نسل زد، که عموماً متولدین اواسط دهه ۱۳۷۰ تا اواخر دهه ۱۳۸۰ شمسی (اواخر دهه ۱۹۹۰ تا اوایل ۲۰۱۰ میلادی) را شامل میشود، و نسل بتا، متولدین دهه ۱۳۹۰ شمسی به بعد (۲۰۱۰ میلادی به بعد)، جمعیتی قابل توجه در ایران را تشکیل میدهند. این دو نسل در عصری به دنیا آمده و رشد کردهاند که فناوری دیجیتال و اینترنت جزء لاینفک زندگیشان بوده است. آنها با گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و دسترسی آسان به اطلاعات جهانی خو گرفتهاند و همین امر، تفاوتهای بنیادینی در نگرش، ارزشها و نیازهای فرهنگی آنها نسبت به نسلهای پیشین ایجاد کرده است.
تفکرات و ویژگیهای کلیدی نسل زد و بتا در ایران:
دیجیتالبومی: آنها از بدو تولد با فناوریهای دیجیتال آشنا بودهاند و به راحتی با ابزارها و پلتفرمهای آنلاین کار میکنند. این امر، توقع آنها از فضاهای فرهنگی را نیز تحت تاثیر قرار داده و آنها به دنبال تجربههای دیجیتال و تعاملی هستند.
تنوعطلب و جهانوطن: دسترسی آسان به اطلاعات و ارتباطات جهانی، آنها را با فرهنگها و دیدگاههای متنوع آشنا کرده است. آنها عموماً دیدگاههای بازتری نسبت به مسائل فرهنگی و اجتماعی دارند و به دنبال تنوع و تکثر در محتوا هستند.
واقعگرا و عملگرا: نسل زد و بتا در دورههایی از تحولات اقتصادی و اجتماعی رشد کردهاند و نگاهی واقعبینانهتر و عملگرایانهتر به زندگی دارند. آنها به دنبال محتوایی هستند که با مسائل روزمره و دغدغههای واقعیشان مرتبط باشد.
مشارکتجو و خلاق: این نسل تمایل زیادی به مشارکت در خلق محتوا و به اشتراکگذاری ایدهها دارد. آنها از فضاهای یکطرفه و صرفاً مصرفکننده بودن بیزارند و به دنبال بسترهایی برای ابراز خلاقیت و تعامل با دیگران هستند.
اهمیت به اصالت و شفافیت: آنها نسبت به تبلیغات و محتوای ساختگی حساس هستند و به دنبال صداقت و شفافیت در پیامها و محتوای فرهنگی میگردند.
دغدغههای اجتماعی و زیستمحیطی: مسائل مربوط به عدالت اجتماعی، حقوق بشر، محیط زیست و سلامت روان برای بسیاری از جوانان این نسل اهمیت ویژهای دارد و آنها انتظار دارند این دغدغهها در محصولات فرهنگی نیز بازتاب یابد.
با در نظر گرفتن این ویژگیها و تفکرات، اکنون میتوان به بررسی چالشهای پیش روی مسئولین فرهنگی و ارائه راهکارها پرداخت:
آیا پژواک خواستهها شنیده میشود؟ تاملی عمیقتر بر نیازهای فرهنگی نسل زد و بتا و مسیر پیش رو
نسل زد و بتا، نه فقط مصرفکنندگان منفعل محصولات فرهنگی، بلکه خالقان و کنشگران فعال در عرصه دیجیتال هستند. آنها در جهانی زندگی میکنند که مرزهای جغرافیایی درنوردیده شده و دسترسی به انواع گوناگون محتوا به سهولت امکانپذیر است. در چنین فضایی، ارائه محصولات فرهنگی سنتی و بدون توجه به ذائقه و اقتضائات این نسل، نه تنها جذابیتی ندارد بلکه میتواند منجر به دوری گزیدن آنها از فرهنگ بومی و گرایش به فرهنگهای بیگانه شود.
یکی از ویژگیهای بارز این نسل، میل به اصالت و شفافیت است. آنها به دنبال محتوایی هستند که با ارزشها و دغدغههای واقعی زندگیشان مرتبط باشد و از کلیشهها و شعارهای تکراری فاصله بگیرد. موضوعاتی همچون عدالت اجتماعی، مسائل زیستمحیطی، سلامت روان و هویتهای فردی و جمعی، برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار است و پرداختن به این مسائل در قالبهای هنری و فرهنگی نوآورانه میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
علاوه بر این، روحیه مشارکتجویی و تعامل در این نسل بسیار قوی است. آنها تمایل دارند در فرآیند خلق و انتشار محتوا نقش داشته باشند، نظرات خود را بیان کنند و با دیگران به تبادل نظر بپردازند. فضاهای فرهنگی یکطرفه و صرفاً مبتنی بر ارائه محتوا از بالا به پایین، نمیتواند این نیاز اساسی را برآورده سازد.
