کتاب «زندگی در کمین» خاطرات رزمنده جانباز مهدی میرزایی ازندریانی رونمایی میشود
مهدی میرزایی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری بسیج در همدان با اشاره به تألیف کتاب «زندگی در کمین» اظهار کرد: این کتاب به تازگی تالیف شده و اگر مساعدتهای سیدعلی مساوات نبود قطع به یقین این کتاب نتیجه نمیداد.
وی با بیان اینکه متولد سال ۱۳۴۲ در ازندریان ملایر و رزمنده و جانباز ۵۰ درصد و کارشناس ارشد علوم سیاسی هستم، گفت: از سال ۶۰ وارد سپاه شدم.
این جانباز دوران دفاع مقدس افزود: در سال ۶۲ گردان رزمی کوهستانی انصارالحسین (ع) به فرماندهی سردار شهید همدانی تشکیل شد و در اسلامآباد غرب تیپ تشکیل دادیم.
وی با بیان اینکه ۸۶ ماه در جبهه حضور داشتم و در عملیاتهای مختلف شرکت کردم، عنوان کرد: در آن زمان فرمانده گروهان و فرمانده دسته بودم.
میرزایی ابراز کرد: در عملیات خیبر در کمین سه بار مجروح شدم، کمینی که در جلو خط قرار دارد جای بسیار حساسی است آنجا شرایط سختی داشت و درست در قلب دشمن بودیم، سه طرف محاصره بود و با کمین عراقیها تقریبا ۱۰ متر فاصله داشتیم.
وی عنوان کرد: در یکی از عملیاتها که حزب بعث بمباران کرد، شیمیایی شدم و مجبور شدم به تهران برگردم، در عملیات کربلای ۵ شلمچه در سال ۶۵ که تازه سالگرد این عملیات را پشت سر گذاشتیم دوباره مجروح شدم، در این مدتِ ۸۶ ماه جبهه در مجموع ۶ بار مجروح شدم.
این رزمنده دفاع مقدس گفت: در حدود ۱۰ الی ۱۵ عملیات حضور داشتم، سال ۶۲ عملیات والفجر۲ در حاج عمران، اسفند ۶۲ عملیات والفجر ۵ چنگوله، بعد در خرداد سال ۶۳ وارد کمین شدیم که در آنجا مجروح شدم، در گردانهای مختلفی حضور داشتم از جمله عملیات والفجر گردان ۱۵۴ حضرت علی اکبر (ع)، عملیات چنگوله گردان ۱۵۳ قاسم بن حسن تویسرکان، عملیات خیبر گردان ۱۵۱ مسلم ابن عقیل ملایر، وقتی که مجروح شدم دوباره برای عملیات رفتم، عملیات ۲۰ شهریور جزیره مجنون که تعداد زیادی از جمله شهید امیدی در این عملیات به شهادت رسیدند.
وی یادآور شد: محمد تکلو قائم مقام گردان ۱۵۶ سیدالشهدای اسدآباد برای عملیات مصیبت بار و خون بار عملیات کربلای ۴ حضور داشت، در عملیات کربلای ۴ شب سختی بر ما گذشت، در یکی از عملیاتها که شرکت داشتم موج انفجار مرا گرفت و آسیب دیدم، در عملیات کربلای ۵ که در ۲۴ دی ماه سال ۶۵ رخ داد بنده در کانال پرورش ماهی از ناحیه پا با اصابت تیر مستقیم مجروح شدم.
میرزایی خاطرنشان کرد: از ناحیه دست، پا، آرنج دست مجروح شدم و ترکش به کمرم در کنار نخاع اصابت کرد، در مرحله دوم که دشمن موشک زد چند نفر مجروح شدند و در کنار ما به شهادت رسیدند، دوباره همانجا ترکش خوردم از ناحیه کمرم که دیگر از هوش رفتم و چیزی متوجه نشدم و وقتی به هوش آمدم در درمانگاه فاطمه الزهرا (س) بودم، نیز در ورودی شلمچه از خط سومار بمباران شیمیایی کردند که دوباره شیمیایی شدم.
وی در خصوص کتاب خود که اخیراً به چاپ رسیده است، ابراز کرد: سردار قدیر نظامی در ستاد کل نیروهای مسلح مرا به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه در تهران معرفی کرد، به بنده یک بسته ورق داد که خاطراتم را ثبت کنم و یک سال تمام بنده فقط نوشتم و پاره کردم و برخی مطالب را جمعآوری کردم.
این جانباز دفاع مقدس ادامه داد: اگر مساعدتهای سید علی مساوات نبود قطع به یقین این کتاب نتیجه نمیداد، حدود ۴۰ جلسه هر جلسه دو ساعت و در مجموع ۸۰ ساعت مصاحبهها زمان برد، سپس دکتر حسن یعقوبی کتاب «زندگی در کمین» را به ویراستاری راضیه حقیقت به نگارش درآورد که با عنایت شهدای گرانقدر کتاب به چاپ رسید.
وی گفت: موضوع کتاب خاطرات بنده و خاطرات حماسههای ماندگار و جانفشانی درخشان رزمندگان لشکر ۳۲ انصار الحسین (ع) از خط و مرز کردستان تا جبهههای جنوب است که حدود ۸ سال نگارش کتاب به طول انجامید.
انتهای پیام/