وی گفت: در ادامه قاضی از نماینده دادستان سؤال کرد: "شما شاکی هستید یا آقای ظهوریان (دبیر هیئت نظارت بر مطبوعات)؟" که ظهوریان گفت: "ما شاکی نیستیم! خوددادستانی شاکی است و ما فقط گزارش دادیم". نماینده دادستان نیز خطاب به دبیر هیئت نظارت گفت: "گزارشهای شما فرمت داشته و گفتید این فرد جرم مرتکب شده است" اما هیچکدام شکایت را بهعهده نمیگرفتند. در نهایت این دو نفر به تفاهم نرسیدند، اما قاضی شکایت نماینده دادستان را قبول کرد که قبول داشت جرم واقع شده است.
مدیرمسئول هفتهنامه پنجره همچنین گفت: در ادامه جلسه نوبت به دفاعیات من رسید؛ من اولاً دأب هفتهنامه پنجره را که رعایت اخلاق، انصاف و جنبه کارشناسی در بیان نظرات انقلاب اسلامی است، اعلام کردم و گفتم من جنبه لفظ غیرمنطقی و تند را قبول ندارم و دأب خودم نیز همین است، خودم بیش از صد مقاله و یادداشت در پنجره منتشر کردم که گواه این مدعا است.در پنجره نیز ما درباره یک موضوع له و علیه و مخالف و موافق را میآوریم و بعد از 7 سال نخستین بار است که به دادگاه میآیم و دو بار فقط تذکر گرفتم که هر دو بار عنادورزی و سیاسی بود وگرنه تذکر واردی نبود.
وی افزود: بنده همچنین در دفاعیات خود گفتم: "در رابطه با این پرونده نیز که به اختلافات آیتالله مصباح یزدی و آیتالله هاشمی پرداخته و حرف دو طرف را آورده، لذا برای آن معلوم است اگر بخواهید از جهت شکلی به ماجرا بپردازید و لفظ را ملاک قرار دهید، بنده تندی لفظ را نمیپسندم. بهنظرم میشد بهتر باشد و این هم در کارهای ما استثنا بود نه قاعده، اما اگر در مورد محتوا میگویید محتوا کاملاً درست و قابل دفاع است و آقای هاشمی اشکالات متعددی دارد".
زاکانی تصریح کرد: من ادامه دادم در سطح انقلاب تا به امروز آقای هاشمی یک ویژگی خاص داشته و مسیری را طی کرده که ماحصل آن این قضاوت است که قبل از انقلاب اندیشه وی در برخی موارد منجمله در حمایت از منافقین پیوستگی لازم را با امام(ره) نداشته است. هاشمی نمیتواند بگوید از منافقین حمایت نکرده است. بعد از انقلاب نیز در مقاطعی که وی بروز و ظهور داشته است، هم مقاطعی بوده که کارهای بسیار خوبی انجام داده و بابت آن کارها باید از وی تشکر کرد و هم دچار اشکالات اساسی و مبنایی بوده است. وقتی مسیر وی را به اندیشههای امام(ره) و مقام معظم رهبری ارجاع میدهیم، اشکالات عدیده دارد.
وی ادامه داد: من گفتم نخستین اشکال آقای هاشمی این است که خودش را «حق» میداند و همه چیز را با خود میسنجد! و در هر مقطعی که قرار میگیرد بهفراخور آن مقطع نکاتی را مطرح میکند که نفع خودش را شامل میشود، مثلاً سال 79 یکی از تشکلها دو دیدار با وی داشتند که وی باصراحت گفته بود: "من یک فرق با رهبری دارم؛ من قائلم انتخابات محدود و کنترل شده باشد و آدمها را حساب شده از صندوق بیرون بیاوریم! اما رهبری قائلند که انتخابات با حضور گسترده مردم باشد و هرچه مردم میگویند، توجه شود". زاکانی به خبرنگار تسنیم گفت: البته نظام جمهوری اسلامی هیچگاه اجازه نداده که این ایده خطرناک آقای هاشمی عملی شود و هرآنچه در انتخابات اعلام شده آرای مردم بوده است و همواره تلاش نظام این بوده که انتخابات با مشارکت حداکثری مردم برگزار شود.
نماینده مردم تهران در مجلس افزود: این دو نگاه است که از زمین تا آسمان متفاوت است، آیا این نگاه با «میزان رأی مردم است» تطبیق دارد؟! قطعاً آرای مردم و حق الناس با نگاه آقای هاشمی همخوانی ندارد. هاشمی انتخابات کنترل شدهای را میخواهد که خودش از آن بیرون بیاید، اصلاً آقای هاشمی به چه دلیل در انتخابات 84 و 88 مقابل رأی مردم ایستاد و گفت "تقلب شده است"؟ برای اینکه وی رأی مردم را قبول ندارد، به آن اعتنا نمیکند و رأی مردم را زمانی قبول دارد که به خودش رأی دهند!!