چالشهای پیش روی مسئولین فرهنگی:
الف) عدم شناخت کافی از ویژگیها و نیازهای نسل زد و بتا: بسیاری از برنامهریزیهای فرهنگی همچنان بر اساس الگوهای نسلی پیشین صورت میگیرد و درک درستی از دنیای ذهنی و دغدغههای جوانان امروزی وجود ندارد.
ب) ناتوانی در بهرهگیری از ظرفیتهای فناوریهای نوین: در حالی که نسل زد و بتا در دنیای دیجیتال غوطهور هستند، بسیاری از نهادهای فرهنگی هنوز نتوانستهاند به طور موثر از ابزارها و پلتفرمهای دیجیتال برای ارائه محتوا و برقراری ارتباط با این نسل استفاده کنند.
ج) نگاه سنتی به تولید و عرضه محتوا: تاکید بیش از حد بر قالبهای هنری و فرهنگی سنتی و مقاومت در برابر تجربههای نوآورانه و چندرسانهای، مانع از جذب مخاطب جوان میشود.
د) کمبود فضاهای فرهنگی تعاملی و جذاب: فقدان فضاهایی که امکان تعامل، خلاقیت و ابراز وجود را برای جوانان فراهم آورد، یکی دیگر از چالشهای مهم است.
پیشنهادات و راهکارها برای مسئولین فرهنگی:
۱) انجام پژوهشهای جامع و بهروز: برای درک دقیقتر نیازها، علایق و الگوهای مصرف فرهنگی نسل زد و بتا، لازم است پژوهشهای میدانی و کیفی مستمر انجام شود و نتایج آن در برنامهریزیهای فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.
۲) سرمایهگذاری در تولید محتوای دیجیتال نوآورانه: حمایت از تولید آثار هنری و فرهنگی چندرسانهای، تعاملی و مبتنی بر فناوریهای نوین (مانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، بازیهای رایانهای هدفمند و پادکستهای جذاب) میتواند نقش بسزایی در جذب مخاطب جوان داشته باشد.
۳) ایجاد و توسعه پلتفرمهای فرهنگی دیجیتال: طراحی و راهاندازی پلتفرمهای آنلاین تعاملی که امکان به اشتراکگذاری محتوا، بحث و تبادل نظر، برگزاری رویدادهای مجازی و مشارکت جوانان در خلق آثار فرهنگی را فراهم آورد، ضروری است.
۴) توسعه فضاهای فرهنگی خلاق و مشارکتی: ایجاد مراکز فرهنگی چندمنظوره که شامل کارگاههای آموزشی، فضاهای نمایشگاهی تعاملی، استودیوهای تولید محتوا و پاتوقهای فرهنگی جوانان باشد، میتواند به پویایی فرهنگی این نسل کمک کند.
۵) حمایت از هنرمندان و فعالان فرهنگی جوان: شناسایی و حمایت از استعدادهای جوان در زمینههای مختلف هنری و فرهنگی و فراهم آوردن فرصت برای ارائه آثارشان، میتواند به تولید محتوای اصیل و جذاب منجر شود.
۶) ادغام فناوریهای نوین در برنامههای فرهنگی موجود: تلاش برای ادغام فناوریهای دیجیتال در برنامههای فرهنگی سنتی (مانند استفاده از اپلیکیشنهای موبایل برای ارائه اطلاعات تکمیلی در موزهها یا برگزاری تورهای مجازی) میتواند جذابیت آنها را برای نسل جوان افزایش دهد.
۷) تسهیل دسترسی به رویدادهای فرهنگی: کاهش هزینهها، ارائه تخفیفهای ویژه برای جوانان و استفاده از ابزارهای دیجیتال برای اطلاعرسانی و فروش بلیت رویدادهای فرهنگی میتواند دسترسی این نسل را به فعالیتهای فرهنگی افزایش دهد.
۸) ایجاد گفتوگوی مستمر با جوانان: برگزاری نشستها، همایشها و میزگردهای تخصصی با حضور جوانان و فعالان فرهنگی برای شنیدن مستقیم نظرات و پیشنهادات آنها و مشارکت دادنشان در فرآیند تصمیمگیریهای فرهنگی، امری حیاتی است.
۹) توجه به دغدغههای هویتی و اجتماعی: تولید محتوایی که به مسائل هویتی، اجتماعی و زیستمحیطی مورد علاقه این نسل بپردازد و زمینهای برای تفکر و گفتوگو در این زمینهها فراهم آورد، میتواند ارتباط عمیقتری با آنها برقرار کند.
۱۰) ارزیابی و بازنگری مستمر برنامههای فرهنگی: لازم است برنامههای فرهنگی به طور دورهای مورد ارزیابی قرار گیرند و بر اساس بازخورد مخاطبان جوان و تغییرات فرهنگی، مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرند.
با اتخاذ این رویکردها و سرمایهگذاری هوشمندانه در حوزه فرهنگ، میتوان امیدوار بود که شکاف میان نیازهای فرهنگی نسل زد و بتا و پاسخ مسئولین پر شده و زمینهای برای رشد و شکوفایی فرهنگی این نسل فراهم آید. آینده فرهنگی کشور در گرو توجه به خواستهها و پتانسیلهای جوانان امروز است.
انتهای/یادداشت