امیر تاجیک مدیر شبکه مستند، امروز دوشنبه 19 مرداد در سرمقالهای که برای روزنامه جام جم نوشته است، بر لزوم دعوت از همه سلیقه ها و گرایش های برای حضور در رسانه ملی مطابق خواست تمامی ملت ایران تأکید کرده است.
وی همچنین به برخی حاشیه سازی های اخیر نسبت به رویه جدید و خلاق پخش مستندهای متنوع در شبکه واکنش نشان داده و امساک از پذیرفتن قواعد رسانه ای را به منزوی تر شدن رسانه ملی و کاهش دادن اعتماد به آن در میان مردم منجر دانسته است.
مدیر شبکه مستند با اشاره به تخریب هایی که "طلبکارانه" از رسانه ملی انجام می پذیرد، افزوده: " گویی این حلقه ی در اقلیت ِ همیشه طلبکار مردم و هنرمندان، به خط آخر رسیده اند و میخواهند حلقه را تا جایی تنگ کنند که معتمدان و منصوبان رهبری انقلاب در سازمان صداوسیما را هم از دایره انقلابیون خارج و علاقه مندان به پهلوی جلوه دهند!"
تاجیک همچنین در خصوص مطالبی که بدون نام و با هدف تخریب و هیاهو در برخی سایت ها و در انتقاد به رویه جدید شبکه منتشر شده، نوشته است: " ما می توانیم با دعوت از شما به نقد مستندهای پخش شده مورد اعتراض شما بنشینیم و گفتگو کنیم. چرا بیانیه نویسی و تخریب؟ چرا نامه سرگشاده آن هم وقتی حتی نامه به شخص مورد خطاب نمی رسد و با انتشار در سایت های مختلف، رنگ و بوی صرفا سیاسی می گیرد؟ این چه رفتاری است که به جای نقد منصفانه ی یک عملکرد خاص، سعی در تخریب شخصیت ها و مدیران سازمان متعهد صداوسیما کنیم و حتی برای مسئولین سازمان نسخه بپیچیم؟"
در متن کامل این سرمقاله آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
آغاز و پایان این نوشتار را از شهید سید مرتضی آوینی که رهبر فرزانه انقلاب او را سید شهیدان اهل قلم نامید، زینت می دهم.
"نمیدانم چرا من از این تعبیر آنچنان که باید نمی ترسم و حتی چه بسا مثل کسی که دیگر صبرش تمام شده است، از فکر اینکه جهان به سرنوشت محتوم این عصر نزدیک تر می شود، خوشحال می شوم. نیچه خطاب به فیلسوفان می گوید: "خانه هاتان را در دامنه کوه آتشفشان بنا کنید و من تمام کسانی که در جستجوی این حقیقت اند را مخاطب سخن می یابم."
بیش از دو دهه از شهادت مردی می گذرد که به گواهی افراد انقلابی و غیرانقلابی، از موثرترین مردان تحلیلگر و صاحب نظر در عرصه رسانه بود. اما به راستی برخی وارثین این شهید والامقام تا چه حد توانسته اند همگام با شعارها، مراسم ها و همایش هایی که در تجلیل و بررسی گفتمان آثار او برپا میکنند عمل کنند؟ چقدر توانسته اند رسانه های نوشتاری، صوتی و تصویری را برای حرکت در آن مسیر ترغیب نمایند؟ اغراق نیست اگر بگوییم هیچ! دوستان همیشه مدعی پیروی خط آوینی در رسانه، نه تنها در مسیر حق طلبی او گام ننهاده اند که با جرات در بسیاری از موارد خلاف آن را پیموده اند. آوینی و خط او تنها لقلقه زبانی ست جهت سرپوش گذاشتن برای پیروی از نفسانیات خویش. هزینه کردن از نام آوینی برای جا انداختن منویات آلوده به شک و سوء ظن خود. گلایه های ناتمام و اتهام های همیشگی بعضی رسانه ها به بسیاری از هنرمندان متعهد این کشور، امروز تا شبکه های داخلی سازمان صداوسیما هم پیشروی کرده است. گویی این حلقه ی در اقلیت ِ همیشه طلبکار مردم و هنرمندان، به خط آخر رسیده اند و میخواهند حلقه را تا جایی تنگ کنند که معتمدان و منصوبان رهبری انقلاب در سازمان صداوسیما را هم از دایره انقلابیون خارج و علاقه مندان به پهلوی جلوه دهند!
"مرکز افتاد برون بس که شد این دایره تنگ!"
اما دریغ که هرگز موفق نخواهند بود و این ناکامی ریشه در همان سخن شهید والامقام دارد. دسترسی امروز مردم به انواع رسانه ها که همه از تنوع آن آگاهیم و با آنها آشنایی داریم، موتور ماشین ضدانقلاب سازی این جریان در اقلیت را بی اثر کرده است. مخاطب امروز بیش از هر زمان دیگری قادر به پیش رو قرار دادن تریبون های مختلف برای خود و انتخاب هر کدام به دلخواهش است. امروز چنان اخبار و اطلاعات و سخن ها از طرق مختلف به مردم منتقل می شود که قضاوت را برای آنها بسیار آسان تر از پیش کرده است و البته این برای جریانی که از تهمت و تسویه حساب سیاسی ارتزاق می کند، بسیار سخت و گران است!
