تحلیل بیانیه لوزان ؛

بیانیه لوزان مانند قطعنامه 598 یک ظلم جهانی است

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه آمریکا از مذاکرات یک هدف بلند مدت را دنبال می‌کند به مقایسه توافق سوئیس و توافق سالت ایالات متحده و شوروی پرداخت و گفت: آمریکا می‌خواهد مانند پیمان سالت بُعد دشمنی و انسجام درونی ما را از بین ببرد و فروپاشی دراز مدت نظام ایران هدف غائی است.
کد خبر: ۸۵۰۸۵۷۶
|
۱۷ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۷
به گزارش خبرگزاری بسیج، ابراهیم فیاض جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ، به تبیین ابعاد مختلف بیانیه سوئیس پرداخت و اظهار داشت: این مسئله همیشه مطرح بود که ما چه زمانی با غرب به تعامل می‌رسیم، وقتی کشوری قدرت می‌گیرد از جنگ رها می‌شود و کشورهای قدرتمند مجبورند به تسامح و تعامل برسند لذا آمریکا بعد از جنگ و بازسازی ایران که وضعیت قدرت ما به اینجا رسیده است مجبور به تعامل شد.

فیاض با بیان اینکه البته وحشت آنها از روی کار آمدن یک دولت اصولگرا بود، تصریح کرد: آمریکا دیگر قدرت مانور اقتصادی و جنگی ندارد و کودک‌کشی و زن‌کشی در جنگ علیه مردم یمن و فلسطین به معنای باختن قافیه در جهان است که باعث شده آنها دست به جنایت علیه بشر بزنند.

 

*ایران از یک دموکراسی بسیار پیشرفته برخوردار است

این استاد دانشگاه با بیان اینکه وقتی آمریکا انسان‌های عادی و غیرنظامی را می‌کشد و این بدتر از جنایت جنگی است به صورت صریح نشان می‌دهد که آنها در جهان قافیه را باخته‌اند افزود: ایران از یک دموکراسی بسیار پیشرفته برخوردار بوده و از لحاظ اقتصادی در حال پیشرفت است و با اقتصاد مقاومتی نیز این پیشرفت بیشتر خواهد شد لذا یک رویارویی عظیم رخ داد.

 

*غرب بعد از شکست از ایران در سوریه مصّر به مذاکره شد

وی تصریح کرد: زمانی که ‌آمریکا می‌خواست سوریه را بمباران کند، ایران گفت هر هواپیمایی که بلند شود ما آن را خواهیم زد لذا آنها متوجه قدرت ایران شدند و بنابراین تلاش برای مذاکره از حمایت ایران از سوریه و شکست غرب و هم‌پیمانانشان و تهدید نظامی ایران آغاز شد و آنها متوجه شدند که باید با ایران مذاکره کنند.

فیاض با اشاره به شکست آمریکا در جنگ نیابتی در سوریه و روی آوردن به مذاکره با ایران خاطرنشان کرد: این مباحث به صورت عمیق مطرح نشده است، در جهان فقط ایران نیست که در تحریم به سر می‌برد بلکه آمریکا بسیاری از کشورها همچون پاکستان، هند، چین و روسیه را تحریم کرده است اما آمریکا در مقابله با گستردگی ایران دچار ضعف شد.

 

*اگر حمایت معنوی ایران از یمن و پیروزی نبود آمریکا بیانیه‌ای با ایران امضا نمی‌کرد

این جامعه‌شناس تاکید کرد: اگر اتفاق یمن رخ نداده و با حمایت معنوی ایران آنها پیروز نشده بودند، معلوم نبود آمریکا بیانیه‌ای با ایران امضا کند؛ مردم در کشورهای مختلف عربی از جمله عربستان و حتی اهل سنت خاورمیانه حامی جمهوری اسلامی و عاشق ایران هستند و تفسیر ایرانی اسلام را قبول دارند و جمعیت نخبه و دانشگاهی نیز شاخصه‌های این مسئله را در حزب‌الله لبنان می‌بینند بنابراین این امر موجب احساس خطر آمریکا از نفوذ معنوی ایران شده است.

وی با بیان اینکه آمریکا این بیانیه را امضا کرد تا به مذاکرات بعدی برسد، به قدرت فزاینده امنیتی، معنوی و اقتصادی جمهوری اسلامی اشاره کرد و افزود: ایران قدرت اقتصادی خاورمیانه است لذا آمریکا می‌خواهد این مسئله را در ادامه از طریق مذاکره اقتصادی مهار کند.

