انتخاب استاندار در ایستگاه پایانی / آیا ستاد به تنهایی توان عبور از چالش های انتخاب را داراست ؟
به گزارش خبرگزاری بسیج ایلام به نقل از خبرگزاری تابناک ایلام ، از همان روزهای آغارین دولت چهاردهم براساس یک عرف سیاسی ، گعده ها و رایزنی های فراوانی برای انتخاب استاندار همراه و همفکر با دولت آغاز شده است .
آنچه که تاکنون عرف سیاسی در ایلام تعیین کرده است ؛ با روی کار آمدن دولت جدید، چند گروه در انتخاب استاندار نقش آفرینی کرده اند ؛ ستاد انتخاباتی فرد پیروز ، نمایندگان مردم در مجلس ، امام جمعه ، نهادهای نظامی و امنیتی و رسانه ها !
بنابراین همواره تلاش شده تا گزینه ای برای تصدی مدیریت ارشد استان به کانون نهایی تصمیمگیری معرفی شود که همزمان موافقت و همراهی این چند گروه را پشت سر خود داشته باشد.
این امری محتوم است که حتی اگر یک گروه بخواهد و بتواند در کشاکش سهم خواهی ها و طناب کشی های بیشمار جریانی و قدرت طلبی ، از گردونه انتخاب خارج و بر مسند استانداری ایلام تکیه بزند بازهم در ادامه راه امکان موفقیت در خدمت به مردم و اجرای طرح های توسعه ای را نخواهد داشت.
با ذکر این مقدمه می خواهم بگویم چنانچه گروههای موثر در انتخاب استاندار بر سر توسعه و پیشرفت استان تفاهم دارند ، تمام مساعی خود را برای شکل گیری اجماع و حمایت جریانات تاثیر گذار قدرت بکار ببندند.
چرا که استان ما با وجود کوچک بودن ، استانی متفاوت از دیگر استان های کشور است ، هم ضریب قدرت طلبی ، هم کنشگری اجتماعی ورسانه ای آن بالاست ، هم سهم خواهی سیاسیون و اقوام و مناطق در آن بگونه ایست که بدون اجماع و همراه نمودن دیگر ارکان قدرت ، امکان خدمت توسعه محور برای مدیریت ارشد استان وجود نخواهد داشت.
پس درکش و قوس قدرت طلبی و سهم خواهی های سیاسی و قومی و عدم اقناع طرف های درگیر قدرت ، باز این مردم و توسعه استان است که باید همچنان در گروگان عده ای قلیل باقی بماند.
آنگونه که در خبرهای انتشار یافته در فضای مجازی استان آمده است ؛ ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان در استان با ارسال اسامی سه نفر از ارکان خود به مرکز ، تصمیم انتخاب یکی از آنان را بعنوان استاندار ایلام به تصمیم گیران کلان در ایستگاه پایانی سپرده است
هر چند معتقدیم که هر سه گزینه انتخاب شده برای تصدی مدیریت استان حائز شرایط مورد نیاز برای این جایگاه بوده و مخصوصا یکی از آنان از وجهه و مقبولیت بالایی بین سیاسیون و مردم استان برخوردار است ،اما در عین حال الزامات دمکراسی نباید دستخوش تغییر شود.
درست است که ستاد انتخاباتی از نقشی محوری در انتخابات برخوردار بوده است ، اما نقش آفرینی هرگز مجوزی برای نادیده انگاری نقش دیگر ارکان قدرت در انتخاب استاندار نخواهد بود و از سویی محوری ترین شعار دولت یعنی وفاق ملی و در دگر سو اصل دمکراسی و احترام به اراده و خواست دیگر ارکان تاثیر گذار را مخدوش خواهد کرد.
مضافا اینکه عدم همراهی دیگر اجزای قدرت و دخیل دانستن آنان در تصمیم گیری برای مدیریت استان ،قرار گرفتن در مسیر انشقاق و چند دستگی معنا خواهد شد که حقیقتا منافع مردم استان و اهداف توسعه ای آن را در مسیری انحرافی قرار خواهد داد.
این نکته را هم نباید فراموش کرد که دولت پزشکیان و ارکان آن ، متشکل از افرادیست که به خواست عمومی و مطالبات رسانه ای و مجازی احترام گذاشته و تغییر برخی تصمیمات مهم در ابتدای شکل گیری دولت متاثر از همین نگاه بود.
یقینا چنانچه صداهای اعتراضی و سیگنال هایی دال بر تشتت و انشقاق ازفضای مجازی و رسانه ای استان ایلام به مرکز ارسال شود ، انتخاب استاندار با چالش مواجهه و تصمیم گیری ها به سمتی سوق داده خواهد شد که هم از گندم رای خواهیم افتاد هم خرمای بغداد!
در چنین حالتی با قطع دست فرزندان شایسته ایلام از مدیریت منابع خود ، یحتمل سرنوشت توسعه ای استان در دست سهم یکی از ارکان قدرت بالادستی خواهد گرفت که دگر بار مدیریت ایلام با تمام مزیت هایش به فرصت آزمون و خطای دیگران مبدل شده و برای چند سال دیگر باید توسعه را صرفا در جملات انتقادی رسانه ها مشق نماییم.