشورای حسینی از طرف شیعیان به وجود آمد، نهضت توّابین بود. اینها آمدند در آن مرقد پاک دور هم جمع شدند مبلغ زیادی اشک ریختند. بعضی خیال می کنند این گریه وسیله ی عقده گشایی است؛ بله، گریه وسیله ی عقده گشایی است، درصورتی که با فکر همراه نباشد. اگر گریه را و اشک ریختن را فقط احساسات هدایت بکند، همین است که گفته اند، امّا اگر فکر و اندیشه به انسان اشکی بدهد و چشم انسان قطره ی اشکی بچکاند، این مثل همان آب کبابی است که آتش را تیزتر و تندتر می کند؛ این عقده نیست، سلاح است؛ لذاست که گریه جزو کارهای معمولی شیعیان صدر اوّل است که همه ی آنها در راه ستیزه گری بودند، همه ی آنها در راه عاشورا قدم برمی داشتند.
مشهد مقدس؛ روز جمعه بیستم صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری[1]
می دانید یکی از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ بنده نمی دانم این روایت چقدر صحیح است، اصراری هم ندارم که بگویم معنای این روایت همین است که من گمان کرده ام، واقعش هم این است که احتمال میدهم معنایش یکی از شقوق و احتمالات دیگری باشد که در این زمینه بیان می شود؛ امّا اگر این احتمال هم که من می گویم باشد، مؤیّد فراوانی دارد؛ «زیارة الاربعین».
شیعه یک جمع متفرّقی بود؛ یک جامعه ای بود که در یک جا و در یک مکان زندگی نمیکرد؛ در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند -اطراف و اکناف بلاد- امّا یک روح در این کالبدِ متفرّق و در این اجزای متشتّت در جریان است؛ مثل دانه های تسبیح، یک رشته و یک نخ، همه ی اینها را به هم وصل میکرد. آن رشته چه بود؟ رشته ی اطاعت و فرمان بَری از مرکزیّت تشیّع، از رهبری عالی تشیّع یعنی امام؛ همه ی این رشته ها به آنجا متّصل میشد؛ قلبی بود که به همه ی اعضا فرمان می داد؛ و به این ترتیب، تشیّع یک سازمان و یک تشکیلات بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانی که از حال همه باخبر بودند.
اطاعت و فرمان بَری آنها به حساب، فریاد زدنشان از روی دستور، سکوتشان برطبق نقشه، همه چیزشان با حساب. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، البتّه یکدیگر را میدیدند، امّا یک کنگره ی جهانی لازم بود برای شیعیانِ روزگار ائمّه (علیهم السّلام). این کنگره ی جهانی را معیّن کردند، وقتش را هم معیّن کردند؛ گفتند در این موعدِ معیّن، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز اربعین است؛ و جای شرکت، سرزمین کربلا است؛ چون روح شیعه روح کربلائی است، روح عاشورائی است؛ در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است؛ شیعه هرجا که هست دنباله روِ عاشورای حسین است. این است که می بینیم همه جا این تپش هایی که در شیعه مکشوف شده، از آن مرقد پاک ناشی است؛ اینها شعله هایی بوده که از آن روح مقدّس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده؛ به جانها و روحها زده؛ انسانها را به گلوله های داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.
اوّلین نهضتی که بعد از عاشورای حسینی از طرف شیعیان به وجود آمد، نهضت توّابین بود. اینها آمدند در آن مرقد پاک دور هم جمع شدند -کتب تواریخ اینها را نوشته اند- مبلغ زیادی اشک ریختند. بعضی خیال میکنند این گریه وسیله ی عقده گشایی است؛ بله، گریه وسیله ی عقده گشایی است، درصورتی که با فکر همراه نباشد. اگر گریه را و اشک ریختن را فقط احساسات هدایت بکند، همین است که گفته اند، امّا اگر فکر و اندیشه به انسان اشکی بدهد و چشم انسان قطره ی اشکی بچکاند، این مثل همان آب کبابی است که آتش را تیزتر و تندتر میکند؛ این عقده نیست، سلاح است؛ لذاست که گریه جزو کارهای معمولی شیعیان صدر اوّل است که همه ی آنها در راه ستیزه گری بودند، همه ی آنها در راه عاشورا قدم برمی داشتند.