فیاض ادامه داد: زمانی که یک کشور به نقطه شروع می‌رسد یکباره جهش پیدا می‌کند بنابراین ایران که به این نقطه رسیده بود آمریکا نمی‌توانست آن را کنترل کند و به این مذاکرات روی آورد از این رو آنها به شدت محتاج مذاکره هستند.

این جامعه‌شناس درباره مذاکره سوئیس اظهار داشت: این مذاکرات یک نوع بازی است چراکه ما به دنبال بمب اتم نیستیم و این مذاکرات بازی قدرت و اقتدار است.

 

*فکت‌شیفت یک بازی زبانی است

وی گفت: آمریکا سال‌ها ایران را متهم به تروریست کرده و هر روز یک خبر علیه ایران در کشورش مخابره کرده اما حالا می خواهد ملت خود را توجیه کند؛ بنابراین مباحثی همچون فکت‌شیفت یک بازی زبانی است و می‌خواهند با این تفاسیر شروع یک رابطه را توجیه کنند.

فیاض با بیان اینکه آمریکا یک هدف بلند مدت را دنبال می‌کند به مقایسه توافق سوئیس و توافق سالت به ایالات متحده و شوروی پرداخت و تصریح کرد: آمریکا می‌خواهد مانند پیمان سالت 1 و 2 بُعد دشمنی خود را از بین ببرد و انسجام درونی ما را در دراز مدت بگیرد لذا هدف غائی این مذاکرات مانند پیمان سالت که منجر به سقوط شوروی شد، فروپاشی دراز مدت نظام ایران است.

این جامعه‌شناس با اشاره به تلاش آمریکا برای دچار کردن ایران به بی‌دشمنی اظهار داشت: این مذاکرات فی‌النفسه مهم نیست لذا دولت، نظام و بعد حکومتی باید مراقب هدف درازمدت فروپاشی باشند و همانطور که دیدیم رهبری نیز در باره فروپاشی و لزوم انسجام درونی مباحثی را مطرح کردند.

وی با بیان اینکه نتایج توافق لوزان در جامعه مبهم است گفت: مردم احساس می‌کنند  دولت اطلاعات درستی به آنها نمی‌دهد و این باعث کلافگی آنها شده است و در این زمینه جزئیات نیز از سوی دولت مطرح نشده و فقط کلیات بیان می‌شود.

فیاض افزود: از سوی دیگر نیز کار رئیس‌جمهور آمریکا هم ابهام‌سازی درباره توافق است و این مسئله برای آنها اهمیتی ندارد؛ چراکه پیمان سالت نیز یک بیانیه اتمی بود و در واقع مذاکرات تحدید سلاح‌های استراتژیک و گفت‌وگو در حوزه کنترل تسلیحات محسوب می‌شد اما دیدیم که منجر به فروپاشی شوروی شد.

این جامعه‌شناس تصریح کرد: ما نباید دچار اشتباه شوروی شویم بلکه باید با طراحی اقتصادی با جهان باز فعالیت اقتصادی خود را پیش ببریم و فریب اینکه آمریکا می‌تواند اقتصاد ما را نجات دهد، نخوریم.

* لزوم شکل‌گیری فرایند اروسیا با حضور ایران، روسیه، آلمان و چین و هند

وی در همین زمینه به لزوم شکل‌گیری فرایند اروسیا از سوی ایران اشاره کرد و گفت: باید با همکاری چین، هند، روسیه، آلمان و ایران فرایند اروسیا در بعد تمدنی، امنیتی و اقتصادی شکل بگیرد.

این جامعه‌شناس درباره علت حضور آلمان در این فرایند اروسیایی توضیح داد: آلمان بعد از اینکه جنگ دوم جهانی تحت سلطه انگلیس و آمریکا واقع شد و آمریکا در برخی شهرهای آن همچون فرانکفورت حضور دارد و از سویی دیگر در مباحثی همچون اوکراین، آلمان در حال وارد شدن به ساختار جهانی است.

وی افزود: ایران با اضافه کردن یک به 5 در مذاکره با 1+5 سعی کرد که آلمان را وارد قدرت اقتصادی و سیاسی کند؛ آلمان نیز تمرکز خود را بر روی اروسیا گذاشته است تا یک اروپای اقتصادی مستقل شود و نگاه آلمان بیش از غرب به شرق است.

