به گزارش خبرگزاری بسیج سپاه ثارالله استان کرمان، حجتالاسلام و المسلمین علی سعیدی در ناحیه مقاومت بسیج امام صادق(ع) دراصفهان اظهار کرد: دین، شریعت، حکومت دینی و رهبران الهی مهمترین ارمغان الهی داده شده به بشر هستند، این نسخه و شریعت، نقشه راه، سبک زندگی و بستر سعادت و کمال انسان محسوب میشود.
وی افزود: خداوند دین، این امانت الهی را به پیامبران سپرد، بعد آنان ائمه معصومین(ع) و پس از ایشان، فقهای جامع الشرایط هستند که این امانت را در دست دارند، نگرانی پیامبران الهی شاید این بود که بعد از آنان، خواص، مردم و میراثداران از این امانت به خوبی پاسداری میکنند یا خیر.
نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به آیات قرآن کریم عنوان کرد: به نظر میرسد رسول خدا(ص) نسبت به سایر رهبران الهی نگرانی بیشتری داشتند چراکه صاحب شریعتی عالمگیر و دین جهانی بودند، هر خطری میتوانست برای این دین مشکل ایجاد کند بنابراین پیامبر اکرم(ص) نسبت به میراث خود از دیگر رهبران الهی نگرانتر بود.
وی ابراز کرد: رسول خدا(ص) در روایتی میفرماید «ای پیروان من همه خطراتی که برای بنیاسرائیل رخ داد در امت من نیز اتفاق میافتد»، این روایت دو پیام دارد یکی اینکه بدیها و خوبیهای تاریخ قابل تکرار است چراکه تحولات تاریخ بر اساس قانون علیت است، به همین علت نباید در برابر سنتهای الهی ایستاد، بلکه باید به نقاط مثبت آن عمل کرد و اشتباهات آن را تکرار نکرد.
سعیدی یادآور شد: رهبر انقلاب نیز در حرم مطهر امام خمینی(ره) فرمودند که اگر ملت ایران از راه امام خمینی(ره) جدا شود، سیلی میخورد بنابراین باید مراقب بود.
وی با بیان اینکه پیامبران الهی و رسول خدا(ص) از چهار دسته نگران بودند، افزود: پیامبران الهی و رسول اکرم(ص) نسبت به فرزندان و آقازادهها، نوهها و ذرّیات، خواص و مردم نگرانی داشتند که آیا این گروهها بر سر میراث پیامبر(ص) چه میآورند، آیا آنان ولایت را میپذیرند یا مدعی میشوند که ولایت سهمیهای است.
نماینده ولی فقیه در سپاه عنوان کرد: با همۀ توصیههای پیامبران الهی در زمینه حفظ میراث آنان، کسانی آمدند که از شهوتها پیروی کردند و با قدرتطلبی و ریاستطلبی در مقابل رهبرشان ایستادند، پس از رهبران الهی کسانی آمدند که اشتباهات تاریخ را تکرار کردند، بنیاسرائیل با همه سختیها انقلاب خود را به پیروزی رساند پس از موعد سی روزه موسی(ع) و رحلت او نسبت به میراث آن حضرت پاسداری نکردند.
وی تصریح کرد: قرآن کریم چهار تابلو را به ما معرفی میکند تا ببینیم آیا خواص امروز ما، اشتباههای زمان امام علی(ع) را مرتکب شدهاند یا خیر، قرآن کریم بیش از 40 بار به داستان حضرت نوح اشاره میکند تا بگوید حوادث تاریخ قانونمند است و باید از آن عبرت گرفت، باید دانست که امّت نوح به خاطر خطاهایشان غرق شدند و ما هم باید مراقب این موضوع باشیم.
سعیدی اضافه کرد: داستان حضرت موسی بن عمران(ع) یکی دیگر از این تابلوهاست، نباید امت ما اشتباهات زمان موسی(ع) را تکرار کند، در داستان حضرت موسی(ع) و قیام بنیاسرائیل علیه فرعون یک صفحه مثبت و یک صفحه منفی وجود دارد، صفحه مثبت آن این است که بنیاسرائیل پای رهبرشان ایستادند تا انقلابشان به پیروزی رسید اما در صفحه منفی ماجرا، بنیاسرائیل پس از انقلاب، به اصول انقلاب پایبند نبودند.
وی ادامه داد: خوشگذرانی و تنپروری دو اشتباه امت موسی(ع) بود، آنان از به رهبرشان کفتند ما از تکغذایی و خوردن مرغ بریان خسته شدیم، از خدایت بخواه تا خیار، سبزی، سیر و غیره برایمان نازل کند، این چه انقلابی است، ما از این وضع خسته شدیم، موسی(ع) به آنان گفت: شما برای سیر و پیاز و غیره انقلاب کردید، من به درد شما نمیخورم، موسی(ع) در جای دیگری به آنان گفت که وارد شهر شده و با ضدانقلاب درگیر شوید اما امت موسی(ع) در پاسخ گفتند که ما وارد شهر نمیشویم تا خودشان شهر را ترک کنند، این اقدام امت موسی(ع) یک دهنکنجی به رهبر آن جامعه است.
نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: امام راحل(ع) فرمود که حصر آبادان شکسته شود، اگر مردم میگفتند ما نمیرویم تا صدام خودش شهر را ترک کند، چه اتفاقی میافتاد، اینجاست که حسین خرازیها رفتند و کار را فیصله دادند.
وی سومین تابلوی راهنما را راهنماییهای رسول خدا(ص) دانست و افزود: آن حضرت کتاب و عترت را در بین ما گذاشتند، کافی بود به حدیث ثقلین پیامبر(ص) عمل میشد، هرگز این امت به انحراف نمیرفت.
سعیدی با بیان اینکه خواص پس از رحلت امام خمینی(ره) با 2 تفاوت اشتباهات عصر علوی را تکرار کردند، گفت: تفاوت نخست در ترکیب خواص است، پس از رحلت رسول خدا(ص) اکثر خواص منحرف شدند و دومین تفاوت این است که مردم همه پشت سر رهبرشان نماندند.
وی افزود: خواص در زمان پیامبر(ص) در جنگ و صلح، همراه پیامبر(ص) بودند ولی پس از رحلت آن حضرت به سه دسته تقسیم شدند، دستهای بر محور علی(ع) حرکت کردند، دستهای دیگر در مقابل آن حضرت ایستادند و دسته سوم گروه قائدین بودند که سکوت کردند و نام خود را معتدل، بیطرف و مصلح نامیدند، حال باید گفت مگر میشود در مقابل حق و باطل سکوت کرد، متأسفانه کسانی همانند ابوموسی اشعری سکوت کردند و گفتند ما وارد این دعوا نمیشویم هم علی(ع) و هم طلحه و زبیر تندرو هستند در صورتی که پیامبر اکرم(ص) فرمودند علی(ع) با حق است و حق با علی(ع) است یعنی علی(ع) محور است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در انقلاب اسلامی نیز پس از رحلت امام خمینی(ره) اکثریت خواص پشت سر رهبری حرکت کردند، دستهای در مقابل ایشان ایستادند و دستۀ دیگری با عنوان بیطرف و میانهرو ایستادند و نظارهگر ماجرا شدند، سؤال اینجاست مگر میشود در مقابل حق و باطل سکوت و میدانداری کرد.