امام جعفر صادق اهل گریه است؛ امام رضا (صلوات الله علیه) اهل گریه است؛ شعرا را وادار میکنند و میگویند این قصائد بلند را بگویید، بروید گروه ها را به یاد گذشته ی تشیّع بگریانید که با این گریه، آتششان مشتعل تر و برافروخته تر بشود. توّابین آمدند اینجا مبالغ زیادی گریه کردند؛ هرچه بخواهید. گمانم گفته ام یک شبانه روز یا دو شبانه روز -نوشته اند در تواریخ، بنده یادم رفته- اتّصالاً اشک [ریختند]؛ بعد از این گریه ها بود که دست به دست هم دادند، تصمیم گرفتند که بروند تا جانشان را در راه خدا بدهند و تا کشته نشده اند، دست از جنگ برندارند و از این جنگ زنده برنگردند؛ همین هم شد. مردمان بزرگی؛ سلیمان بن صرد خزاعی -صحابی امیرالمؤمنین، حواری امام حسن- و امثال اینها رفتند و آنجا جان دادند و کشته شدند؛ [شروعش] از کربلا بود؛ ببینید چه این حقیقت جلوه دار و جلوه گری بوده در آن روزگار! در ذهن مردم ما امروز البتّه، این حقیقت به آن زیبایی و به آن شکوهمندی باقی نمانده؛ جور دیگر است. بنابراین، مسئله ی اربعین یک مسئله ی مهمّی است.
اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره ی بین المللی، جهانی، در یک سرزمینی که خود آن سرزمین خاطره انگیز است؛ سرزمین خاطره ها است؛ خاطره های باشکوه، خاطره های عظیم؛ سرزمین شهدا، مزار کشته شدگان راه خدا. اینجا جمع بشوند پیروان تشیّع، و دست برادری و پیمان وفاداری هرچه بیشتر ببندند. این اربعین است.
غیر از توّابین باز هم سراغ داریم کسانی که آمدند آنجا و از آنجا مایه گرفتند. یکی از بزرگ ترین نهضتهای شیعه در دوران تاریخ خلفای بنی عبّاس، نهضت «ابن طباطبا» است که این سادات محترم طباطبائی ظاهراً از اولاد آن محمّد بن ابراهیم بن اسماعیل طباطبا هستند. این محمّد بن ابراهیم بن اسماعیل طباطبا، یک نهضت عجیبی به راه انداخت و فتح کردند و پیروز شدند؛ بخش مهمّی از عالم اسلام را قبضه کردند، حکومت تشیّع و حکومت علوی را بر سر پا کردند؛ و برخلاف سخن آن کسانی که تصوّرشان این است که چنین حقّی به امامزاده ها داده نمی شده؛ نخیر، این حق به آنها داده شده بود؛ اجازه داده شده بود از طرف بزرگ ترهایشان و به نتیجه هم رسید، موفّق هم شد؛ منتها البتّه این بزرگوار در اثناء بیمار شدند و از دنیا رحلت کردند و این وسیله ای شد که بعد، آن موفّقیّت و کامیابی باقی نماند و بعد از چند سال، البتّه نهضت شکست خورد؛ لکن چند سالی بر سرِ کار بودند. این بزرگوارها هم وقتی میخواستند شروع کنند، آمدند کربلا. اوّلی که خواستند شروع کنند، با آن ابوالسّرایا و همه ی آن شیعیانی که همراهشان بودند آمدند کربلا، بر سر قبر حسین بن علی (صلوات الله علیه) پیمان برادری و وفاداری بستند.
و البتّه شنیده اید که جابربن عبدالله انصاری هم آمد. به نظر من این بزرگوار سوّمین کسی است که به زیارت قبر حسین بن علی (صلوات الله وسلامه علیه) آمده است؛ سوّمین جمعی که به زیارت آمدند، جمع جابر است و عطیّه؛ قبل از او کسانی به زیارت آمده بودند؛ شاید اوّلین کسانی که زیارت کردند این تربت پاک را همان بنی اسد بودند که آمدند نعش مقدّس حسین بن علی (صلوات الله وسلامه علیه) را دفن کردند؛ آنها اوّلین کسانی بودند که این تربت را زیارت کردند؛ و جابر هم آمد به قصد زیارت، با آن تفصیلاتی که شنیده اید و آن سخنی که آنجا سر قبر گفت که امروز البتّه آقایان [میگویند]؛ در مجالس و محافل بوده اید و مکرّر شنیده اید و قبلاً هم شنیده بودید.
اجمالاً، یادآوری خاطره ی عاشورا و خاطره ی آن جهاد و ازخودگذشتگی و فداکاری عظیم، در روز اربعین انجام میگرفته؛ و در آن سرزمین. اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدّس را یک چنین میعادی قرار بدهند، البتّه بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و هم دنباله گیری از راهی است که ائمّه ی هدی (علیهم السّلام) به ما ارائه دادند.. ..
پی نوشت ها:
[1] چهل و پنج سال پیش، یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ ۵۲/۱۲/۲۴ (روز جمعه ۲۰صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری) در جریان سلسله جلساتی در مسجد امام حسن علیه السلام در مشهد مقدس که به شرح و تفسیر خطبه های نهج البلاغه اختصاص داشت، به مناسبت تقارن با شب اربعین حسینی، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه دادند. متن این بخش از سخنان ایشان در ایام مصادف با اربعین حسینی سال ۱۳۹۷ هجری شمسی در روز چهارشنبه، ۲ آبان ۱۳۹۷ منتشر شد.
منبع : پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)