به گزارش خبرگزاری بسیج اصفهان،
حجتالاسلام علی مصباح یزدی عصر روزپنجشنبه در مراسم گرامیداشت چهارمین سالگرد علامه محمدتقی مصباح یزدی که در سالن اجتماعات گلستان شهدای اصفهان برگزار شد، با تبریک و تسلیت سالگرد شهادت شهید حاجقاسم سلیمانی سردار بزرگ عصر حاضر اظهار کرد: درباره آیتالله مصباح رضوانالله علیه از جنبههای مختلفی عزیزان و بزرگانی صحبت فرمودند، زوایای مختلف زندگی، فکر و منش و سیره ایشان را کموبیش بیان کردهاند.
فرزند مرحوم علامه مصباح یزدی ادامه داد: به نظرم آمد که شاید یکی از جنبههایی که بیشترین شبهه را درباره فکر و اندیشه و عمل ایشان دشمنان و بعضی از نادانها و جاهدها در آن زمینه شبهاتی را مطرح کردند، پیرامون آیتالله مصباح و شاید جواب کافی داده نشده باشد تکرارش بیضرر باشد تفکر و اندیشه سیاسی آیتالله مصباح رضوانالله علیه است.
وی اضافه کرد: بهحکم اینکه ایشان بهعنوان یک روحانی و وارث انبیا احساس مسئولیت میکردند که برای هدایت فکری جامعه و زدودن شبهات و گرد و غبارها از راه به سمت قلههای کمال انسانی این را برای مردم باز کنند و شبهات را رفع کنند و بهخصوص در زمینه مسائل اجتماعی اسلام که تا قبل از نهضت حضرت امام رضوانالله علیه این جنبههای اجتماعی تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده بود و بیشتر آموزهها و عبادتهای فردی اسلام روی کار میشد و تبلیغ میشد و جنبههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اسلام کمتر موردتوجه قرار میگرفت ایشان این را وظیفه میدانستند که در این زمینهها بیشتر کار کنند و زوایای بحث را بیشتر بکنند .
مصباح یزدی بیان کرد: ایشان تلاش کردند برای مردم، نخبگان و عموم مردم این زوایا را روشن بکنند چرا که به یک معنا اساس و پایه نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر این ابعاد اجتماعی اسلام است.
وی بیان کرد: مسئله ولایتفقیه نظریهای است که گرچه در طول تاریخ اندیشه اسلامی توسط علمای بزرگ تقریباً از زمان غیبت در بین علما مطرح بوده و کموبیش به آن پرداختند ولی شاید به دلیل اینکه زمینه اجرا و ظهور و بروز آن در جامعه کمتر بوده بهاندازه مسائل دیگر روی آن کار و توجه نشده و دیدگاههای اسلامی تبیین نشده است.
عضو هیئتعلمی مؤسسه امام خمینی (ره) ادامه داد: گاهی آیتالله مصباح میفرمودند: من با اینکه حدود شصت سال هست که روی مسئله حکومت اسلامی، نظام سیاسی اسلام و بهخصوص ولایتفقیه مطالعه و فکر و تحقیق میکنم؛ ولی هنوز گاهی سؤالاتی پیش میآید، ابعادی از مسئله مطرح میشود که میبینم من برای آن هنوز فکر نکردم و درباره آن تحقیقی نکردم.
وی گفت: آیتالله مصباح یکی از وظایف مسلم و واجبات تعینی خود را این میدانستند و نهتنها خودشان بلکه برای جامعه روحانیت برای کسانی که سمبل تبیین اسلام و سمبل دفاع از دین هستند این را یک واجب تعینی میدانستند که در این زمینه باید کارکرد و در سطوح مختلف با بیانهای مختلف در قالبهای مختلف هنری علمی سطوح عمومی در سطوح دانشگاهی و سطوح دبستانی و دبیرستانی باید زوایای مختلف این مسئله را تبیین کرد تا اذهان مردم در مقابل شبهات مصونسازی شود.
مصباح یزدی بیان کرد: ما امروز هم حتی میبینیم که بعضی از غربزدهها و شرق زدهها هنوز همان شبهات قبلی را با زبان و با ادبیات دیگری تکرار و احساس میکنند؛ چون دیگر جای آیتالله مصباح خالی است کسی نمیتواند جواب این سؤالات را بدهد؛ بنابراین احساس میکنند که یکهتاز میدان شدهاند و این وظیفه ما را سنگینتر میکند و مسائل را برای مخاطبین مختلف باید تبیین کنیم.
فرزند آیتالله مصباح یزدی مهمترین بخش از جهاد تبیین را مسئله ولایتفقیه که پایههای نظام جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد بیان کرد و اظهار کرد: نظریه ولایتفقیه ستون این خیمه انقلاب است.