«در فرایند اروسیایی چین، هند، روسیه، آلمان، ایران دو مثلث وجود دارد که قاعده یکی چین و هند با راس ایران و قاعده دیگری آلمان و روسیه با راس ایران است.»

فیاض ضمن انتقاد از رویکردهای غربی دولت در بعد اقتصادی و تعامل با جهان خاطرنشان کرد: به آقای رئیس‌ جمهور توصیه می‌کنم پیام امام به گورباچف را بخواند که امام فرمودند باغ سبزی که غرب نشان می‌دهد خبری در آن نیست اما گورباچف باور نکرد و شوروی دچار فروپاشی شد.

این جامعه‌شناس با اشاره به غفلت دولت از حوزه آمریکای لاتین تاکید کرد: ما باید مزاحمت غرب را برداریم نه اینکه آن را الگو کنیم.

وی با اشاره به طولانی شدن مذاکرات به بعد ماکیاولیسم سیاسی و اقتصادی غرب اشاره کرد و افزود: هیچ گاه نمی‌توان به ساختار غرب و سرمایه‌داری که مبنای آن بر فساد است اعتماد کرد؛ دموکراسی غربی نوعی پرخاشگری و جنگ است و جنگ نرم آنها مانند رسانه‌هایشان نیز براساس همین ساختار است.

*بیانیه لوزان مانند قطعنامه 598 یک ظلم جهانی است/ از نظر اخلاقی آن را نمی‌پذیریم

فیاض در ادامه به مقایسه توافق لوزان با قطعنامه 598 پرداخت و افزود: قطعنامه 598 یک ظلم جهانی علیه ما بود اما بنا بر حکمت و مصلحت ولی فقیه آن را پذیرفتیم بنابراین فشار اتمی به ایران نیز یک ظلم جهانی است که به ما تحمیل می‌شود و از این رو پذیرفتن این توافق نیز ظلم جهانی محسوب می‌شود اما ما بنا بر مصلحت آن را می‌پذیریم.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: ما باید به دنبال عدالت جهانی باشیم، امام فرمود ما با ظلم جهانی روبرو هستیم و آمریکا نیز مظهر این ظلم جهانی است.

وی تاکید کرد: بُعد ایدئولوژیک ما در آینده باید عدالت جهانی باشد و مردم غرب هم این مسئله را به شدت دوست دارند و ما باید این بحث عدالت جهانی را شروع کنیم.

فیاض صلح جهانی که از سوی غرب مطرح می‌شود را صلح مسلح دانست و تصریح کرد: در قضیه اتمی نیز همینطور است، آنها فردو را نمی‌توانند بمباران کنند لذا گفتند باید تعطیل شود اما فعالیت نطنز را که چنین امکانی برایشان وجود دارد، پذیرفتند.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه تفکر صلح مسلح از تفکر داروینیسم گرفته شده است و غیر انسانی‌ترین نوع برخورد را در پی دارد افزود: طبق این قاعده باید کشت تا کشته نشد.

وی با بیان اینکه مبنای ساختار غیراخلاقی سرمایه‌داری ظلم است و این ظلم جهانی به شدت در جهان و در آمریکا حاکم است خاطرنشان کرد: این ظلم گاهی به جنگ در ویتنام، سوریه، فلسطین و یمن منجر می‌شود و گاهی به خاطر ناتوانی در برابر ایران بحث فروپاشی از درون را دنبال می‌کنند و این ساختار بسیار پیچیده است.

 

* ایران باید صلح جهانی مبتنی بر عدالت عرفی را گسترش دهد

فیاض با تاکید براینکه ما باید صلح جهانی مبتنی بر عدالت عرفی را که بر مبنای آرای مشهوره در اسلام است را مطرح کنیم گفت: یعنی مردم باید بگویند عدالت کدام است و جهان تشنه عدالت عرفی است.

این جامعه‌شناس در پایان تاکید کرد: ما اگر از باب حکمت و مصلحت و بعد سیاسی این بیانیه (سوئیس) را می‌پذیریم اما آن را یک ظلم جهانی می‌دانیم هرچند که غرب‌گرایان در ایران می‌گویند باید این ظلم جهانی را پذیرفت چراکه تکرار مبنای حقیقت است اما ما از بُعد اخلاقی آن را نمی‌پذیریم.

ارسال نظرات
آخرین اخبار