يا حسين "...
" يا زينب "...
صدا، سقف آسمان را ميشكافد و به خورشيد ميرسد، جمعيت بيشمارند، همه عزادارند، سياهپوش، خورشيد نيز بر ماتم زينب خون ميبارد، گواه ميخواهيد، غرب شهر را بنگريد كه چگونه خورشيد در ميانه كوههاي زنجان در سرخي خويش فرو ميرود و جام سياه ماتم را بر سر ميكشد تا در ماتم شب غرق شود .
یازده محرم، محشری در خیابان های مرکز شهر ، حد فاصل مسجد زینبیه و امام زاده سید ابراهیم برپاست. فریاد یا حسین و یا زینب گوش فلک را کر می کند. در این روزهر سال، دسته عزاداری مسجد زینبیه اعظم زنجان با حضور هزاران تن از اهالی شهر، محل گردهمایی آنهایی است که می خواهند هم صدا با زینب(س) قیام عاشورا را به گوش جهانیان برسانند و به قولی بگویند: " حسین(ع) خوب می دانست چه کسی را باید با خود ببرد ، چه کسانی یا کدام مورخی می توانست بهتر از زینب (س) بنویسید که بر آنان چه رفته است؟ چه زبانی بهتر از او می تواند از مصیبتی روایت کند که بر خاندان امامت گذشت؟ و چه صدایی رسا تر از او فریاد حقانیت امام حسین (ع) را در طول تاریخ بشری طنین انداز کن؟ "
زنجان از آن رو پایتخت شور و شعور حسینی نام گرفت که مردمانش عشق فرزندان علی(ع) و فاطمهالزهرا(س ) را در دلشان پروراندند، مانند قطره آبی که در دل صدفی فرو میرود و سالهای مدیدی طول میکشد تا به دٌر تبدیل شود، مردم زنجان نیز عشق به امام حسین(ع)، زینب کبری(س) و ابوالفضلالعباس(ع ) را سالها در دل خود پرورش دادند تا دو دٌر گرانبها و بینظیر از دل صدف جماعت بیرون بیاید. دو گوهر گران سنگ که چشم زمین و زمان را مینوازد و درخشش یکی مکمل تلالو دیگری است .
"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود " این را همهمان بارها شنیدهایم اما آیا فلسفه این جمله ساده اما عمیق را تا به حال دریافتهایم؟ آیا میدانیم که وجود این بانوی مکرم در کنار سرور و سالار شهیدان و رشادتها و جهادهای ایشان در برافراشته نگهداشتن پرچم حسینی چه جایگاهی داشت! زینب کبری(س) پاسدار حرمت خون شهیدان بود و همراه با امام زینالعابدین(ع) پایههای حکومت یزید و یزدیان را سست و ویران کرد و چهره پلیدشان را به همه آشکار نمود.
گاهی گریز به همین جملات ساده و پرمعنا میتواند بسیار راهگشا باشد، آیا تا به حال به این نکته توجه کردهاید که نهضت حسینی ترکیبی از رشادت و شهامت و صبر و استقامت است و زنجانیها هر دوی این ارزشهای والا را چه خوب پاس داشتهاند.
آنها در هشتم محرم عصر روز تاسوعا با شتافتن برای شرکت در دسته عزاداری حسینیه اعظم زنجان، به گرامیداشت شهامت و ایثار میروند و خود را مرید این مکتب و حسین(ع) را مراد خود معرفی میکنند و سه روز بعد ـ فردای عاشورای حسینی ـ همنوا با ایران غمزده، به پابوس زینب کبری(س) میآیند تا درسآموز مکتب صبر و استقامت باشند و این دو حرکت مردم شهر زنجان که طی سالهای اخیر، حضور مردم سراسر ایران در آن مشهود است، شهرمان را به پایتخت شور و شعور حسینی بدل ساخته است .
در پس حرکت این دو دسته عزاداری نیز که متشکل از مردم این شهر است هیاتامنای دو مسجد بزرگ زنجان در تلاش و تکاپو هستند تا دست در دست هم این دو مراسم عظیم را هر چه بهتر و پرشکوهتر برپا کنند و در این راه از هیچ خدمتی برای هم فروگذار نیستند چرا که آنها همه خادمان درگاه خاندان عصمت و طهارت هستند و باید قدر این خادمی را بیش از پیش بدانند.
پس روا نیست به هیچ نام و نشانی بخواهیم میان این اتحاد، انسجام و دلبستگی مومنان و عاشقان خاندان علی(ع) خط بکشیم .