محمد جان نثار (مؤلف کتاب مقابله با تهاجم فرهنگی)*

دامن های کوتاه به جای بمب بر سر مسلمانان ریخته می شود

هر چادری که دور انداخته می‌شود ... امیدهای حمله ور شدن استعمار ده برابر می‌شود.
کد خبر: ۸۵۴۰۸۶۵
|
۲۲ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۷

دامن های کوتاه به جای بمب بر سر مسلمانان ریخته می شودجنگ نرم

جنگ نرم قدمتی برابر تاریخ بشر دارد ولی در سال‌های اخیر به کرّات مورد استفاده متفکرین و جزئی از گفتمان سیاسی و فرهنگی جامعه شده است، به چه معنا و مفهومی است و از چه ویژگی‌ها و شاخص‌هایی برخوردار است؟

روشی که قرآن کریم در برابر لشکرکشی دشمن تعریف می‌کند روش «مقابله به مثل» در میدان نبرد با دشمن با همان سلاح اوست. به عنوان نمونه خداوند قتال و جنگ در ماه‌های حرام را حرام بر شمرده است اما آن گاه که دشمن حرمت آن را نگاه نداشته و با شما قتال می‌کند می‌فرماید شما نیز قصاص کنید و بجنگید.

«الشَّهرُ الحَرَامُ بِالشَّهرِالحَرَامِ وَ الحُرُمَتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعتَدَی عَلَیکُم فَاعتَدُوا عَلَیهِ بِمِثلِ مَا اعتَدَی عَلَیکُم وَ اتَّقُوا اللهَ وَاعلَمُوا أَنَّ اللهَ مَعَ المُتَّقِینَ». (بقره(1)،194)

(جنگ نکردن شما در) ماه‌های حرام در برابر ماه‌های حرام است (و اگر از سوی دشمنان) در حرمت (شکنی ماه‌های حرام سعی بشود باید شما هم مقابله به مثل کنید زیرا) قصاص جایز است پس هر کس به شما تجاوز کرد با او مقابله به مثل کنید ولی از خدا بترسید و بدانید که قطعاً خدا با اهل تقواست.

باز داشتن از راه خدا و عبودیت بر اساس آیه 19 سوره هود «اَلًذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللهِ وَ یَبغُونَهَا عِوَجًا وَ هُم بِالأََخِرَهِ هُم کَفِرُونَ».(کسانی هستند که مردم را با انواع روش‌ها، مثل القاء شبهه و تهدید و تطمیع و مانند آن) از راه خدا باز می‌دارند و می‌خواهند که راه مستقیم الهی را کج و منحرف نشان دهند و آنها (همچنین) به روز رستاخیز ایمان ندارند (و در اثر عدم ایمان به قیامت دست به انواع انحرافات و تبهکاری‌ها می‌زنند) همان جنگ نرم است. (حسین جوشقانی، جنگ نرم از دیدگاه قرآن(تهران:ساقی،1389)، ص5)

جنگ نرم مجموعه اقداماتی است که باعث دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی می‌گردد. به عبارت دیگر جنگ نرم نوعی سلطه در ابعاد سه گانه؛ حکومت، اقتصاد و فرهنگ است که از طریق استحاله الگوهای رفتاری در این حوزه‌ها ایجاد شده و نمادها و الگوهای نظام سلطه جایگزین آن‌ها می‌گردد یا به عبارتی دیگر سلسله اقداماتی است برای تأثیرگذاری روی افکار، عواطف و احساسات مردم و در مقابل تغییر رفتار گروه هدف.

جنگ نرم از زبان «ژوزف نای»

هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه‌ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار، جامعه هدف را به شکست و انفعال وا می‌دارد «جنگ نرم» خوانده می‌شود.

جنگ نرم در واقع تحمیل اراده دشمن از طریق استیلا بر سرزمین قلب‌ها و مغزهاست.

در صورت نفوذ و رسوخ در قلب‌ها و مغزها دشمن با کمترین هزینه بیشترین امتیازات را از طریق دستکاری ذهنیت افراد دریافت خواهد کرد و به عبارتی مدیریت فایل‌های ذهنی شما در اختیار دشمن قرار می‌گیرد در این صورت دشمن است که تصمیم می‌گیرد ما چه کسی را دوست بشماریم و با چه کسی دشمن باشیم.