بیایید با هم سخن بگوییم. گفتگو کنیم. در محضر مردم شریف ایران. تا مشخص شود چه کسی از مردم است و چه کسی از نام مردم به انتخاب های آنها "نه" می گوید! این دعوتی است از متصدیان شبکه مستند سیما برای تمام آن افرادی که پرسیده اند چرا برنامه ها و آثاری که دغدغه ها و سوالات مردم در آن است از رسانه ملی پخش می شود؟! این دعوتی است از ما تا در محضر ملت رشید ایران بگوییم رسانه ما یک رسانه ملی است و این مردم هستند که با انتخاب خود جدول پخش برنامه های سازمان را تعیین می کنند. این دعوتی است از همه نخبگان و نامداران عرصه مستندسازی که به میدان بزرگ رسانه ملی بازگردند و با نمایش اندیشه ها و افکار خود برای مردم ایران، آنها را برای قضاوت، فرا بخوانند. این دقیقا بازگشت از فرهنگی است که هنرمند "دوزیست" تربیت می کند! در فضایی که "تحمیل" در آن حرف اول را می زند، هنرمند برای امرار معاش و ترمیم روح لطیف خود چاره ای جز مدارا ندارد و چون بیرون رود، آن چهره نقاد و عصبی ناشی از سرخوردگی او سر بر می آورد!
به راستی چرا نباید این اشکال بزرگ برطرف شود؟ دعوت از همه سلیقه ها و گرایش ها خواست تمامی ملت ایران است. چراکه ایجاد محدودیت در تولید آثار فرهنگی منجر به دلزدگی مردم و فاصله گرفتن آنها از واقعیات ملموس جامعه خودشان خواهد بود. سیاست های هدایتی و دستوری مد نظر برخی دوستان ما، به جای اینکه آیینه تمام نمای جامعه باشد تا در اصلاح همان جامعه تلاش کند، سعی دارد تنها نکات مثبت را بیان و از بررسی نقصان ها چشم پوشی کند. و صد البته که دوران این روش ها گذشته است و مردم، خود، هنرمندان متعهد سرزمین شان را پیدا می کنند.
مستندسازهای به نام و محبوب میان مردم که به میان آمدن اسم آنها به اندازه کافی در مخاطبین شور ایجاد می کند، خود گواهی بر مردمی بودن آنهاست. کنار زدن سلیقه ها و اندیشه های متنوع و جمع کردن عده ای قلیل به دور خود که مثل ما فکر می کنند، دو نتیجه بیشتر ندارد: یکی در میان هنرمند و دیگری میان مردم. اول نا امیدی و دلزده شدن هنرمندان جوان و خوش آتیه کشور از رسانه های کشور عزیز اسلامی و رفتن در دامن منافقین ِ البته باهوشی که می دانند از سرخوردگی آنها چگونه تا سر حد امکان به ضرر نظام مقدس ما استفاده کنند. دوم گریز مردم از رسانه ملی و روی آوردن به رسانه هایی که دسترسی به آنها هر روز ساده و ساده تر می شود.
در این میان امساک ما از پذیرفتن قواعد رسانه ای، تنها رسانه ملی را منزوی تر و اعتماد به آن را در میان مردم کاهش می دهد. رسانه های بیگانه هر روز سیطره خود را گسترش می دهند و ما در پیله ای که اطراف خود کشیده ایم سرخوشیم! همه اینها در حالیست که ما در اجرای تعهد خود پیرو این آیه شریف هستیم:
"فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه." بشارت باد بر بندگانی که سخن ها را می شوند و از بهترین آن تبعیت می کنند.
