ترامپ با امضای یادداشت ضدایرانی، مشت واشنگتن را در قبال کشورمان باز کرد/ خلع سلاح ایران؛ هدف آمریکا از مذاکره
خبرگزاری بسیج _ لفاظیها و رتوریک دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا یک ظاهرسازی محض است. او در ظاهر و با هدف فریب و ایجاد دوگانگی و تفرقه در داخل کشور ما ادعا میکند که تنها خواستهاش از ایران، نداشتن سلاح هستهای است، اما در اصل، دستورالعملی را به امضا میرساند که محتوای آن، برچیدن کامل صنعت هستهای کشورمان و خلع ایران از هر نوع سلاح و ابزار متعارف دفاعی است.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا شامگاه سهشنبه یادداشتی را با هدف بازگرداندن سیاست موسوم به «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران امضا کرد. هدف اصلی ترامپ از امضای این یادداشت، به صفر رساندن فروش نفت ایران است. ترامپ پس از امضای این مکتوبه، در یک لفاظی مضحک، خود را دوست ایران نامید و گفت تنها خواستهاش آن است که ایران، به سلاح اتمی دست نیابد.
آنچه واضح است شروع یک بازی پیچیده و تَردستی از سوی ترامپ است؛ او فرمانی را به امضا رسانده که بندبند آن بیانگر تضعیف دفاعی ایران و خلع سلاح کشورمان است، آنگاه مضحکانه و برای خوشآمد عامه مردم که قطعا رجوع به متن اصلی فرمانش نمیکنند، مدعی میشود که تنها از تهران میخواهد سلاح اتمی نداشته باشد!
ترامپ آشکارا دروغ میگوید؛ دغدغه او فقط موضوع کذایی سلاح اتمی ایران نیست؛ ایران در عالیترین سطح به کرات تاکید کرده که سلاح اتمی جایی در دکترین امنیتی و نظامیاش ندارد؛ هدف اصلی ترامپ، خلع ایران از هر نوع سلاح متعارف و ابزار دفاعی است. گواه این امر، متنی است که رئیسجمهور آمریکا شامگاه سهشنبه به امضا رساند؛ در این متن مفادی مندرج است که نگاهی گذرا به آنها ثابت میکند که هدف واشنگتن، چیزی فراتر از ایجاد مانع برای امر موهومی دستیابی ایران به سلاح اتمی است.
*بندهایی از یادداشت اجرایی ضدایرانی ترامپ
در بخشی از یادداشت امضا شده توسط ترامپ آمده است: «ایران دسترسی آژانس انرژی اتمی IAEA به سایتهای نظامی یا سایتهای مرتبط با سازمان نوآوری و تحقیقات دفاعی، معروف به SPND (سپند) و مصاحبه با دانشمندان هستهای که هنوز در SPND مشغول به کار هستند را مسدود کرده است». همانطور که آشکار است، آمریکا، ایران متهم به حرکت برای تسلیح اتمی میکند و بهانهاش این است که ایران به مأموران به اصطلاح بینالمللی اجازه نمیدهد از سایتها و پایگاههای نظامی اش بازدید کنند؛ حال سؤال این است که در کدام کنوانسیون بینالمللی از جمله «انپیتی» که ایران داوطلبانه عضویت در آن را پذیرفته، قید شده که کشورها باید به بازرسان آژانس انرژی اتمی، اجازه بازدید از مراکز نظامیشان را بدهند؟ فارغ از آنکه گذشته ثابت کرده که برخی از این بازرسان، همکار و هماهنگ با سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی هستند، همین یک بند در یادداشت ترامپ، آشکارا نشان میدهد که هدف رژیم آمریکا، نه فقط منع امر موهوم تسلیح اتمی ایران، بلکه خلع ایران از هر نوع سلاح متعارف است.
در بند دیگری از یادداشت ضدایرانی ترامپ چنین ادعا شده که «رفتار ایران منافع ملی ایالات متحده را تهدید میکند. بنابراین، در راستای منافع ملی است که فشار حداکثری بر رژیم ایران اعمال شود تا به تهدید هستهای آن پایان داده شود، برنامه موشکهای بالستیک آن محدود شود و حمایت آن از گروههای تروریستی متوقف شود». در این بند نیز آشکارا اعلام شده که آمریکا با برنامه موشکی ایران که در قالب تسلیحات متعارف دفاعی است، سر ستیز دارد و هدفش، برچیدن توان موشکی کشورمان است.