با این نگرش، تمامی تحولاتی که اهداف و ارزش‌های حیاتی یک نظام سیاسی را به خطر اندازد و یا باعث ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین کننده هویت ملی و دینی یک کشور شود را جنگ نرم می‌نامند.

در جنگ نرم بدون منازعه و لشکرکشی فیزیکی، کشور مهاجم اراده خود را بر یک ملت تحمیل و آن را در ابعاد گوناگون با روش‌های نرم افزاری اجرا می‌کند.

تغییرات حاصل از جنگ نرم، درونی، آرام، ذهنی و تدریجی است، این تهدید همراه با آرامش و خالی از روش‌های فیزیکی و با استفاده از ابزارهای تبلیغات، رسانه‌ها، احزاب و تشکل‌های صنعتی و قشری و به شیوه القاء و اقناء انجام می‌پذیرد.

بنیان‌گذار کبیر انقلاب امام راحل نیز در مورد مسئله تبلیغات فرمودند که:

«مسئله تبلیغات امر مهمی است دنیا بر دوش تبلیغات است».

هدف از جنگ نرم

عمده‌ترین هدف در جنگ نرم، تأثیرگذاری بر رفتار و کنترل فرآیند تصمیم‌گیری و تغییر در نظام ارزش‌هاست که منجر به استیلای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن‌ها می‌شود. بدین ترتیب مهاجم فرهنگی سعی می‌کند با استفاده از برتری اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فن‌آوری به مبانی اندیشه و رفتار یک ملت هجوم آورد و با تغییر الگوهای رفتاری حریف و تضعیف، تحریف و احیاناً نفی و طرد آنها، زمینه حاکمیت اندیشه، ارزش‌ها و رفتارهای مطلوب خویش را فراهم آورد.

هدف دشمن طبق آیه 105 سوره بقره «دشمنان دوست ندارند شما به سمت کمال و پیشرفت گام بردارید».

«مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن أَهلِ الکِتَبِ وَ َلا المُشرِکِینَ أن یُنَزَّلَ عَلَیکُم مِن خَیرٍ مِن رَبِّکُم وَ اللهُ یَختَصُّ بِرَحمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَ اللهُ ذُو الفَضلِ العَظِیمِ»

هدف دشمن در جنگ نرم تضعیف ثبات امنیت اجتماعی و فرهنگی و دوره آن بلند مدت است.

جنگ نرم از دیدگاه مقام معظم رهبری

«جنگ نرم یعنی جنگ به وسیله ابزارهای فرهنگی، به وسیله نفوذ، به وسیله دروغ، به وسیله شایعه پراکنی با ابزارهای پیشرفته‌ای که امروزه وجود دارد؛ ابزارهای ارتباطی که ده سال قبل، پانزده سال قبل و سی سال قبل نبود و امروز گسترش پیدا کرده است. جنگ نرم یعنی ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم». (سخنرانی در جمع نخبگان بسیجی، 4/9/1388)

ابزارهای گوناگونی برای اجرای این تهدید استفاده می‌شود ، مانند، تبلیغات، رسانه، احزاب، شیوه‌های القاء، شبهه پراکنی ، تریبون و... .

هدف همان‌طور که گفته شد، فتح سنگرهای فکری و عقیدتی یک جامعه است، که رهبر انقلاب در این باره می‌فرمایند: «در جنگ نظامی دشمن به سراغ سنگرهای مرزی ما می‌آید. مراکز مرزی ما را سعی می‌کند منهدم کند تا بتواند در مرز نفوذ کند. در جنگ روانی و آنچه که امروز به آن جنگ نرم گفته می‌شود دشمن به سراغ سنگرهای معنوی می‌آید که آن‌ها را منهدم کند».

(بیانات رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، 2/7/1388)

آنها زنان و مردان را به فساد، راحت طلبی، تنبلی، مصرف‌گرایی و تن دادن به زندگی حیوانی سوق داده‌اند تا از بیداری، تعرّض و مقابله به مثل آنها جلوگیری کرده و امپراتوری اهریمنی خود را حفظ کنند.