بیایید به جایی برسیم که از شبکه های بیگانه واهمه نداشته باشیم. آنقدر با مردم انقلابی و ولایتمدار خود صادق باشیم و به آنها اعتماد داشته باشیم که از بودن تریبونی غیر از تریبون خود هراسی نداشته باشیم. از چه می ترسیم؟ نقره با سایش جلا می یابد. شما می خواهید صداوسیما رسانه ای محفلی و خصوصی باشد در حالیکه امام (ره) فرمود: "رادیو و تلویزیون باید مستقل باشند و همه گونه انتقاد را با کمال بیطرفی منتشر سازند" (صحیفه نور، جلد 12، صفحه 23 )
شبکه مستند سیما در راستای رهنمودها و ریل گذاری مقام معظم رهبری و توصیه های حضرت امام رحمت الله علیه، گام برمیدارد و با مدیرانی متعهد به اصول نظام سعی در پیاده کردن یکی از آرمان های بلند آن یعنی آزادی بیان برای تمامی سلایق دارد. کمااینکه امام (ره) فرمود: "بار دیگر تذکر میدهم که آنجا را از وابستگاه رژیم سابق تصفیه کنید. البته مصاحبه اشکالی ندارد ولو یک کمونیست بیاید و حرفش را بزند و در همان جا از شخص دیگری جواب بگیرد، این مانعی ندارد" (صحیفه نور، جلد 12، صفحه 85)
ما به نسل جدید و افکار آنها ارزش می دهیم و عرصه را چون گذشته، تنها به چند شخصیت محدود، قدیمی و مسن که نماینده نسل جدید نیستند، واگذار نخواهیم کرد. به راستی جز "عدم اعتماد به مردم" توسط برخی نهادها و جریان های قلیل چه نتیجه ای از اعلام "واهمه از تاریخ سازی برای جوانان" می توان گرفت؟ جوانان این سرزمین آنقدر در تشخیص خوب و بد، ضعیف و ناتوانند که یک مستند برای آنها تاریخ سازی کند؟ آن هم مستندی که اساسا چنین نیتی نداشته و در اذهان فرصت طلبان تخریب گر، بهانه ای خوب جهت ارضای منویات و بازی های سیاسی خود بوده است! این عدم اعتماد جایی آشکار می شود که رسانه هایی که دائما از آگاهی ملت ایران و حضور همیشگی آنها در صحنه سخن می رانند، بیشتر سوء ظن ها را به گمراه شدن آنها و رو بر گرداندن از نظام و آرمان هایش دارند. به راستی شما که ادعا دارید مردم همیشه در صحنه اند، چرا به آنها اعتماد ندارید؟ و شبانه روز نگران قضاوت های آنهایید؟ از چه می ترسید؟ نکند از مردم انقلابی ایران؟
امروز از شما می خواهیم به آغوش امن ملت مسلمان بازگردید و به جای تمرکز بر بیانیه صادر کردن های پی در پی، با هم به تماشای برنامه های شبکه مستند بنشینیم، تا هم مردم را بهتر بشناسیم و هم حداقل بدانیم در حال نقد چه چیزی هستیم! بیایید یکبار هم که شده قبل از دیگران خود را نقد کنیم. چرا که نقد، یک راه حل بیشتر ندارد و آن تحمل است.
ما می توانیم با دعوت از شما به نقد مستندهای پخش شده مورد اعتراض شما بنشینیم و گفتگو کنیم. چرا بیانیه نویسی و تخریب؟ چرا نامه سرگشاده آن هم وقتی حتی نامه به شخص مورد خطاب نمی رسد و با انتشار در سایت های مختلف، رنگ و بوی صرفا سیاسی می گیرد؟ این چه رفتاری است که به جای نقد منصفانه ی یک عملکرد خاص، سعی در تخریب شخصیت ها و مدیران سازمان متعهد صداوسیما کنیم و حتی برای مسئولین سازمان نسخه بپیچیم؟ جای شگفت است که برخی برادران، دم از آرمان های امام روح الله عزیز هم می زنند بی آنکه بدانند اخلاق مداری، کم ترین و ساده ترین درسی است که میشود از آن امام راحل آموخت.
برای شما که علاقه مند به آرمان های امام (ره) هستید سخنانی گرانبها می آورم، تا ان شاالله این علاقه آمیخته با شناخت بصیرت گردد.
"من بارها گفتهام رادیو تلویزیون باید کاملاً مستقل باشد، و باید استقلالش محفوظ باشد و هیچ کس در آن دخالت نکند" (صحیفه نور،جلد 17، صفحه 157)
"این دو دستگاه ـ صداوسیما ـ است که باید اسلامی بشود. استقلالش را حفظ کنید.کسی اگر آمد خواست یک چیزی را تحمیل کند، ابداً به آن اعتنا نکنید و با استقلال و با قدرت، این دستگاه را راه اندازید(صحیفه نور، جلد 12،صفحه 85)
به راستی ما از کدام امام سخن می گوییم ؟ امام جدیدی که به سلیقه خود و از روی هوی و هوس خویش تراشیده ایم؟ حاشا که مدیران سازمان صداوسیما اجازه چنین تحریف هایی را از رهنمودها و شخصیت آن همام راحل نخواهند داد.
"و اما درباره خودمان، نباید بترسیم. حصارها تا هنگامی مفید فایده هستند که دزدان شبرو بر زمین می زیند. اما آنگاه که دزدان از آسمان فرود می آیند، چگونه می توان به حصارها اطمینان کرد؟ پس باید از این اندیشه که حصارهایی بتوانند ما را از شر ماهواره ها محفوظ دارند بیرون شد و خانه را در دامنه آتشفشان بنا کرد. باید در روبرو شدن با واقعیت به اندازه کافی جرات و شجاعت داشت." (کتاب رستاخیز جان صفحه 117، از سری مباحث مربوط به انفجار اطلاعات در مقالات آیینه جادو، نوشته شهید سید مرتضی آوینی).