ترامپ پس از امضای یادداشت ضدایرانی خود، اعلام کرد که هدف دولت متبوعش انعقاد یک توافق هستهای راستیآزمایی شده با ایران است؛ این ادعای ترامپ در حالی است که ایران در جریان برجام، به طور کامل به تعهداتش عمل کرد و آژانس انرژی اتمی نیز طی 15 گزارش، پایبندی ایران به تعهداتش را مورد تاکید و تصریح قرار داد؛ با این حال، ترامپ برجام را پاره کرد. بنابراین، رئیسجمور آمریکا نشان داده که وقعی برای راستیآزمایی آژانس قائل نیست، بلکه هدفش آن است که در خلال راستیآزماییهای احتمالی و از طریق جواسیسی در پوشش بازرس، در برنامه هستهای صلحآمیز ایران اخلال ایجاد کند و منویات نتانیاهو نخستوزیر رژیم جنایتکار صهیونیستی را محقق سازد.
*ترامپ2025 همان ترامپ 2016 است
اما تحلیلگران سیاسی نیز در داخل با انتشار پستهایی مجازی به یادداشت ضدایرانی اخیر ترامپ واکنش نشان دادند؛ اکثر این تحلیلگران تصریح داشتند که کلام ترامپ با عملش در تعارض است و او همان ترامپ سال 2016 است که گفته بود باید برنامه هستهای ایران را کاملا از بین برد.
ترامپ با امضای یادداشت ضدایرانی اخیر خود مجددا ۱۲ شرط «پمپئو» را در قالب یادداشت اجرایی روی میز گذاشت؛ «مایک پمپئو» وزیر خارجه دولت نخست ترامپ در سال1398، دوازده شرط را برای ایران گذاشت که یکی از این شروط توقف کامل غنیسازی اورانیوم در ایران بود. ترامپ در یادداشت ضدایرانی اخیر خود نیز بحث توقف غنیسازی اورانیوم در ایران را مطرح کرد؛ امری که به منزله تعطیلی صنعت هستهای کشور است؛ با این حال عدهای در داخل، به متن یادداشت ترامپ بی توجهی کردند و فقط سخنان و لفاظی های او را برجسته کردند و تصور کردند که خواسته آمریکا از ایران صرفاً نداشتن بمب هستهای است! متاسفانه این تصور اشتباه در برخی از مقامات دولتی نیز شکل گرفت.
برخی از تحلیلگران نیز معتقدند که تعارض در کلام و عمل ترامپ، یک عملیات روانی است؛ او از یکسو میگوید تنها یک خواسته از ایران دارد و آن هم عدم دستیابی به بمب اتم است و از سوی دیگر یادداشتی را امضا میکند که مفاد آن برچیدن صنعت هستهای و خلع سلاح ایران است؛ در واقع ترامپ با این فریبکاری و خدعه، درصدد انجام عملیات روانی و ایجاد تفرقه و چنددستگی در داخل ایران است. به عبارت دیگر، ترامپ کمکهای مالی (فاند) به بنیادهای ضدایرانی را تعلیق کرده اما کار آن بنیادها را خود بر عهده گرفته است. سخنان ترامپ در حین امضای یادداشت ضدایرانی سرفصل عملیات روانی دولت جدید آمریکاست و آن عبارت است از القای دوقطبی، بزرگنمایی قدرت خود، کوچکنمایی خواستههای آمریکا و فریب در قالب ابراز صمیمیت.
اما رهبر انقلاب روز گذشته در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، به فریبکاری و خدعه سردمداران رژیم آمریکا اشاره کردند و گفتند: اولاً مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم؛ اینجور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نخیر؛ از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل؟ تجربه! ما در دهه ۹۰ نشستیم با آمریکا مذاکره کردیم حدود دو سال یک معاهدهای هم تشکیل شد. البته آمریکا تنها نبود، چند تا کشور دیگر هم بودند، لکن محور آمریکا بود، عمدتاً آمریکا بود. دولت ما نشست مذاکره کرد -دولت آن روز – رفتند، آمدند، نشستند، برخاستند، مذاکره کردند، گفتگو کردند، خندیدند، دست دادند، رفاقت کردند، همه کار کردند، یک معاهدهای تشکیل شد. در این معاهده طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد، خیلی امتیاز داد به طرف مقابل. اما همان معاهده را آمریکاییها عمل نکردند. همین شخصی که الان سر کار است، معاهده را پاره کرد. گفت پاره میکند و کرد؛ عمل نکردند. قبل از این که او بیاید هم همانهایی که این معاهده با آنها انجام گرفته بود، به معاهده عمل نکردند. معاهده برای این بود که تحریمهای آمریکا برداشته بشود، برداشته نشد تحریمهای آمریکا؛ تحریمهای آمریکا برداشته نشد! در مورد سازمان ملل هم یک استخوانی لای زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالا سر ایران وجود داشته باشد. این معاهده محصول مذاکرهای بود که دو سال - بیشتر یا کمتر - طول کشید. خب این تجربه است دیگر؛ از این تجربه استفاده کنیم. امتیاز دادیم، مذاکره کردیم، امتیاز دادیم، کوتاه آمدیم، اما نتیجهای که مقصودمان بود به دست نیاوردیم. همین معاهده را هم با همه این نقصهایی که داشت طرف مقابل خراب کرد، نقض کرد، پاره کرد. با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد، مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.