امروزه صدها ایستگاه رادیویی و تلویزیونی، روزنامه و مجله در سطح جهان تلاش می‌کنند تا با گسترش فرهنگ مطلوب استکبار جهانی، ملت‌ها را با ارزش‌ها و فضایل انسانی بیگانه کرده وآنها را به موجودات کاذب، مطیع، تسلیم و غافل از یاد خدا تبدیل کنند؛زیرا منافع آنها جز به این طریق، تأمین نخواهد شد.

ویژگی‌های جنگ نرم

1. ماهیت این تهدیدها آرام، تدریجی و نرم است.

2. به صورت خزنده و بدون هزینه است.

3. در این تهدید اعتقادات، باورها و الگوهای رفتاری یک ملت دستخوش تغییر و تحول قرار می‌گیرد.

4. حوزه این تهدیدها فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است.

5. جنگ نرم زیر بنای جنگ سخت و در حقیقت مقدمه و زمینه‌ای برای جنگ سخت است.

6. مدت و پروسه آن طولانی است.

عرصه فرهنگی جنگ نرم

یکی از عرصه‌های جنگ نرم، عرصه فرهنگی است. فرهنگ بیانگر شخصیت و هویت ملی کشور و دستاوردهای معرفتی و فنی انسان و همه جوامع انسانی در سطح کلی است.

بنابراین جنگ نرم در بعد فرهنگی شامل تقابل با باورها یا مفروضات اساسی کشور، تقابل با ارزش‌های اساسی کشور و تقابل با الگوهای رفتاری هر جامعه و کشوری خواهد بود.

در حقیقت در این بُعد دشمنان در صدد تقابل با فرهنگ ملی هر کشور برآمده و با آن به جنگ می‌پردازند. تهدیدهای فرهنگی که از آن به عنوان تهاجم فرهنگی و یا جنگ نرم یاد می‌شود به دنبال ایجاد انواع بحران‌های فرهنگی ـ سیاسی در جامعه برای دستیابی به اهداف و اغراض سیاسی است و تلاش می‌شود ملتی که دارای آرمان است به دست خود، به ملت بی‌آرمان تبدیل شود.

امروزه جنگ نرم مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه‌ترین و در عین حال خطرناک‌ترین و پیچیده‌ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است. چون می‌توان با کمترین هزینه با حذف لشکرکشی و از بین بردن مقاومت‌های فیزیکی به هدف رسید. ابعاد این جنگ بسیار گسترده و مخرب است، زیرا با این کار فکر و آرمان ملت‌های هدف را آماج تهاجم خود قرار می‌دهد.

جنگ نرم به روحیه و روان یک ملت، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می‌کند و به دنبال فروپاشی سیاسی - امنیتی و ساختاری آن ملت است. «جوزف نای» جنگ نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب، بدون تهدید یا پاداش ملموس می‌داند. ابزارهای عمده در این رابطه عبارتند از: رسانه‌های مکتوب، فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی و مبادلات فرهنگی.

دشمن در این جنگ تلاش می‌کند که هویت اصلی ملت‌ها را متزلزل سازد، جهان بینی و نگرش حریف را با تردید مواجه کند، آنها را با پیشینه تاریخی خود بیگانه سازد، رفتار و کردار آنان را مطابق اهداف و منافع خود شکل و جهت بدهد. بر این اساس تلاش می‌کند تا در سه سطح متفاوت، سناریوهای از پیش طراحی شده خود را به اجرا در بیاورد و در این راه از ابزارهای نوین، شیوه‌های کارآمد و مدرن اثرگذاری، عوامل داخلی و خارجی کمک می‌گیرد. اول تهدید باورهای بنیادین، دوم تهدید ارزش‌های اساسی، سوم تغییر الگوهای رفتاری، آن هم در سه سطح نخبگان، مردم و نیروهای مسلح.

