یکی از برداشتهایی که میتوان از بازیهای هر قومی داشت، به خصوص سرگرمیهایی با قدمت بالا، دریافت دکترینهای متفاوت آنان در قبال اهدافشان است. این یادداشت تفاوت دکترین چین و غرب با الگوگیری از دو بازی قدیمی این دو تمدن را بررسی میکند که برگرفته از کتاب «چین» (On China) (1) نوشته هنری کسینجر است.
كتاب «چين» حاصل نزديك به پنجاه سفر كيسينجر به چين و نيز پنجاه سال تجربۀ او در صحنۀ ديپلماسي بينالمللی است
«رئال پولیتیک» چینی (2)
چینیها به گونهای زیرکانه، رئال پولیتیک را با نوعی دکترین استراتژیکی، که به طور مشخص با استراتژی و دیپلماسی مورد علاقه غربیها متفاوت است، در هم آمیختهاند. تاریخ پرتلاطم چین به رهبران آن آموخته است که همه مسائل در همه موارد چارهپذیر نیستند و تاکید زیاده از حد بر تسلط کامل به رویدادها ممکن است سبب برهم خوردن هارمونی و نظم عالم بشود. امپراتوری چین آنقدر دشمن بالقوه داشت که هرگز امکان امنیت تمامعیار برای آن به وجود نیامد. اگر سرنوشت چین با نوعی امنیت نسبی گره خورده بود، این تلویحا نوعی ناامنی نسبی را نیز شامل میشد. یعنی نیاز به فراگیری دستورزبان چندین کشور همسایه که دارای تاریخها و آرمانهای متفاوت بودند. دولتمردان چینی به ندرت برآورد یک مناقشه را، با استراتژی برخورد به قصد «همهچیز یا هیچچیز» به خطر میانداختند. آنجا که در سنت غربی، برخورد قاطعانه و جسارت بیپرده در میدان نبرد، یک امتیاز تحسینبرانگیز به حساب میآمد، مطلوب چینیها باریکبینی و زیرکی، دورزنی و میانبرزنی، و تجهیز و پیشبرد ذرهذره و بردبارانه وضعیت برتری نسبی روانی بر دشمن بود.
تفاوت دکترین چین و غرب در بازیهای «وی چی» (3) و «شطرنج»
این تضاد و دوگانگی یاد شده، به وضوح در سرگرمیهای فکری
مورد علاقه این دو تمدن (چین و غرب) انعکاس یافته است. پایدارترین سرگرمی چینیها
بازی «وی چی» به معنی «احاطه مهرهها» است که مبتنی بر مفهوم «محاصره» طراحی شده
است.
«وی چی» از قدیمیترین بازیهای تختهای تاریخ بشری است. این
بازی که به صورت دونفره انجام میشود، علیرغم قوانین سادهای که دارد راهبردهای (استراتژیهای)
پیچیدهای را میطلبد
صفحه بازی یک تورین (شبکه) نوزده در نوزده خطی، متشکل از خانههای مربعی شکل است که در آغاز بازی خالی است. هر بازیکن 180 مهره یا شنریزه در اختیار دارد که ارزش همه آنها یکسان است. بازیکنان به نوبت مهرههای خود را با این هدف که برای خودشان مواضع قدرت (استحکامات) غیرقابل محاصره بسازند، در گوشههای خالی مربعها میچینند و همزمان نیز تلاش میکنند تا مواضع قدرت حریف را به محاصره بکشند. به این تزتیب بازی به سرعت به مجموعهای از نبردهای خرد و کلان در قسمتهای مختلف صفحه کشیده میشود. درحالی که هر بازیکن سرگرم پیادهسازی نقشههای استراتژی خود و مقابله با پیشروی طرف مقابل است، تعادل نیروها تدریجا با هر حرکت به هم میخورد. در پایان یک بازی خوب، صفحه «وی چی» از منطقههای درهم آمیخته قدرت پر میشود. تفاوت امتیاز بین بازیکنان، اغلب اینقدر ناچیز است که برنده بازی به راحتی قابل تشخیص نیست.
تصویر: برآمده یک بازی «وی چی» بین دو بازیکن خبره
رنگ سیاه، با اندکی اختلاف امتیاز، برنده بازی شده است
از سوی دیگر در بازی «شطرنج» که محبوب غربیها است، رقابت بر سر بُرد کامل و قطعی است. هدف این بازی، کیش و مات کردن حریف است؛ یعنی مهره شاه یکی از طرفین در موقعیتی قرار بگیرد که به هر سو حرکت کند (یا نکند) در معرض حمله مستقیم «دشمن» قرار داشته باشد. اکثر بازیهای شطرنج با نوعی پیروزی قطعی پایان میگیرند که یا از طریق تضعیف نیروی حریف به دست میآید، یا از راه یک یا چند مانور ماهرانه. جدا از پیروزی قطعی، تنها برآمد ممکن در بازی «شطرنج» (و بازیهای نظیر آن) حالت تساوی است؛ به این معنا که طرفین دست از تلاش برای پیروزی قطعی برداشته و به اجبار، به خاتمه بازی با نتیجه مساوی تن در میدهند.