وی در تصریح این مسئله از نظریهپرداز آمریکایی به نام فوکویاما یادکرد و گفت: این نظریهپرداز آمریکایی میگوید: نظام جمهوری اسلامی مثل یک پرندهای است که دو بال دارد یک بال شهادت و یک بال مهدویت، اعتقاد به مهدویت مانع از این میشود که مردم ناامید بشوند؛ چون همیشه امید دارند که در آینده و در آخرالزمان پیروزی نهایی با آنان است و حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف ظهور خواهد کرد و دیگری بال شهادت است که باعث میشود آنها از هیچچیزی نترسند و نهایت خطری که برای آنها میشود کشتن آنهاست که آن را شهادت و باعث سعادت میدانند.
وی ادامه داد: از نگاه این نظریهپرداز آمریکایی مشکل بزرگتری با پرنده جمهوری اسلامی داریم که همچون زرهی است که این پرنده بر تن کرده باشد و آن زره ولایتفقیه است و ما هر چقدر هم که تیر به این پرنده میزنیم این زره مانع از این میشود که تیرها کارگر بیفتد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه امام خمینی اضافه کرد: این نظریهپرداز ادامه میدهد؛ بنابراین اولین کاری که نظام استکبار باید با این نظام نوپا بکند این است که ابتدا این زره را هدف بگیرد اول باید ولایتفقیه را از بین ببریم.
وی ادامه داد: این نظریهپرداز سپس یک سری راهکارها از جمله این که مبانی تفکر ولایتفقیه را در ذهن مردم به تردید بیندازیم را بیان میکند.
وی با تأکید بر بدیهی بودن نظریه ولایتفقیه اضافه کرد: علیرغم این بداهت از فرط بزرگی گاهی این مسئله مورد غفلت قرار میگیرد و دشمنان تلاش میکنند با شبههافکنی مردم این واقعیت را نبینند و این وظیفه افرادی مثل ما و شما رو سنگین میکند و ما باید ابعاد مسئله را بیان کنیم و پاسخگوی شبهات باشیم.
وی در ادامه به معرفی کتبی در زمینه نظریه سیاسی اسلام بهویژه ولایتفقیه پرداخت و تصریح کرد: کتابی به نام نگاهی گذرا به نظریه ولایتفقیه و کتاب مفصلتری به نام حکیمانهترین حکومت و همچنین کتاب نظریه سیاسی اسلام که تدوین شده و فرمایشات ایشان در قبل از خطبههای نمازجمعه تهران است و کتابهای دیگری که به شکل پرسشوپاسخ تنظیم شده پرسشهایی است که در جلسات مختلف از ایشان شده و جوابهایی است که دادند در قالب کتاب پرسش و پاسخها در پنج جلد تدوین و منتشر شده است.
فرزند آیتالله مصباح در ادامه گفت: انسان برای هر رفتار اختیاری که انجام میدهد یک انگیزه میخواهد، گاهی این انگیزه یک غریزه حیوانی است که رفتارهای غریزی را در بر میگیرد و ارزش آن ارزش انسانی است.
وی ادامه داد: انسان باید کاری انجام دهد که با آن به خدا نزدیک شود و اگر کاری بخواهد چنین ارزشی داشته باشد باید انگیزهای که منشأ آن رفتار میشود از روی تفکر عقلانیت و مبتنی بر درنظرگرفتن هدف الهی باشد و اگر انگیزه شخص برای یک رفتار به رضایت خدا متصل شود، به هدف و انگیزه الهی این کار باعث میشود که او به خدا نزدیک شود.
فرزند این عالم ربانی ادامه داد: اگر به کسی رأی میدهد برای ریاستجمهوری یا برای نمایندگی مجلس میتواند این سلسله انگیزههای فردی، اجتماعی، رفاقتی، حزبی و مانند آنها را داشته باشد که هر کدام از این انگیزهها ارزش این کار را تعیین میکند. وی تصریح کرد: در صورتی این کار انسانی است و انسان را با همین رأی که میدهد به خدا نزدیک میکند که انگیزه او برای این کار رضای خداست یعنی حساب کند از بین این چندنفری که نامزد این پست هستند و من میتوانم از بین آنها انتخاب کنم، به چه کسی رأی بدهم خدا راضیتر است و اهداف الهی بهتر در جامعه پیاده و عزت جامعه اسلامی بهتر تأمین میشود و آرمان شهدا بهتر تحقق پیدا میکند.
وی گفت: اگر کسی با این انگیزه رأی داد این کارش واقعاً کار انسانی و الهی است ارزش الهی پیدا میکند و با همین کاری که میکند به خدا نزدیک میشود.
مصباح یزدی اضافه کرد: در هر جامعهای یک نظام سیاسی لازم است بههرحال وقتی یک عدهای از مردم با هم زندگی میکنند باید قانونی باشد و یک مجری قانونی داشته باشد تا نظم جامعه عدالت و سایر اهدافی که از تشکیل جامعه مدنظر است محقق شود.
وی ادامه داد: بر اساس نظام فکری اسلامی در رأس هستی، خدا وجود دارد و خداست که همه هستی و از جمله انسانها را آفریده مالک آنها است و حق تصرف در آنان را دارد و هیچکس دیگری غیر از خدای متعال چنین حقی را نسبت به هیچکسی ندارد.