سیاست‌های شیطان در جنگ نرم

پیشینه و دامنه جنگ نرم از لحظه آغاز تمرد ابلیس از سجده به آدم شروع شده و به تقابل حضرت آدم و حوا باشیطان بر می‌گردد.

باز دارندگی بشر از مسیر هدایت و کمال با مه‌آلود کردن فضا و ایجاد ظلمات و به تصویر کشاندن راه درست به راه غلط همان جنگ نرمی است که همواره جریان باطل در برابر جریان حق دنبال کرده است.

سیاست‌هایی که شیطان در این مسیر از آن استفاده می‌کند عبارتند از:

1) سیاست مکر و حیله(حرکت آرام و خزنده)

واضح‌ترین اشاره قرآن به وجود جنگ نرم را باید آیه 15 سوره طارق دانست «إنهُم یَکِیدُونَ کَیداً» (آنها پیوسته حیله می‌کنند).

منظور قرآن از مکر و حیله، همان حرکت خزنده و آرام دشمنان برای به زانو در آوردن جریان حق است که امروزه از آن با عنوان جنگ نرم یاد می‌شود. (جوشقانی،1389 :9)

2)سیاست گام به گام

قرآن کریم در آیه 168 سوره بقره می‌فرماید:«وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ إنهُ لَکُم عَدوٌّ مّبِین» (از گام‌های شیطان پیروی نکنید همانا او دشمن آشکار شما است).

عبارت «خطوات شیطان» یعنی انحراف‌ها و تبهکاری‌ها اغلب به صورت تدریجی در انسان نفوذ می‌کند نه به صورت دفعی و فوری. جلسه اول به صورت تماشاچی در مجلس شرکت می‌کند گام دوم به صورت تفریحی در مجلس شراب یا قِمار شرکت می‌کند گام سوم فرد از این مواد به صورت موقت و کم استفاده می‌کند.

در دوستی های غیر صحیح نیز همین سیاست اتفاق می افتد: به قول احمد شوقی شاعر عرب زبان؛ فنظره فابتسامه...فسلام...فکلام...فموعد...فلقاء ß گام اول یک نگاه است، گام دوم یک لبخند، گام سوم سلام، گام چهارم سخن(گفتگو)، گام پنجم قرار و گام ششم دیدار.

شیطان از دو طریق سیاست گام به گام خود را به مرحله اجرا می‌گذارد:

الف) وسوسه نسبت به انجام گناهان کوچک و کشاندن انسان به جاده و گردنه پر پیچ و خم دشوار گناه؛

ب)آسان جلوه دادن گناهان بزرگ با پیچیدن آنها در پوشش ساده.

(جوشقانی،24:1389)

3)سیاست زینت دادن و آراستن

قرآن کریم در آیه 14 سوره آل عمران می‌فرماید:

«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ البَنِینَ وَ...» (آرایش حُبّ شهوات نفسانی، میل و خواهش‌ها از زنان و پسران و ... در نظر مردم آراسته شده است).

4)سیاست کمین و بهره‌گیری از اصل غفلت

قرآن کریم در آیه16 سوره اعراف می‌فرماید:

«قَالَ فَبِمَا أغوَیتَنِی لَأقعُدَنَّ لَهُم صِرَطَکَ المُستَقِیمَ»

(اکنون که مرا از راه، بیرون کردی(از رحمت خود راندی) البته من هم سر «راه مستقیم» تو (یعنی دین الهی) در کمین(بندگانت) می‌نشینم و آنها را از راه راست منحرف می‌کنم).

خداوند می‌فرماید: «انسان هیچ گاه از دشمن کمین نمی‌خورد و به سلامت راه می‌پیماید مگر آن که غافل‌گیر شود». همچنین راه گریز و غلبه بر سیاست کمین و غفلت، پناه بردن به خدا و سلاح تقواست که خداوند متعال در آیات 200 و 201 سوره اعراف به این امر اشاره دارد:

«وَ إِمّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیطانِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوا إذَا مَسَّهُم طَائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّرُوا فَإذَا هُم مُّبصِرُونَ»

(اگر وسوسه‌های شیطانی تو را تحریک کرد، پس به خدا پناه ببر و خود را به او بسپار زیرا او سخن تو را می‌شنود و از اسرار درونت آگاه و با خبر است. پرهیزکاران هنگامی که وسوسه‌های شیطانی آنها را احاطه می‌کند، به یاد خدا و نعمت‌های بی‌پایانش ، راه حق را به روشنی می‌بینند).

