شهید محمد رضا عقیقی درسال ۱۳۴۱ در شیراز و در خانواده ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود . دستهای پر عطوفت خانواده ، اورا از همان کودکی به آغوش مهربان مساجد سپرد تا با صدای گرم خود گلدسته ها را به آوای اذان بنوازد و نوای توحید و دعوت به خیرالعمل را در همه جا سر دهد.
از کودکی با قرآن مأنوس شد و در اوقات فراغت با تلاوت قرآن و با شنیدن آوای روح بخش قاریان جان شیفته و عطشناک خود را از زلال کلام ربّانی سیراب ساخت.
شهید عقیقی دوران تحصیل را تا مقطع عالی ادامه داد و سرانجام مدرک کارشناسی الهیات را که نتیجة زحمات چندین سالة او را در امر تحصیل علوم دینی بود از دانشگاه دریافت داشت.
شهید عقیقی سرانجام در ناگهانی سرخ ، شقایقزار شلمچه را از قطره قطرة خون خود رنگین ساخته و بال در بال ملائک در بیکران عشق به پرواز در آمد. ۲۵ دیماه ۱۳۶۵ خاطرةپرواز ملکوتی او در دل خونین خود جای داده است.
فرازهایی از وصیتنامة شهید را زمزمه می کنیم:
بدانید که جهان دار فنا و محل گذر است و همه موجودات به غیر از خداوند فانی می باشند. ما امانتهای خداوند در نزد شما بودیم . پس راضی و خشنود باشید که این امانت را سالم تحویل دادید و در روز قیامت سر افکنده نخواهید بود. آگاه باشید که اطاعت کامل از مقام معظم رهبری و پشتیبانی همه جانبه از ولایت فقیه، حمایت از اسلام است.
در ابتدا این دیدار اسماعیل قزل سفلی، مسئول بسیج دانشجویی استان فارس با بیان اینکه کانون راه بردی خط امام زیر مجموعه قرارگاه شهید محمد رضا عقیقی در راستای طرح های معرفتی، سیاسی و تربیت نیرو های طراز اول انقلاب فعالیت میکنند که اهم این فعالیت ها اعزام دانشجویان استانی به اردو عقیدتی،سیاسی، معرفتی،بصیرتی،مهارتی با عنوان طرح ولایت هم استانی و کشوری در قم و تهران برگزارمی‌شود.
در ادامه این دیدار صمیمی علی عقیقی به بیان خاطراتی از برادر خود پرداخت و گفت: شهید عقیقی توان علمی بسیار بالایی داشتند به طوری که شب امتحان هایش به دیگر دانشجو ها با رشته های متفاوت درس های متفاوت از آنچه خود خوانده بود را تدریس می‌کردند.
ایشان ۴ و ۵ کتاب در دست چاپ داشتند که متاسفانه بعد از شهادت دوستانشان تمام این جزوات کتاب را برداشتند.
از طرف وزارت امور خارجه به سفر های تحقیقاتی پژوهشی به جنوب لبنان و سوریه اعزام می‌شدند و حاصل هر سفر ایشون بیش از ۴۰۰۰ عکس و جزوه‌های نوشتاری به زبان فارسی و لاتین بود و مسلط به زبان انگلیسی و عربی به طور کامل بود،دوره های عقیدیتی سیاسی که حال در سپاه استان انجام می‌شود به ابتکار ایشون انجام شد.
برنامه روزانه ایشان بعد از جبهه به این صورت بود که: شب ها تا دیر وقت به مطالعه می‌پرداختند و بعد از یک استراحت جزئی به انجام عبادات و نماز شب برمی‌خاستند و تا طلوع آفتاب بیدار به عبادت و سجده طولانی بیدار می‌نشستند و توان عجیبی در عبادات داشتند.
علاقه عجیبی به حافظ داشتند به طوری که حداقل هفته ای یک بار بر سر مزارشان می‌رفتند.
برادر کوچتر آنها حمیدرضا عقیقی در وصف برادر شهیدش اینگونه می‌گوید: یک روز به من گفتند: «دوست داری ۱۰ ملیون پول را داشته باشی به طوری که نصف این اتاق را فضا اشغال کرده باشد و تو بروی به سر یک کوه و حالا بخواهی به این پول ها نگاه کنی دیگر حتی نقطه ای از این پول را نخواهی دید» همیشه سعی کن نگاهت به مادیات دنیا به اینگونه باشد.
به من همیشه می‌گفتند: "به مادیات نگاه عمودی داشته باش و آدم ها نگاه افقی"
در پایان این دیدار صمیمی به رسم یاد بود عکس شهید به همراه لوح تقدیر به پاس زحمات این مادر بزرگوار با دستان مسئول کانون خط امام به مادر شهید عقیقی اهدا شد.
