قصیده ای در وصف شهدای شاهرود

زینبیه کربلایی می شود

یادمردان الهی می کند

کوچه ها این را گواهی می کند

باز در سر شور و شوقی دیگر است

یادبود لاله های پرپر استمسجد و محراب و منبر سالهاست

تا که با عکس شهیدان آشناست

یاد و نام آن سلحشوران بخیر

یاد آن ایام،آن دوران بخیر

یاد و نام آن سلحشوران بخیر

یا آن ایام،آن دوران بخیر

یاد جبهه یاد مردان خدا

ذکر و قرآن و مناجات و دعا

باز دلتنگ شهیدان گشته ایم

نک هماهنگ شهیدان گشته ایم

**************

به نام خداوند جنگ و جهاد

خداوند مردان نیکو نهاد

الهی به هجران یاران قسم

به آه شبِ شبشکاران قسم

به اشک یتیمان بی سرپرست

الهی به خون شهیدان قسم

زخون شهیدان حمایت کنیم

به جان، پیروی از ولایت کنیم

به آه باده نوشان جام الست

که گشتند از ساغر عشق مست

به زورق سواران بی پا و دست

به مهدی که ساقی این میکده ست

به چابکسواران میدان جنگ

شد از رزمشان عرصه بر خصم تنگ

به خشکی چو شیر و به دیا نهنگ

به چشم عدو،همچو تیر خدنگ

به دشمن ستیزان دوران قسم

به پیر و مردا شهیدان قسم

به خامنه ای میر این کاروان

به سالار و سر حلقه عاشقان

به دستی که او داد در راه دین

به ایثارگرها،به آزادگان

به مردان آزاده و حق پرست

به دست ولی خدا داده دست

به آن پاکبازان روشن ضمیر

به عهدی که بستند روز الست

بیا تا به خط مقدم رویم

و از عین خوش تا محرم رویم

به هورالهویزه به دشت جنون

به محراب خندق به معراج خون

به فکه به بستان و فتح المبین

به بیت المقدس به مردان دین

به آنانکه در جنگ با دشمنان

برآمد دو دست خدا از آستین

به چزابه و دشت آزادگان

به مهران و سرمنزل عاشقان

به بدر و به خیبر به فتح المبین

به کشتی نشینان به کشتی نوح

به آنان که از پیکر پاکشان

نشانی به جز استخوان برنگشت

به سید علی حسینی سرشت

علوار سبز سپاه بهشت

به سید محمدرضا موسوی

به عزم و اراده به ایمان قوی

بیا جان خود آسمانی کنیم

و یاد از شهید اردکانی کنیم

ز رحمان محمدی یاد باد

ز لطف خدا روح او شاد باد

حسن عرب حجی آن با وفا

به سرباز اسلام و دین مصطفی

جلالی که منصور بُد نام او

به حق منتهی گشت فرجام او

بیا بر سر عهد و پیمان شویم

به کوی شهید حیدریان رویم

شهیدی که در راه تبلیغ دین

به پیکار برخاست با مشرکین

به دست ستم پیشگان شرور

ابرنابکاران مست از غرور

شد اندر ره دین و قرآن شهید

به آمال دیرینه خود رسید

نقی زاده احمد که یادش بخیر

و محمود رزم جهادش بخیر

شهید ره دوست فاضلیان

که پیوست بر سلک آزادگان

عزیزی که شد در غریبی اسیر

چنین گشت آری به زنجیر شیر

فریدی نیا پیرو رهبری

به سرباز مهدی عربعامری

به مرصاد و مردان مرگ آفرین

منافق ستیزان شب در کمین

عمیدی که رضوان حق جای اوست

مقدس که فردوس ماوای اوست

به اخلاص عباسعلی بازوی

رعیتی آن آیت معنوی

به محبوبی و چهره نورانی اش

به ذکر شب و ذکر عرفانی اش

به فجر و محرم به هورالعظیم

به مردخداجویی عبدالرحیم(عامری)

جلالی عزیزی خداجوی بود

نبی سیرت و مرتضی خوی بود

زبانش پر از ذکر و نام خدا

نکو منظر و هم نکو روی بود

به آن نوجوانان با معرفت

دلیران کم سال قاسم صفت

چه گل های سرخی که پرپر شدند

چو نخل تناور که بی سر شدند

جوان مرد با معرفت طاهری

مرید امام، عاشق رهبری

به طوسی همان مرد میدان جنگ

که بر روبهان شد بر او عرصه تنگ

به بوجاری آن مرد نیکو نهاد

که جان در ره دین و ایمان نهاد

پی دفع دشمن نمودی قیام

به پاسداری از انقلاب امام

شهیدی که از معصیت دور بود

همان مهدی صادقی پور بود

غلامی عزیزی خدایی شده

به عشق حسین کربلایی شده

به فرماندهان رشید و دلیر

هواخواه اسلام و قرآن بشیر

همان شیعه ی مرتضی باقری

که شد جان او را خدا مشتری

رحیمی که در بدر شور آفرید

حماسه ،شرافت،غرور آفرید

حسین غنیمت پور آن حق سرشت

امین خدا شهروند بهشت

به آن شیرمردان دشمن ستیز

ذلیل خدا ماسوار عزیز

به آنان که هم عهد و پیمان شدند

که تا ریشه ی ظلم را برکنند

امانی،بخارایی و نیک نژاد

هرندی فدای ره عدل و داد

شده هم قسم بحر محو ستم

که پیچند طومار شاهی به هم

به آنان که مست از خم می شدند

و مدهوش از نغمه ی نی شدند

به آنان که در مکتب عارفان

مرید نوای خمینی شدند

خمینی،خم و می و نی با هم است

در آن عشق و مستی به هم توام است

هنوز آن خم ناب می باقی است

همانا که سیدعلی ساقی است.