5) سیاست هجوم همه جانبه

قرآن کریم در آیه 17 سوره اعراف می‌فرماید:

«ثُم لَأتِیَنَّهُم مِن بَینِ أیدِیهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أیمَنِهِم وَعَن شَمَائِلِهِم وَ َلا تَجِدُ أکثَرَهُم شَاکِرِینَ»

(نه تنها بر سر راه آنها کمین می‌کنم بلکه) از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ (از هر چهار طرف) به سراغ آنها می‌روم.

امام محمّد باقر(علیه السلام) سیاست هجوم همه جانبه شیطان را به زیبایی تفسیر می‌کند:

منظور از هجوم روبرو، آخرت را برای آدمی سهل و ساده می‌نمایانم.

درباره هجوم از پشت سر می‌گوید: مردمان را به جمع آوری مال فرمان می‌دهم و آنها را از دادن حقوق واجبی که خدا در اموالشان قرار داده باز می‌دارم تا برای وارثان و بازماندگان بعد از خود به ارث گذارند.

در باره هجوم از طرف چپ می‌گوید: من با ایجاد آرامش بر واهمه‌ها و نیکو جلوه دادن شبهه‌ها، دین آنها را تباه می‌کنم.

درباره هجوم از طرف راست می‌گوید: من لذت حرام را بر انسان خواستنی و دوست داشتنی می‌کنم و خواهش‌های نفس را بر جان شان چیره می‌سازم.

تفاوت جنگ نظامی با جنگ نرم

زمانی که جنگ عراق علیه ایران شروع شد همه مردم این جنگ را باور کردند، فهمیدند، متوجه شدند که جنگی شروع شده است با این که همه این جنگ را باور کردند ولی عده محدودی از جمعیت ایران به مقابله با دشمن پرداختند!

اکنون جنگی شروع شده که به مراتب از درگیری نظامی سخت‌تر و پیچیده‌تر است چون ابزارش فرق کرده است. اگر دشمن در درگیری نظامی به دنبال فتح خاکریز و اشغال یک کشور یا قسمتی از جغرافیای آن کشور است اما در جنگ نرم دشمن ارزش‌ها و اعتقادات ما را نشانه گرفته است سنگرهای عقیدتی و معنوی ما را نشانه گرفته است ولی متأسفانه خیلی‌ها آن را باور ندارند که بخواهند در مقابل هجمه‌های فرهنگی دشمن جبهه بگیرند.

دشمن قصد دارد در این جنگ با همان سیاست آندلسی کردن، کشور ما را به زانو در بیاورد. همان سیاستی که کشور آندلس - اسپانیای جدید- را با اشاعه فساد، فحشا و بی‌بندوباری در عرض مدت کوتاهی به فساد کشیدند و آنجا را به یک کشور مسیحی تبدیل کردند.

خداوند متعال در آیه 120 سوره بقره می فرماید:« وَ لَن تَرضَی عَنکَ الیَهُودُ وَ لَا النَّصَارَی حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم... »(خداوند به پیامبر می فرماید: هرگز یهودیان و نصاری از تو خشنود نخواهند شد مگر آن‌که از آئین آن‌ها پیروی کنی). کلمه «لَنْ» در این آیه نشان از استمرار و همیشگی بودن دشمنی دشمنان با اسلام است.

همان‌طور که می‌بینیم این خواست دیرینه دشمنان اسلام است که امت اسلامی دست از آئین و دین خود بردارند و این کید و حیله آن‌ها تا روز قیامت ادامه دارد و دست از اعمال پلید خود برنخواهند داشت.

ما یک جهاد اصغر داریم و یک جهاد اکبر. جهاد اصغر ما، همان هشت سال دفاع مقدس بود. جهاد اکبر ما، جهاد و مبارزه با تهاجم فرهنگی، جهاد بر علیه ضد ارزش‌ها و جهاد علیه پایمال کردن خون شهداست.

