به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج شهرستان ایذه؛ شهید امنیت عبدالله مومن زاده، ۳۰ شهریور۱۳۶۸ در خانواده ای متدین، ساده و بی آلایش که به نور جهاد و شهادت مُنَوَّر بود، از پدری پاسدار و جانباز و مادری فرهنگی و فرهیخته، در شهر ایذه پا به عرصه وجود گذاشت، او را عبدالله نامیدند تا بنده ی صالح خداوند باشد.
عبدالله دوران کودکی در دامان پر مهر مادر مومنه اش، با قصه های مجاهدت های پدرجانباز و عموی شهیدش (شهیدسهراب مومن زاده) که تا کنون پیکر مبارکش از نظرها پنهان است، آشنا گردید، لذا از همان کودکی با مفاهیم جهاد و شهادت اُنس و اُلفت گرفت و با نماز و قرآن مانوس گردید.
از ویژگی های این شهید، گشاده رویی و چهره ی خندان ایشان بود که همیشه با خنده به استقبال دوستان و آشنایان می رفت و به ندرت در طول عمر مبارکش کسی از او ناراحت گردید.
این شهید بزرگوار، دوران تحصلاتش را تا پایان متوسطه درایذه به پایان رساند.
عبدالله که در خانواده ای مجاهد و در کنار پدری که از یادگاران و فرماندهان شجاع دوران دفاع مقدس و جانبازی ۵۰ درصدی است، رشدو تربیت یافت، علاقمند به ادامه راه عموی شهید و پدر جانبازش شد، لذا در سال ۱۳۹۰ پس از اخذ دیپلم، به استخدام مرزبانی درآمد دوران آموزش مرزبانی را در شهرستان چالوس گذراند و سپس در استان سیستان و بلوچستان و در شهرستان کُنارک به انجام وظیفه مرزبانی پرداخت.
شهید مومن زاده بعد از سه سال خدمت در آن خطه محروم مرزی به پاسگاه مرزی امام علی علیه السلام، واقع در منطقه ی مرزی هورالعظیم در شهرستان هویزه ی خوزستان منتقل شد و در آنجا به امر حفاظت و حراست از مرزها و مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مشغول گردید.
این شهید بزرگوار در مدتی که در استان خوزستان مشغول انجام وظیفه بود، اقدام به امر مقدس ازدواج نمود و با دختر دایی اش ازدواج کرد، از وی پسری به یادگار مانده که در زمان شهادت پدر تنها ۸ ماهه بود.
این شهید بزرگوار بعد از ۶ سال خدمت صادقانه در یکی از سخت ترین مناطق مرزی کشور ۵مهرماه۱۳۹۹ حین درگیری با اشرار در منطقه هورالعظیم به فیض عظمای شهادت نائل آمد و به افلاکیان پیوست.
پیکر مطهرش در کنار سنگ یادبود عموی شهیدش که همزمان بنا نهاده شد، در قطعه ی شهدای قبرستان روضة الزهرای ایذه آرام گرفت.