اگر هدف در بازی شطرنج، پیروزی قاطعانه در کوتاهترین زمان ممکن است، در بازی «وی چی» هدف به درازا کشاندن و طول دادن مسابقه است. در «شطرنج»، طرفین برای پیروزی کامل نبرد میکنند اما در «وی چی»، بازیکنان در پی برتری نسبی هستند. در «شطرنج»، حریفان تمام توانایی خود را به میدان میآورند و همه نیروها به طور کامل در صحنه نبرد مستقر هستند.
اما در «وی چی»، بازیکنان نه تنها باید
ارزیابی خوبی از مهرههای مستقر در میدان داشته باشند، بلکه لازم است به نیروهای
تقویتی خارج از میدان و نقاط احتمالی استقرار آنها نیز توجه داشته باشند. «شطرنج»،
مفاهیم (کلازویتس)ی (4) مرکز ثقل (center
of gravity) و نقطه قطعیت (decisive point) را میآموزد. بازی معمولا با پیکار برای کنترل مرکز و میانه صفحه
آغاز میشود اما «وی چی» هنر محاصره استراتژیک را تعلیم میدهد. در حالی که یک
شطرنجباز ماهر میکوشد مهرههای حریف را با حرکتهای مستقیم و «شاخ به شاخ»، یکی
پس از دیگری از میدان به در کند. یکی «وی چی باز» خبره تلاش میکند نخست فضاهای
خالی روی صفحه را گام به گام اشغال کند و سپس به تدریج از ارزش استراتژیک مهرههای
حریف کاسته و آنها را تضعیف کند. «شطرنج»، قدرت تمرکز شدید بر نیل به یک هدف و
فقط یک هدف را تقویت میکند اما «وی چی» نوعی نیروی انعطافپذیری استراتژیک را در
بازیگر تولید میکند.
چین مدرن و استراتژیهای هزاران ساله
این رویکرد استراتژیک «وی چی» برای "پیروزی" بر حریف در نگرش و نظریه نظامیگری چین نیز مشاهده میشود. شالوده این نظریه در یک دورن پرتحول تاریخ چین ریخته شده؛ زمانی که درگیریهای خونی و کشتار بیرحمانه میان پادشاهیهای رقیب، تلفات سنگینی بر مردم چین تحمیل میکرد. در واکنش به این کشتارهای فجیع (و در جستجوی تبیین تازهای از مفهوم پیروزی)، اندیشمندان چینی، تفکری را توسعه دادند که یک روی آن احتراز از هر گونه درگیری مستقیم، و روی دیگر آن، پیروزی از طریق برتری روانی بود.
«هنر جنگ» (Art
of War) رساله باستانی چین که از قدیمیترین و پرخوانندهترین کتابهای استراتژی نظامی در جهان است
البته ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که در تاریخ چین، این نوع از تفکرها و سنتهای دیرینه را به «سون وو» (Sun Wu) (5) نسبت میدهند. «سون وو» استراتژیست باستانی چین که به اعتقاد تاریخنگاران، کتاب «هنر جنگ» (Art of War) اثر او است. با گذشت بیش از دو هزار سال از تاریخ تنظیم «هنر جنگ»، هنوز برداشتها و آموزههای زیادی از این کتاب در زمینههای استراتژی، دیپلماسی و جنگ در بطن تفکر اقتصادی و نظامی چین عصر مدرن به چشم میخورد. پندها و توصیههای «هنر جنگ» علاوه بر تاثیرگذاری در سدههای مختلف تاریخ تمدن چین، در استراتژیهای تجاری و نظامی غربی نیز بازتابهای روشنی یافته است.
پینوشت:
(1) كتاب «چين» اثر هنری كيسينجر، با عنوان اصلي (On China) كه نخستين بار در سال 2011 در آمريكا به چاپ رسيد، توسط آقای دکتر حسین رأسی ترجمه شده است.
(2) Realpolitik: سیاست یا دیپلماسیای که به جای تکیه بر زیربنای ایدئولوژیکی و یا اخلاقی، مبتنی بر قدرت و عوامل مادی و عملی است.
(3) wei qi: یکی از قدیمیترین بازیهای فکری که حدود 3000 سال پیش در چین ابداع شد.
(4) Carl von Clauswitz (1780-1931) : افسر ارتش پروس که به نظریهپردازی در مباحث نظامیگری معروف است.
(5) «سون وو» (Sun Wu) در غرب به «سون تزو» (Sun Tzu) معروف است.
منبع: مشرق