خبرگزاری بسیج، رقیه غلامی؛ ۱۸ روز از رمضان گذشت و شب قدر رسید انگار همین دیروز نخستین روز این ماه پر برکت بود اما دریغ که عمر انسان، چشم بر هم زدنی می گذرد و چه زیبا حافظ در مصرع «بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین» به آن اشاره کرده است.
آری عمر می گذرد و همراه انسان در این گذرگاه دنیا تنها اندوخته ای است که دارد و خوشا به حال آن ها که این اندوخته کار نیک و یاد خدا باشد که فریاد رس اصلی انسان است.
یاد خدا که با آن دستان خالی مان را در این شب های قدر که اوج بندگی انسان در ماه رمضان است به استغاثه می گیریم و از خودش مدد و مدارا می طلبیم برای راهی که در پیش رو داریم و گذشته ای که پشت سر گذاشتیم.
راهی که هر روز آن خدا عجیب در تنگناهای زندگی و کوره راه های تنهایی هوای بندگان خود را دارد تا به سلامت از آن گذر کنند ولی انسان گاهی غافل از این نظر خداست و همین غفلت موجب گره در زندگی اش می شود.
گره هایی که از کوچک و بزرگ انسان را در میان امواج و تلاطم ها این طرف و آن طرف سوق می دهند و گاهی موجب دوری بیشتر انسان از خدا می شود و گاهی آن قدر محک می خورد و تفتیده می شود که در میان این امتحان ها به خودش می آید و بزرگ می شود و همین جاست که از خدا می خواهیم آنی ما را به خودمان وا نگذارد که اگر غفلت کنیم فرسنگ ها فاصله می گیریم از راهی که مسیر خداست.
و شب قدر فرصتی است تا خودمان را دریابیم و به ریسمان الهی چنگ زنیم و از خداوند بخواهیم که دست مان را در کوره راه ها بگیرد و هوای دل غافل مان را داشته باشد تا هوایی هوای دیگری نشویم.