وی ادامه داد: هیچ فردی نسبت به فرد دیگر حق حکومت ندارد مگر اینکه خدا چنین اجازهای بدهد و بهاتفاق مسلمین پیامبر اکرم (ص) چنین حقی را از طرف خدای متعال داشته و تمام مسلمانها اعم از شیعه و سنی معتقدند که خداوند چنین ولایتی را به پیامبر داده بود.
وی گفت: به اعتقاد ما شیعیان وقتی پیامبر در غدیر خم فرمود: «من کنت مولا فهذا علی مولا» از طرف خدای متعال این ولایت را به امیرالمؤمنین بعد از خود داد بعد از خودش یعنی او هم بعد از پیامبر حق دارد حکومت جامعه اسلامی را به دست بگیرد و در مسائل اجتماعی امور را حل کند.
وی اضافه کرد: در زمان غیبت معصوم بعد از اینکه ائمه علیهمالسلام از دسترس مردم خارج شدند آیا باید مسائل حکومتی، سیاسی و قضاوت تا زمان ظهور حضرت ولیعصر معطل بماند؟
وی در ادامه پاسخ این سؤال را بیان و ابراز کرد: تعالیم اهلبیت علیهمالسلام به ما نشان میدهد که چنین نیست؛ بلکه در زمان غیبت فرمودند: در بین کسانی که در بین شما هست این ویژگیها را دارند و شبیهترین مردم از نظر علم، دین، تقوا و مدیریت به خود ائمه هستند فرمودند این افراد از طرف انبیا و پیامبر و ائمه حاکم بر مردم هستند و آن حق حکومتی را که خدای متعال بهتنهایی دارد و فقط خداست که میتواند حکومت کند این را به آن واگذار کرده که از طرف او چنین ولایتی را داشته باشد. عضو هیئتعلمی دانشگاه امام خمینی تأکید کرد: مشروعیت یک حاکم یعنی حق حاکمیت و حق تصرف در امور اجتماعی و حق قانونگذاری و حق اجرای قوانین حدود و دیات این مخصوص پیامبر است و جانشینان او و نمایندگانی که بهعنوان عمومی برای بعد از خودشان در زمان غیبت تهیه میفرمودند و این مشروعیت الهی است و در این زمینه مردم هیچ نقشی ندارند.
وی عنوان کرد: برای این که چه کسی پیامبر باشد مردم هیچ دخالتی ندارند و رأی مردم اثری ندارد و برای این که بعد از پیامبر چه کسی امام باشد نیز مردم حق رأی ندارند و باید ببینند پیامبر چه میفرماید و وظیفه مردم بیعتکردن با آن کسی است که پیامبر معرفی فرمود.
فرزند آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: برای زمان غیبت نیز آن کسی که از طرف پیامبر و از طرف معصوم به ولیفقیه با مشخصات کلی معرفی شده این مشخصات دست مردم نیست که بگویند ما این را مشخص و یا آن را کموزیاد میکنیم و نماینده پیامبر و امام باید تعیین کند چه ویژگیهایی داشته باشد؛ اما در دوران غیبت شخص خاصی نامبرده نشده و تنها ویژگیهایی برای آن مطرح شده که مردم باید ببینند چه کسانی در معرض چنین مسندی هستند و آن ویژگیها را دارند و اگر من خودم نمیتوانم تشخیص بدهم مراجعه میکنم به متخصص و به قول او به مجلس خبرگان اعتماد میکنم.
وی ادامه داد: در این جا یک نقش برای مردم در زمان غیبت وجود دارد و مردم باید ببینند چه کسی این ویژگیها را دارد و پس از شناخت و انتخاب وی مردم باید حکومت او را بپذیرند.
وی با بیان اینکه پذیرش حکومت مشروع با مردم است ابراز کرد: اگر مردم پذیرفتند و پایکار حکومت اسلامی آمدند، آن موقع است که حاکم مشروع موظف است که آن حق خود را اعمال و حکومت تشکیل بدهد و احکام اسلام را اجرا کند.
حجتالاسلام مصباح یزدی ادامه داد: نقش دوم مردم این است که برپایی حکومت اسلامی چه در زمان پیامبر چه در زمان ائمه چه در زمان ولیفقیه به عهده مردم است.
وی گفت: به فرمایش آیتالله مصباح رضوانالله علیه نقش مردم در برپایی حکومت اسلامی صددرصد هیچچیزی جای این را نمیتواند بگیرد؛ اما مسئله مشروعیت حاکم مسئله یک است که باید از جانب خدای متعال تعیین شود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه امام خمینی در ادامه از موازنهای که در اینجا مطرح میشود یاد و تصریح کرد: اگر میگوییم حکومت اسلامی مردمسالاری دینی است به دلیل این است که در برپایی حکومت و بقای آن و در اقتدار حکومت نقش مردم کاملاً مفروض و پذیرفته شده است؛ اما این حکومت مردمسالاری دینی است؛ چون مشروعیت حکومت قوانین و این حکومت را خدای متعال و دین تعیین میکند.