وی خاطرنشان کرد: همچنین گفتم؛ نکته دوم این است که ما را کسی نمیتواند بهعنوان بخشی از تاریخ انقلاب یک قطره از دریا نداند. ما در دانشگاهها دیدیم، وی در دانشگاهها قائل بر این بود: "من در کابینه خود سیاسی هستم، الباقی باید کار کنند" و این کار کردن را حتی به دانشجو تعمیم میداد و میگفت: "در دانشگاه حق کار سیاسی ندارید"، این هم با اندیشه رهبری تناسبی نداشت، خوب، آقای هاشمی میخواست این کار را انجام دهد اما الآن قائلند هم کار سیاسی باید انجام شود هم کار سیاسی و اجتماعی بیدر و پیکر انجام شود. پس معلوم است نه آن کارش درست بود و نه این و در واقع باز دارد خودش را میبیند.
زاکانی افزود: بنده در ادامه دفاعیاتم سرفصلهای دیگری از جمله مفاسد اقتصادی، پرونده کرسنت، استات اویل و نقش پسر آقای هاشمی را باز کردم، برخی فرزندان آقای هاشمی دچار فسادهای اقتصادیای شدهاند که خواهید دید کشور را تا سالها متضرر خواهد کرد. سرفصلی درباره تحریمها و آمریکا باز کردم و گفتم وی از این جهت، فرسنگها با اندیشه امام(ره) فاصله دارد و حق نمایندگی آن را ندارد، اگرچه ما راضی نیستیم وی آسیب بخورد ولی وی خودش چنین میخواهد. چون در این وادی حرکت میکند. اما بهنظرم باید به درگاه خدا توبه و استغفار کنیم که چرا تا به حال درباره آقای هاشمی با مردم حرف نزدیم و بنده تصمیم دارم با مردم درباره وی حرف بزنم و بگویم وی چه خطاهای فاحشی داشته و دارد که هزینههای سنگینی را به نظام تحمیل کرده و میکند.
این نماینده مجلس بیان کرد: نکته بعدی که گفتم این بود که این مسئله یک تتمه دارد، بهنظرم وی توانمندیهایش را از دست داده و اشکال در این بخش پیدا شده است که محل طمع واقع شده است، درباره نقش آقای هاشمی در انتخابات و فتنه 88 صحبت کردم. وی در جلسهای بهنقل از آقای محمدی ریشهری ادعا کرده بود که فردی از ستاد انتخاباتی رئیس جمهور سابق 50هزار تومان گرفته که به وی رأی دهد. آقای اژهای رسیدگی کرد، این حرف درست نبود. حتی در مجمع تشخیص مصلحت که مطرح شد، آقای محمدی ریشهری گفت که چنین حرفی نزده است. وقتی خاطرات آقای هاشمی از این قبیل است، معلوم است که قابل اعتنا نیست. اخیراً هم دیدید که از بمب اتم(!!) در دهه 60 سخن گفته که بهشدت مورد سوء استفاده رسانههای بیگانه قرار گرفته است و این سوء استفاده هنوز هم ادامه دارد، آیا انسانی که هوش و حواس دارد، اینگونه حرف میزند که مملکت را دچار مشکل کند؟ یا مطلبی که درباره بشار اسد گفت، آمریکا گفته بود؛ بشار اسد از بمب شیمیایی استفاده کرده برای اینکه اسد را از ظرفیت شیمیایی تخلیه کنند، از آن طرف آقای هاشمی گفته: "اسد نباید مردم خود را به این شکل بکشد"، که بعد هم معلوم شد تروریستها با استفاده از سلاح شیمیایی مردم را کشته بودند تا برای مداخله آمریکا زمینه سازی کنند. اگر آقای هاشمی دقت داشته باشد نباید اینگونه حرف بزند، باید درباره وی تجدیدنظر صورت گیرد. اینگونه اظهار نظرها حاکی از آن است که آقای هاشمی هوش و حواس ندارد و باید در رفتارش و اظهار نظرهای نادرستش تجدید نظر کند.
زاکانی گفت: در آخر نیز گفتم: "میخواهم یک لایحه دفاعیه نیز به شما ارائه دهم" که رئیس دادگاه گفت: "دیگر لایحه نمیخواهد و آخرین دفاعت را مطرح کن!" و بهعنوان آخرین دفاع گفتم حرفهای منتشر شده کاملاً درست است.