شبیخون فرهنگی همچون مار هفت خط و خال است و بسیار خطرناک‌تر از هجوم نظامی چرا که:

ـ در هجوم نظامی طمع به خاک است و زمین، در تهاجم فرهنگی طمع به اخلاق است و دین.

ـ هجوم نظامی ترسناک و نفرت آفرین است، تهاجم فرهنگی فریبنده و جذاب

ـ تهاجم نظامی افراد را به دفاع و مقاومت وا می‌دارد، تهاجم فرهنگی افراد را به استقبال، پذیرش و تسلیم وا می‌دارد.

ـ کشته تهاجم نظامی شهید است و شهادت دوست داشتنی، کشته تهاجم فرهنگی پلید و نفرت انگیز است.

ـ در تهاجم نظامی دشمن اعلام جنگ می‌کند، در تهاجم فرهنگی اعلام دوستی.

ـ در تهاجم نظامی سفیر اولین گلوله همه را متوجه خطر می‌سازد، در تهاجم فرهنگی گاهی تا آخرین گلوله دشمن هنوز عده‌ای شبیخون را باور نمی‌کنند.

ـ در تهاجم نظامی زمین از دست می‌رود، در تهاجم فرهنگی شرف، عزّت و دین.

ـ اسیران تهاجم نظامی آزاده‌اند، گرفتاران تهاجم فرهنگی آلوده‌اند.

ـ در تهاجم نظامی پدر شهید عزیز است، در تهاجم فرهنگی پدر آلوده، سرافکنده.

ـ در تهاجم نظامی همه در پی ماه هستند، در تهاجم فرهنگی فریب خوردگان به دنبال ماهواره‌اند.

ـ در تهاجم نظامی شیفتگان جهاد از خود می‌گذرند تا به خدا برسند، در تهاجم فرهنگی فریب خوردگان از خدا می‌گذرند تا به خود برسند.

ـ قربانیان تهاجم نظامی، شهید راه معروفند، قربانیان تهاجم فرهنگی کشته راه منکر.

نقشه‌های استعمار در تهاجم فرهنگی

مِستر همفر از جاسوسان به نام و مشهور انگلیس در کشورهای اسلامی که در دوره ناصردین شاه قاجار در خصوص چادر و نقاب زنان و دختران ایرانی فعالیت می‌کرد برای مبارزه با این ارزش اسلامی و یافتن بازار مصرف برای تولیدات پوشاک کشورهای استعمارگر در گزارشی به اربابان خود می‌نویسد:

«زنان آنان دارای حجاب محکم هستند که نفوذ فساد در میان شان ممکن نیست» و در جای دیگر می‌نویسد: «به هر وسیله‌ای که شده باید زن مسلمان را از حجاب اسلام خارج کرد و بی حجابی را در بین مسلمانان رایج نمود.و ابتدا برای گول زدن آن ها(برای این) که حجاب را کنار بگذارند، باید به آن ها تفهیم کرد که حجاب به صورت چادر و یا عبا مربوط به اسلام نیست.چادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده و عبا لباسی است که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کرده اند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی دوش به دوش مردان فعالیت داشته‌اند... خواه ناخواه وقتی زن ها از حجاب خارج شوند، مردها و جوانان فریفته می شوند و در نتیجه، فساد در کانون خانواده ها رخنه می کند.... برای اجرا باید اول سعی کرد زنان غیر مسلمان در کشورهای اسلامی را از حجاب خارج کرد تا زنان مسلمان نیز از آنان پیروی کنند.... پس از آن که حجاب با تبلیغات وسیعی از میان رفت وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط نا مشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند».(مجله ی گلبرگ، دی 1381، شماره37)

نخست وزیر اسرائیل در کنگره آمریکا اعلام می‌دارد:«ترویج بی‌بندوباری و زندگی‌های مادی و جنسی عواملی هستند که پخش آنها از طریق برنامه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای می‌تواند نقش بسیار تعیین کننده در حکومت ایران داشته باشد».

