نشریه آمریکایی ویک در تحلیلی هشدارآمیز نوشت: برای جنگ احمقانه عربستانسعودی در یمن هورا نکشید.
به گزارش خبرگزاری بسیج، وبسایت خبریtheweek در مقالهای نوشت: ریاض، با همراهی گروهی از
هممسلکانش علیه جنبش حوثیهای یمن دست به حملات هوایی زد که از سپتامبر
گذشته پایتخت کشور، یعنی صنعا را تصرف کردند. عربستان سعودی به خاطر مقابله
با پیشرویهای حوثیها، در واشنگتن از حمایت هر دو حزب ایالات متحده
برخوردار شد.
نویسنده مقاله کوین سالیوان میافزاید: اگرچه برخی در غرب عربستان سعودی را برای چنین اقدام قاطعی تحسین کردهاند، ولی بررسی دقیقتر این ائتلاف نشان میدهد برخی از رژیمهای داخل آن شباهتهای نه چندان اتفاقی با یکدیگر دارند. این فهرست شامل دیکتاتور نظامی مصر است که اکنون رئیسجمهوری عبدالفتاح السیسی خوانده میشود یا حکومتهایی با مشروعیت سوالبرانگیزی چون سودان، پاکستان و قطر.
ویک خاطرنشان کرد: اگر اعتقاد تازه عربستان سعودی به صلح و آرامش شما را متعجب یا مشکوک میکند، احتمالا تنها نیستید، چه کسی میتواند فراموش کند آخرین باری را که دستگاه سلطنتی عربستان برای دفاع از ثبات، در سال 2011، گارد ملی خود را فراخواند تا برای کمک به خلیفه حاکم بحرین به مزدوران پاکستانی بپیوندند و جنبش اعتراضی مسالمتآمیز بحرین را سرکوب کنند؟
نویسنده تصریح کرد: درحالی که رد پای حاکمان عربستان بر دههها قیام و شورش و اعمال تروریستی دیده میشود، حقیقتا ابرام عربستان سعودی بر تقدس نظم و ثبات جهانی خیلیها را شگفتزده کرده است. اتکای حکومت پادشاهی عربستان بر طبقهای از افراطیون وهابی برای تضمین بقای قدرت، سراسر جهان را در بحران فرو برده و این حکومت میلیاردها دلار در اقصی نقاط عالم، از غرب آفریقا تا دورترین مناطق شمال غربی چین، صرف تبلیغ تفسیر اغلب خشونتبار از اسلام کرده است.
در ادامه این تحلیل آمده است: مشاهده بیاعتنایی عربستان به ثبات جهانی دشوار نیست. هرچند ریاض ممکن است تهاجم اخیرش را نوعی سخاوتمندی از روی اجبار جلوه دهد، ولی پردهها به سرعت کنار رفته و جنگ سرد پادشاهی وهابی با شیعه ایرانی هویدا میگردد. عربستان به دلیل هراسش از پیدا شدن یک کشور متمایل به ایران دیگر در همسایگی، با عجله دست به ایجاد ائتلافی زده است. جبهههای این جنگ از جنگ داخلی سوریه تا نبرد علیه داعش در عراق و اکنون یمن گسترده شده است.
ویک میافزاید بنا به گزارشها عربستان با وجود حملات هوایی، برای سرکوب قیام در یمن نیاز به سرباز بر روی زمین دارد، که ماموریت پیچیدهای برای ارتش جنگ ندیده عربستان است. دلیل زیادی هم در دست نیست که حتی با کمک نیروهای زمینی مصر، این تلاشها به نتیجه برسد.
سالیوان در پایان مقاله نتیجه میگیرد: واشنگتن باید در جهت تنشزدایی اقدام کرده و همه طرفهای درگیر در یمن را به پای میز مذاکره فرابخواند. تحریک تنشهای فرقهای احتمالا مناسب نیازهای برخی از واقعا بدترین عناصر خاورمیانه است، اما نباید سیاست حکومت ایالات متحده باشد.
نویسنده مقاله کوین سالیوان میافزاید: اگرچه برخی در غرب عربستان سعودی را برای چنین اقدام قاطعی تحسین کردهاند، ولی بررسی دقیقتر این ائتلاف نشان میدهد برخی از رژیمهای داخل آن شباهتهای نه چندان اتفاقی با یکدیگر دارند. این فهرست شامل دیکتاتور نظامی مصر است که اکنون رئیسجمهوری عبدالفتاح السیسی خوانده میشود یا حکومتهایی با مشروعیت سوالبرانگیزی چون سودان، پاکستان و قطر.
ویک خاطرنشان کرد: اگر اعتقاد تازه عربستان سعودی به صلح و آرامش شما را متعجب یا مشکوک میکند، احتمالا تنها نیستید، چه کسی میتواند فراموش کند آخرین باری را که دستگاه سلطنتی عربستان برای دفاع از ثبات، در سال 2011، گارد ملی خود را فراخواند تا برای کمک به خلیفه حاکم بحرین به مزدوران پاکستانی بپیوندند و جنبش اعتراضی مسالمتآمیز بحرین را سرکوب کنند؟
نویسنده تصریح کرد: درحالی که رد پای حاکمان عربستان بر دههها قیام و شورش و اعمال تروریستی دیده میشود، حقیقتا ابرام عربستان سعودی بر تقدس نظم و ثبات جهانی خیلیها را شگفتزده کرده است. اتکای حکومت پادشاهی عربستان بر طبقهای از افراطیون وهابی برای تضمین بقای قدرت، سراسر جهان را در بحران فرو برده و این حکومت میلیاردها دلار در اقصی نقاط عالم، از غرب آفریقا تا دورترین مناطق شمال غربی چین، صرف تبلیغ تفسیر اغلب خشونتبار از اسلام کرده است.
در ادامه این تحلیل آمده است: مشاهده بیاعتنایی عربستان به ثبات جهانی دشوار نیست. هرچند ریاض ممکن است تهاجم اخیرش را نوعی سخاوتمندی از روی اجبار جلوه دهد، ولی پردهها به سرعت کنار رفته و جنگ سرد پادشاهی وهابی با شیعه ایرانی هویدا میگردد. عربستان به دلیل هراسش از پیدا شدن یک کشور متمایل به ایران دیگر در همسایگی، با عجله دست به ایجاد ائتلافی زده است. جبهههای این جنگ از جنگ داخلی سوریه تا نبرد علیه داعش در عراق و اکنون یمن گسترده شده است.
ویک میافزاید بنا به گزارشها عربستان با وجود حملات هوایی، برای سرکوب قیام در یمن نیاز به سرباز بر روی زمین دارد، که ماموریت پیچیدهای برای ارتش جنگ ندیده عربستان است. دلیل زیادی هم در دست نیست که حتی با کمک نیروهای زمینی مصر، این تلاشها به نتیجه برسد.
سالیوان در پایان مقاله نتیجه میگیرد: واشنگتن باید در جهت تنشزدایی اقدام کرده و همه طرفهای درگیر در یمن را به پای میز مذاکره فرابخواند. تحریک تنشهای فرقهای احتمالا مناسب نیازهای برخی از واقعا بدترین عناصر خاورمیانه است، اما نباید سیاست حکومت ایالات متحده باشد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار