روایتی از میانسالی و جستوجوی روزگار جوانی
مدتی است با دوستان و آشنایانی که بعد از مدتها فرصتی نصیبمان میشود تا دیداری تازه کنیم به محض دیدار با تعجب میگویند چقدر پیر و شکسته شدهای؟ چقدر موهایت سفید شده؟ و من هم با لبخندی غم آلود میگویم روزگار است دیگر همه چیز تغییر میکند. البته من هیچ وقت تغییرات ظاهری ناشی از گذر عمر کسی را به او یادآوری نکردم و هرگز به موهای سپید میانسالی کسی خیره نشدم شاید به این دلیل که خوب میدانم خود فرد گذر عمر را قبل از همه درک میکند وقتی هر روز به آینه نگاه میکند...
کد خبر: ۹۳۷۲۴۱۲
۱۴۰۰/۰۶/۲۲