«مارتین ایندیک »متخصص سیاست خارجی و سفیر سابق آمریکا در اسرائیل، از محققان آمریکایی، درباره اسلام و خاورمیانه اخیراً اعلام کرده است:«دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان بکشانیم؛ بلکه باید چادر را از سر زنان برداشت و از این طریق می‌توان نظام اسلامی ایران را سرنگون کرد».

«فرانتس فانون»جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی:«هر چادری که دور انداخته می‌شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده در برابر او می‌گشاید و پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن استعمار ده برابر می‌شود».

یکی از مقامات بلند پایه آمریکایی می‌گوید:«هر زن چادری در کوی و برزن ایران؛ به منزله پرچم جمهوری اسلامی ایران است؛ لذا ما برای براندازی این نظام؛ باید این حجاب را سست نماییم».

«میشل هوئلیک» نویسنده اسلام ستیز فرانسوی می‌گوید: «جنگ بر ضد اسلام گرایی؛ با کشتن مسلمانان فایده‌ای ندارد؛ فقط با فاسد کردن آنها می‌توان به پیروزی دست یافت. پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن‌های کوتاه فرو بریزیم».

«جمیز لادن» خبر نگار رادیو ملی آمریکا طی گزارشی با خوشحالی گزارش داد: «مردم ایران براد آزادی بیشتر فشار آورده‌اند. اکنون انواعی از موسیقی که قبلا با مخالفت شدید روبرو بود عمومیت یافته؛ زن‌ها حجاب را تعدیل می‌کنند و کت‌های آنان کوتاه و کوتاه تر می‌شود». (علیرضا خانی، پرنیان(قم: اشک یاس،1389)، ص 86)

«ساموئل هانتینگتون» موفقیت نظام سیاسی آمریکا را در هویت سازی، علی رغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم، اعتقادات و فرهنگ‌های متفاوت و بعضاً متضاد با تمامی جهان خاکی و در یک کلمه «آمریکایی کردن» (Americanization) آنها می‌داند. به این معنا که « ما با دین شما، رنگ پوست و موی شما کاری نداریم؛ فقط آمریکایی زندگی کنید، حتی اگر مسلمان هستید». هانتینگتون معتقد است که تداوم جامعه‌ی آمریکا در پرتو فرایند آمریکایی کردن ممکن می‌شود. منظور از سبک زندگی یعنی نوع لباس پوشیدن ، نوع آرایش، نوع غذا خوردن ، نوع ساختمان سازی و... می‌باشد.

تفکیک سبک زندگی از اعتقادات و دین ـ به عبارتی سکولاریزه کردن سبک زندگی ـ مهمترین دستاورد نظام سلطه بوده که مرزهای آن به جامعه آمریکایی محدود نمی‌شود. با این منطق بوده که «فرهنگ مهاجم» غرب خود را تبدیل به «فرهنگ غالب» کرده است. موفقیتی که آمریکایی‌ها نتوانستند با قدرت نظامی و سیاسی خود به آن دست یابند، با آمریکایی کردن زندگی بسیاری از مردمان جهان برایشان فراهم آمده است.

(مجله آشنا ، شماره 183 ، ص 11)

با توجه به مطالب بیان شده می‌بینیم که دشمن در جنگ نرم تمام سعی و تلاش خود را به کار بسته تا پایه های فرهنگ کشور ما را متزلزل کند و چادر زنان ما را به یغما ببرد و با حیله‌های شیطانی خود عفت بانوان ما را لکه دار نماید. حال برای مقابله با شبیخون و ناتوی فرهنگی یا بهتر بگویم جنگ نرم، نیاز به «خود شناسی و دشمن شناسی » داریم.

********

* نویسنده: محمد جان نثار؛ وی دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق جزا (جرم شناسی) نویسنده کتابهای متعددی از جمله؛ مقابله با تهاجم فرهنگی (با نگرشی بر سیره عملی شهدا)،‌مهاجر مجنون (یادنامه شهید عبدالله قلی پور)، مهراب (خاطرات رزمندگان شهر طاقانک از توابع استان چهارمحال و بختیاری در دوران دفاع مقدس) می باشد.


ارسال نظرات
آخرین اخبار